علی شکوریراد:
جبهه اصلاحات همچنان از پزشکیان حمایت خواهد کرد/ اگر پزشکیان میخواست بدون ملاحظه افراد خودش را بچیند، حتما ترکیب دیگری را میچید
پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری قبل ردصلاحیت شده بود و در انتخابات مجلس هم ابتدا ردصلاحیت شده بود و با توصیه رهبری، صلاحیتش تایید شد، در این انتخابات که ثبتنام کرد، به طور غیرمنتظرهای، صلاحیتش تایید شد و پدیده انتخابات شد.
به گزارش شبکه شرق، عضو جبهه اصلاحات گفت: دکتر پزشکیان اعلام کرده بود که من شایستهگزینی میکنم و سازوکاری هم برای شایستهگزینی تعیین کرده بود که آقای دکتر ظریف در رأس آن قرار گرفت. آن سازوکار که با تشکیل کمیتهها و شورای راهبری همراه بود، کار بدیع و خوبی بود و در مجموع خوب هم اجرا شد.»
علی شکوریراد، عضو جبهه اصلاحات با اشاره به اینکه این انتخابات بر مبنای یک مصالحه شکل گرفت، گفت: «اولین کاری که آقای پزشکیان باید انجام بدهد این است که راجع به کسانی که معرفی کرده توضیح بدهد یا پیوست اطلاعرسانیاش را منتشر کند و توضیح بدهد که هر کدام را به چه دلیلی و بر اساس چه شرایطی انتخاب کرده است. به هر حال دست دکتر پزشکیان برای انتخاب کاملا باز نبوده است. شما میدانید که رئیس جمهور یک فرد دارای رویکردهای اصلاحطلبانه است و به عنوان اصلاحطلب شناخته میشود و انتظارات از ایشان بر اساس همین میزان شناختی است که از ایشان وجود دارد و فهرستی که اعلام شده آن انتظارات را پاسخ نداده و نیاز به توضیح دارد.»
مشروح گفتوگوی با علی شکوریراد را در ادامه میخوانید:
*آقای پزشکیان چند روز قبل اسامی هیأت وزیران پیشنهادی را به مجلس اعلام کرد. این امید وجود داشت که مطالب و معیارهای مطرح شده توسط آقای پزشکیان و آقای ظریف بیشتر در این لیست لحاظ شود. از سوی دیگر برآورد فضای مجازی و حقیقی این است که مردم منتظر بودند با دولتی مواجه شوند که اکثریت آن با اصلاحطلبان است؛ چون رأی مردم به کاندیدای اصلاحطلب بود. ولی هیأت وزیرانی که معرفی شد، بر اساس گفته آقای ظریف دو یا سه نفر آنها نفرات اول پیشنهاد شده توسط شورای راهبری بودند و به نظر میرسد اولین واکنش هم خود آقای ظریف داشت که از دولت استعفا داد. ارزیابی شما از اتفاقات بعد انتخاب آقای پزشکیان و مخصوصا بعد معرفی هیأت وزیران چیست؟
این انتخابات یک انتخابات ویژهای بود؛ هم از نظر اینکه با درگذشت رئیس جمهور قبلی، انتخابات به طور ناگهانی کلید خورد و هیچ کسی انتظارش را نداشت و در یک فرصت خیلی کم. یعنی طبق قانون طی 50 روز باید این کار انجام میشد و برنامهریزیها هم برای این مسأله صورت گرفت. بنابراین، نه جامعه و نه مجموعههای سیاسی و نه کسانی که میخواستند نامزد شوند، آمادگی لازم را برای این منظور نداشتند و یا حداقل این است که برای این زمان کم، این آمادگی وجود نداشت. ولی این انتخابات برگزار شد.
دولت قبل در حقیقت بخشی از پروژه یکدستسازی حاکمیت بود و دولت یکدستی تشکیل شده بود که به نظر میرسید با بقیه اجزاء حاکمیت هم هماهنگی داشت. یعنی با مجلس، قوه قضائیه و نهادهای حاکمیتی دیگر همسو بودند و قاعدتا باید دولت موفقی میبود ولی خیلی دولت موفقی نبود. یعنی مردم احساس بهبود در زندگی و معیشت خودشان نداشتند و افق آینده هم برای آنها روشن نشده بود که بگویند اگر الآن سختی میکشیم، آینده روشنتری خواهیم داشت. بنابراین شرایط بسیار دشواری برای مردم رقم خورده بود.
در این مجال به نظر میآید حاکمیت هم یک تجدیدنظری در برخی از زمینهها کرده بود. به خصوص بعد از انتخابات مجلس که مشارکت پائین بود، به فکر افزایش مشارکت افتاد. چون مشارکت مردم در انتخابات یکی از مؤلفههای مهم امنیت ملی است و مشارکت پایین یعنی مردم حاکمیت خودشان را قبول ندارند و این برای حاکمیت مشکل ایجاد میکند. بنابراین من فکر میکنم که این انتخابات اساسا بر مبنای یک مصالحه شکل گرفت که این مصالحه گفته و نوشته نشد اما در عمل مصالحهای از طرف حاکمیت با مردم برای افزایش مشارکت بود.
روند اعتمادسازی با مردم نیاز به زمان بیشتری داشت. به همین دلیل مصالحهای که در ترکیب کاندیداهای مورد تأیید شورای نگهبان خودش را نشان میداد، موجب اعتمادسازی کامل در مردم نشد و در مرحله اول حدود 40 درصد و در مرحله دوم نزدیک 50 درصد در انتخابات شرکت کردند. ولی در هر دو مرحله اصلاحطلبان به پیروزی دست پیدا کردند. اما این مصالحه ناگفته و نانوشته، در حقیقت حول محور یک پدیده انتخاباتی شکل گرفت و آن شخص آقای دکتر پزشکیان بود.
پزشکیان به طور غیرمنتظرهای صلاحیتش تایید شد
دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری قبل ردصلاحیت شده بود و در انتخابات مجلس هم ابتدا ردصلاحیت شده بود و با توصیه رهبری، صلاحیتش تایید شد، در این انتخابات که ثبتنام کرد، به طور غیرمنتظرهای، صلاحیتش تایید شد و پدیده انتخابات شد. چون در حالی که ایشان خودش را خیلی اصلاحطلب معرفی نمیکرد، اصلاحطلبان از ایشان حمایت کردند. یعنی در زمره کاندیداهای جبهه اصلاحات قرار گرفت. جبهه اصلاحات گفته بود اگر حداقل یک نفر از این سه کاندیدای اختصاصی آن تأیید شود، پای انتخابات خواهد آمد. دکتر پزشکیان کسی بود که در زمره این سه نفر قرار گرفت و صلاحیتش هم تأیید شد و جبهه اصلاحات وارد عرصه انتخابات شد. آقای خاتمی هم در حقیقت با تأیید راهبرد جبهه اصلاحات وارد انتخابات شدند و از آقای دکتر پزشکیان حمایت کردند.
پزشکیان آدم پاکدست و صادقی بود
دکتر پزشکیان نماینده مجلس بود اما کسی نبود که به عنوان یک سیاستمدار برجسته شناخته شود. اما بر اساس آموزههای نهجالبلاغه به نکاتی رسیده بود که این نکات را در تبلیغات انتخابات خیلی برجسته کرد. او آدم پاکدست و صادقی بود و اینها برای مردم جاذبه داشت؛ وی میگفت من نیامدهام دعوا کنم و آمدهام وفاق ایجاد کنم. این شعار که من آمدهام وفاق ایجاد کنم و قوانین بالادستی را به همراه قوانین موضوعه اجرا و در راستای منویات رهبری حرکت کنم، در کنار صداقت، پاکدستی، سادهزیستی و صمیمیتی که در گفتارش احساس میشد، به پدیده انتخابات تبدیل شد و از همان ابتدا یک موجی در جامعه ایجاد شد، انگار که گمشده خودشان را پیدا کردهاند.
این گمشده در حقیقت کسی بود که مردم احساس میکردند میتواند منشأ تحول مثبتی به نفع آنها شود. چون قبلش یک انسداد سختی در جامعه به وجود آمده بود که در راستای جناحهای موجود در جامعه، امیدی به گشایش در آن بنبست نمیرفت. دکتر پزشکیان با گفتمان و رویکردی وارد شد که انگار دریچهای به روی او باز شده و مردم احساس کردند که امکان خروج از این بنبست وجود دارد. دکتر پزشکیان بر این مبنا مورد اقبال مردم قرار گرفت و به او رأی دادند. بنابراین انتظار از دکتر پزشکیان این هست که «دکتر پزشکیان» با همان شعارها، رویکرد و گفتمان باشد. ولی چون مورد حمایت جبهه اصلاحات قرار گرفت و آقای خاتمی هم حمایت کرد، کاندیدایی کاملا اصلاحطلب شناخته شد و سطح انتظارات از او بالا رفت. بعد از انتخابات و رأی آوردنش، برخی فراموش کردند که اساسا چرا دکتر پزشکیان پدیده انتخابات شد.
البته دکتر پزشکیان اعلام کرده بود که من شایستهگزینی میکنم و سازوکاری هم برای شایستهگزینی تعیین کرده بود که آقای دکتر ظریف در رأس آن قرار گرفت. آن سازوکار که با تشکیل کمیتهها و شورای راهبری همراه بود، کار بدیع و خوبی بود و در مجموع خوب هم اجرا شد. یعنی فرآیند کار قابل قبول بود و کار قابل دفاعی صورت گرفت.
بالای هزار رزومه در این کمیتهها مورد بررسی قرار گرفت و در حوزه هر وزارتخانهای اولویتهای اول تا پنجم مشخص و به آقای رئیس جمهور معرفی شدند. طبیعتا در فرآیند هر کاری نقد و گلایه نیز وجود دارد، ولی چون خودم در فرآیند کار حضور مستقیم داشتم، اعلام میکنم کار سالم و تمیزی بود، اصول کاری در آن رعایت شد و خروجیهایش هم نوعا قابل قبول بودند. این در حالی است که رزومههای بررسی شده فقط برای اصلاحطلبان نبود و همه رزومههای رسیده به دبیرخانه این مجموعه بود. روزمه اصولگرایان، اعتدالگرایان و اشخاصی که شاید گرایش سیاسی خاصی نداشتند هم رسیده بود و بررسی شدند.
پزشکیان از نامزدها و جناحهای رقیب هم درخواست کرده بود که افراد معرفی کنند
شایستگیهای فنی و تخصصی آنها بررسی شده بود. طبیعتا گرایش سیاسی آنها هم مورد توجه قرار گرفته بود اما بیشتر جنبههای فنی، تخصصی و مدیریتی در آنها بررسی شده بود. اینها در اختیار مجموعه دکتر پزشکیان قرار گرفت . با توجه به شعاری که دکتر پزشکیان در مورد «وفاق» داده بود، از نامزدها و جناحهای رقیب هم درخواست کرده بود که افراد معرفی کنند. نامزدهای آنها هم معرفی شده بودند، ولی وارد فرآیند کمیتهها نشدند؛ مستقیما به شورای راهبری ارجاع و در آنجا بررسی شدند و بعضیهایشان پذیرفته شدند و در آن اولویتبندی قرار گرفتند.
طبیعتا در اولویتبندی کسانی که گرایش سیاسی و فکری آنها به دکتر پزشکیان نزدیکتر بود در اولویت قرار گرفتند ولی بقیه حذف نشدند؛ این کار خوبی بود و نتیجه در اختیار دکتر پزشکیان قرار گرفت. هرچند برای وزیران لازم نبود استعلام بگیرند ولی برای اینکه فرآیند کار تعاملی باشد، استعلام هم صورت گرفت.
*با توجه به اینکه برای اولین بار این استعلامها صورت گرفته، به نظر شما بدعت نیست؟
در مورد وزیران الزام استعلام در قانون نیست، ولی ظاهرا برای معاونین رئیس جمهور هست. استعلام هم برای آگاهی رئیس جمهور است و میتواند استعلامها را ببیند و انتخاب خودش را انجام بدهد؛ یعنی فقط باید اطلاعات لازم به او برسد. با این حال دکتر پزشکیان گفته بود میخواهد تعامل داشته باشد و وفاق ایجاد کند، این کارها را بدون وسواس و وسوسه انجام داد. یعنی برای دعوا کردن نیامده بود و برای تفاهم آمده بود. به همین دلیل فکر کرده بود که این کار را بکند بهتر است.
تضمینی وجود ندارد که کابینه پیشنهادی در مجلس با مشکل مواجه نشود
به گفتمان دکتر پزشکیان هم میخورد که این کار را انجام بدهد. اگر بخواهد برای همه دولتها تکلیف ایجاد شود، حتما کار ناپسندی است ولی دکتر پزشکیان داوطلبانه این کار را کرده و میخواسته تا جایی که امکان دارد با تعامل و وفاق لیست کابینه را ببندد که وقتی به مجلس میرود، با مشکل مواجه نشود. اگرچه الآن هم تضمینی وجود ندارد که در مجلس با مشکل مواجه نشود. به همین دلیل است که برخی میگویند اگر قرار است در مجلس دوباره ممیزی صورت بگیرد و برخی از این افراد رد شوند، بهتر بود که پزشکیان از ابتدا کابینه مطلوب خودش را میداد و هرکسی را مجلس رد میکرد، به جایش وزیر جدید معرفی میکرد؛ کاری که مثلا آقای روحانی هم کرده بود.
من خیلی خرده به این کار دکتر پزشکیان نمیگیرم؛ چون این کارش مطابق با رویکردش بود. گفتم که دکتر پزشکیان پدیده این انتخابات بود؛ این پدیده اقتضائات خاص خودش را دارد.
* به نظر میرسد با این رویکرد وزارتخانههای کلیدی را به رقیبی داده که مردم در انتخابات به او رأی ندادند و به پزشکیان رأی دادند. مثلا بگذریم از اینکه کارشناسان معتقدند وزیر کشور نظامی تجربه موفقی نبوده است، ولی وزیر کشور پیشنهادی به لحاظ سیاسی نزدیک به یکی از رقبای آقای پزشکیان در انتخابات است. همچنین وزیر ورزش و جوانان که یک جامعه هدف چند میلیونی در کشور دارد، کسی انتخاب میشود که اتفاقا از منتقدین آقای پزشکیان است و هیچ تناسبی با جوانان و ورزشکاران ندارد. یعنی به نظر میرسد که آقای دکتر پزشکیان یک دولت ائتلافی تشکیل میدهد.این دولت ائتلافی چقدر با شعار «تغییر» که مردم در انتخابات به آن رأی دادند سازگاری دارد؟ خود آقای پزشکیان در دولت چقدر میتواند این نیروهای غیر همفکر با خودش را در دولت هماهنگ است؟
این بدیهی است که با انتظارات مردم سازگار نیست؛ ولی به نظر من، ما نباید پیشداوری کنیم. دکتر پزشکیان بر اساس یک تحلیل و شناختی اینها را انتخاب کرده و ما از دکتر پزشکیان میخواهیم که به وعدههای خودش عمل کند؛ اگر میخواهد توسط اینها عمل کند، اشکالی ندارد. ما زمانی میتوانیم ارزیابی دقیق داشته باشیم که ببینیم انتخابهای دکتر پزشکیان دارند خلاف وعدههای او عمل میکنند.
بنابراین، من فکر میکنم نباید عجله کنیم؛ ضمن اینکه به نظر من یک اشکال اساسی در کار دولت جدید وجود دارد و آن این است که هنوز بخش اطلاعرسانی خودش را راهاندازی نکرده است. اسامی یک مجموعه وزیران معرفی شده ولی هیچ پیوست اطلاعرسانی ندارد و کسی هم در معرفی اینها حرف نزده و فقط اسامی داده شده و شناختها هم خیلی غیردقیق است.
یعنی امروز شما راجع به اینها یک چیزی میشنوید و فردا چیز دیگری میشنوید. در فضای مجازی کسی که اولین روایت را عرضه میکند، افکار عمومی را میسازد؛ و متأسفانه به دلیل اینکه پیوست اطلاعرسانی به همراه لیست نامزدهای وزارتخانههای مختلف داده نشد، دیگران در فضای مجازی به صورت پراکنده اطلاعرسانی را انجام دادند. بعضی از این دیگران حسن نیت و بعضی هم غرضورزی داشتند؛ بعضیها اطلاعات نادرست داشتند و منتشر کردند و البته بعضیها هم اطالاعات درست داشتند ولی انتقادی بوده است.
تلقی جامعه از استعفای ظریف از دولت پرشکیان، یک استعفای اعتراضی نسبتا غلیظ بود
بنابراین، ما الآن در یک فضایی قرار گرفتهایم که حجم انتقادات زیاد است و کسی هم نیست به آنها پاسخ و یا در مورد آنها توضیح بدهد و لذا دولت در یک گوشه قرار گرفته و همه دارند به او انتقاد میکنند. به خصوص اینکه رئیس شورای راهبری پس از معرفی نامزدها استعفا داد. البته بعدا توضیح داد که استعفای من در اعتراض به لیست نامزدها نبود، ولی تلقی جامعه از آن یک استعفای اعتراضی نسبتا غلیظ بود. این کناره گیری بر اطلاعاتی که در جامعه توزیع و موجب انتقادها و گلایهها شده بود دمید؛ یعنی آنها را باورپذیر کرد.
اولین کاری که پزشکیان باید انجام بدهد این است که راجع به کسانی که معرفی کرده توضیح بدهد
به همین دلیل اولین کاری که آقای پزشکیان باید انجام بدهد این است که راجع به کسانی که معرفی کرده توضیح بدهد یا پیوست اطلاعرسانیاش را منتشر کند و توضیح بدهد که هرکدام را به چه دلیلی و بر اساس چه شرایطی انتخاب کرده است. به هر حال دست دکتر پزشکیان برای انتخاب کاملا باز نبوده است. شما میدانید که رئیس جمهور یک فرد دارای رویکردهای اصلاحطلبانه است و به عنوان اصلاحطلب شناخته میشود و انتظارات از ایشان بر اساس همین میزان شناختی است که از ایشان وجود دارد و فهرستی که اعلام شده آن انتظارات را پاسخ نداده و نیاز به توضیح دارد.
ولی من برای اینکه یک مقداری در فرآیند کار بودهام و شاید اطلاعات من دقیقتر و مستقیمتر هست نسبت به نامزدهایی که معرفی شدهاند، عرض میکنم که از نظر من برخی از آنها مطلوب نیستند، ولی آن طور هم نیست که خیلی موجب نگرانی باشند. وقتی دکتر پزشکیان بالای سر آنها هست و مطالبات مردم را به آنها منتقل میکند، چه بسا که آنها تعهد داشته باشند در راستای نظرات و گفتمان دکتر پزشکیان عمل کنند. ما باید منتظر شویم و عملکرد آنها را ببینیم و بعد قضاوت کنیم.
اگر پزشکیان میخواست بدون ملاحظه افراد خودش را بچیند، حتما ترکیب دیگری را میچید
به هر حال من میدانم که شرایط برای چینش کابینه دشوار است. یک کابینه مطلوب، اگر رئیسجمهور اصلاحطلب کامل بود یک جور میشد، اگر دکتر پزشکیان میخواست بدون ملاحظه افراد خودش را بچیند حتما ترکیب دیگری را میچید و الآن که باید ملاحظه استعلامها، رهبری و مجلس را داشته باشد، طبیعتا کابینهای چیده که بتواند اعتماد همه اینها را جلب کند و در نهایت رأی اعتماد مجلس را هم بهدست بیاورد. لذا این کابینه لزوما مطلوب دکتر پزشکیان نیست بلکه کابینه مقدور دکتر پزشکیان است.
به هر حال من میدانم که شرایط برای چینش کابینه دشوار است. یک کابینه مطلوب، اگر رئیسجمهور اصلاحطلب کامل بود یک جور میشد، اگر دکتر پزشکیان میخواست بدون ملاحظه افراد خودش را بچیند حتما ترکیب دیگری را میچید و الآن که باید ملاحظه استعلامها، رهبری و مجلس را داشته باشد، طبیعتا کابینهای چیده که بتواند اعتماد همه اینها را جلب کند و در نهایت رأی اعتماد مجلس را هم بهدست بیاورد. لذا این کابینه لزوما مطلوب دکتر پزشکیان نیست بلکه کابینه مقدور دکتر پزشکیان است.
* برخی می گویند، اگر قرار است سهمی هم به دولت شهید رئیسی بدهد، چرا وزیر اطلاعات؟ یعنی می گویند، چرا وقتی اتفاقی شبیه ترور شهید اسماعیل هنیه می افتد، وزیر اطلاعات در دولت بعد هم ابقاء می شود؟! یا وزارتخانههای کلیدی مثل وزارت کشور و ورزش و جوانان نباید سهم رقیب آقای پزشکیان باشد، اگر قرار است سهمی هم داده شود، باید در وزارتخانههای غیر کلیدی و غیر سیاسی داده شود که بعدا شبههای در خصوص مواضع سیاسی آنها و همسویی با دولت وجود نداشته باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟
من با این سوال همنظر هستم، ولی در مقام پاسخگویی میتوانم نکاتی را عرض کنم. چهار وزیر اصلی باید با رهبری هماهنگ شود. اینها از قبل هم بوده و هنوز هم هست و افزایش هم پیدا کردهاند. وزارت کشور، خارجه، دفاع و اطلاعات باید با رهبری هماهنگ شود؛ یعنی رئیس جمهور پیشنهاداتی بدهد و هر کدام که رهبری پذیرفت را بگذارد.
در این فرآیند بعد از اینکه افرادی که معرفی کرده بود، رد شدند و دست رئیس جمهور خالی ماند، ناگزیر شد وزیر اطلاعات فعلی را انتخاب کند. یعنی کسی که بهتر از وزیر فعلی اطلاعات باشد باقی نمانده بود که رئیس جمهور بخواهد پیشنهاد بدهد و احیانا مورد تأیید رهبری قرار بگیرد. من مجاز نیستم از کسی اسم ببرم و اخلاقا هم کار درستی نیست که من این کار را انجام بدهم؛ باید شخص رئیس جمهور اگر صلاح دانست توضیح بدهد. ولی بر اساس آن مقداری که من اطلاع دارم، متوجه هستم که این انتخاب ناگزیر صورت گرفته و با این تعهد که به هر حال ایشان در راستای گفتمان دکتر پزشکیان عمل خواهد کرد.
در مورد وزیر کشور، وزیر کشور نظامی خیلی پذیرفته شده نیست و مطلوب تلقی نمیشود، ولی در بین گزینههای کمیته شورای راهبری و خود شورای راهبری، گزینه نظامی هم وجود داشت که مورد قبول واقع نشد. بنابراین، فردی که انتخاب شده در روز آخر توسط شخص دکتر پزشکیان بر اساس شناختی که از قدیم نسبت به ایشان داشته، صورت گرفته است. ابتدا اطلاعات خیلی منفی راجع به ایشان در فضای مجازی منتشر شد، ولی بعدا اطلاعات مثبت هم آمد. هم بر اساس این اطلاعات و هم گفتوگوی مستقیمی که من با نزدیکان دکتر پزشکیان داشتم، نگاه اولیه منفیای که نسبت به این انتخاب وجود داشت، حداقل در من از بین رفت و آن مقدار نگرانی که الآن در سطح جامعه وجود دارد را ندارم. شاید این اطلاعات در اختیار دیگران قرار بگیرد و از نگرانیهای آنها هم کاسته شود. همان طور که عرض کردم، من هم این گزینه را مطلوب نمیدانم ولی در بین گزینههای مقدور، مطلوب است.
به همین دلیل نگاه من مثبت است و فکر میکنم میتوانیم انتظار داشته باشیم که این وزیر کشور متعهد باشد به وعدههایی که رئیس جمهور در راستای شایستهگزینی، گشت ارشاد، نحوه مواجهه با مردم و اعتراضات داده است. به هر حال وزارت کشور پیشانی مواجهه با اعتراضات موجود در بستر جامعه است. دولت پزشکیان حتما با اعتراضات معیشتی، صنفی، سیاسی و اجتماعی مواجه خواهد شد. به هر حال در همه دورهها بوده و الآن هم شرایط برای بروز این اعتراضات فراهم است و حتما دولت با این نوع اعتراضات مواجه خواهد شد.
پیشانی دولت وزارت کشور است و نیروی انتظامی هم به طور معمول در اختیار وزارت کشور قرار میگیرد. با یک گزینه نظامی، احتمال اینکه نیروی انتظامی تحت امر وزیر کشور قرار بگیرد، بیشتر خواهد شد و او بیشتر خواهد توانست نیروی انتظامی را کنترل کند. شاید مواجهه وزیر کشور بر اساس وعدههایی باشد که دکتر پزشکیان در انتخابات داده است. اگر اینگونه باشد، از نظر من فرقی نمیکند که چه کسی وزیر باشد.
*یعنی وزیر کشور نظامی انتخاب شده برای اینکه وعدههای انتخاباتی در خصوص گشت ارشاد و امثال اینها داده شده محقق شود؟
من فکر میکنم اینها در نظر دکتر پزشکیان برای انتخاب بوده؛ به همین دلیل میگویم باید صبر کنیم و ببینیم. البته انتقادها فقط به این مسأله نیست و انتقادها این است که میگویند وزیر کشور مهمترین وزیر کابینه است؛ به دلیل اینکه نقش مهمی در تعیین استانداران، فرمانداران و مدیران کشور دارد و اگر جهتگیری سیاسی خاصی داشته باشد، ممکن است این جهتگیری در گزینش تمام مدیران امتداد پیدا کند. من نمیدانم رئیس جمهور درباره نحوه عزل و نصب استانداران، فرمانداران و مدیران استانی که در اختیار استانداران خواهد بود، چه تدبیری اندیشیده که رضایت مردم را کسب کند. اولا شایستهگزینی کند و ثانیا بتواند رضایت مردم را جلب کند. اگر رئیس جمهور اینها را اندیشیده باشد، مهم نیست که چه کسی وزیر کشور باشد؛ در غیر این صورت معلوم میشود و خود پزشکیان باید جواب مردم را بدهد.
*آقای ظریف اعلام کرد که در انتخاب کابینه برای جوانان، زنان و اقلیتهای مذهبی امتیاز ویژهای در نظر گرفته شده است. اما دیدیم که میانگین سنی کابینه حدود 60 سال است، یک وزیر زن پیشنهاد شده و اقلیتهای دینی و مذهبی هم در هیأت وزیران حضور ندارند. شما از نظر تطبیق با این شاخصها کابینه پیشنهادی را چطور ارزیابی میکنید؟
در این فرآیند انتخاب اعضای کابینه چیزی که بیش از همه خودش را نشان داد، این بود که ما الآن احزاب زیادی داریم اما نظام سیاسی کشور حزبی نیست و احزاب نقش مستقیمی در انتخابات ندارند. یعنی در انتخابات نقش تعریف شدهای ندارند و به همین دلیل به خصوص انتخابات ریاست جمهوری توسط نامزدهایی رقم میخورد که نوعا وابستگی حزبی ندارند.
نتیجه این میشود که بعد از انتخابات تازه اول مصیبت است؛ چطوری کابینه را بچینند؟ در حالی که اگر حزب و تعلق حزبی داشته باشند، در فواصل انتخابات کادرها و افراد در درون احزاب شناسایی میشوند و میتوانند بعد از اینکه رئیس جمهور منتسب به آن حزب به ریاست جمهوری رسید، توسط رئیس جمهور با شناخت زیاد به کار گرفته شوند و در فرصت کم هم امکانپذیر است.
مثلا تغییر دولت انگلستان طی یک بعد از ظهر انجام شد. یعنی نخست وزیر مشخص شد، وزیران تغییر کردند و دولت مستقر شد و کارش را شروع کرد. اما در کشور ما با اینکه رئیس جمهور بر اساس قانون باید طی 50 روز مستقر میشد و دولتش را تشکیل میداد، از 30 اردیبهشت تا حالا نزدیک سه ماه شده و تازه دولت میخواهد چند روز دیگر شکل بگیرد. به همین دلیل من فکر میکنم این نقیصه فقدان نظام حزبی در انتخابات ما یک نقیصه بسیار بزرگ است که باید برطرف شود تا با این مشکلات مواجه نشویم.
*البته نکته اینجا است که در آمریکا دو حزب قوی وجود دارد و در انگلیس هم همینطور است و دو حزب کارگر و محافظه کار وجود دارد و هر کدام از آنها به تنهایی توانایی تشکیل دولت را دارند، اما در کشور ما بالغ بر 200 حزب وجود دارد که هیچ کدام آنها به تنهایی قادر به تشکیل دولت نیستند. نظر شما در این خصوص چیست؟
این مشکل نظام سیاسی کشور ما است که الآن دارد خودش را نشان میدهد. دکتر پزشکیان همیشه گفته که عضو هیچ حزبی نیست، ولی با او که صحبت کردیم، کاملا به وجود احزاب اعتقاد و باور دارد و معتقد است جامعه قدرتمند جامعهای است که احزاب قدرتمند داشته باشد. در چینش کابینه هم ایشان این مشکل را دقیقا لمس کرد که چگونه فقدان یک نظام حزبی برای تغییر قدرت سیاسی مشکل ایجاد میکند. ما شورای راهبری و کمیتهها را در این شرایط مطلوب تلقی میکنیم، ولی در نظام سیاسی کشورها این روند مطلوبی نیست که رئیس جمهور بعد از انتخابات تازه به فکر این بیفتد که چطوری وزرایش را انتخاب کند و این تشکیلات عریض و طویل را بچیند؛ 400 نفر را به کار بگیرد تا اعضای کابینه را طی دو هفته برای او پیدا کنند.
اینکه جوانان به کار برده نشدند، به خاطر این است که خیلی از جوانانی که در این فرآیندها شناسایی و معرفی شدند، هنوز به اندازه کافی شناخته شده نیستند که رئیس جمهور بتواند با یک اعتماد زیادی آنها را به کار بگیرد. به همین دلیل با اینکه سراغ جوانان رفتهاند و در خیلی از کمیتهها افراد جوان در صدر این گزینهها قرار گرفتند، ولی در عمل نهایتا نتوانستند اعتماد لازم را به رئیس جمهور دهند تا از آن گزینهها برای دولت خودش استفاده کند؛ چرا که آنها بعضا تازه شناسایی شدهاند و هنوز خوب ارزیابی نشدهاند.
*چرا آقای دکتر ظریف گفت از نتیجه کار ناراضی است؟
گفت از نتیجه کار در کمیتهها و شورای راهبری راضی است. ولی از خروجی کار در معرفی اعضای کابینه راضی نبود؛ یعنی ترکیب کابینه. اشکالی که به وجود آمد این بود که دکتر پزشکیان زمانی معاون اول انتخاب کرد که شورای راهبری تقریبا کارش را به نزدیک پایان رسانده بود. دکتر عارف به عنوان معاون اول از ابتدا در جریان این فرآیند نبود و خیلی هم با آن موافقت نداشت.
به همین دلیل وقتی کار به انتها رسید و دکتر پزشکیان باید از خروجی این کار بهرهبرداری میکرد، دکتر عارف هم به این فرآیند اضافه شد و باعث شد بین دکتر عارف و دکتر ظریف که آن فرآیند را اداره کرده بود، اختلافنظرهایی به وجود بیاید و در شورای محدود نهایی که به چینش کابینه کمک کردند، تغییراتی ایجاد شد که این تغییرات از نظر دکتر ظریف مطلوب نبود.
کسانی که در فرآیند شورای راهبری برگزیده شدهاند، نوعا محل انتقاد حامیان دکتر پزشکیان نیستند
*یعنی نظر شما این است که یکی از دلایل استعفای دکتر ظریف، اختلاف نظر با دکتر عارف بود؟
نه فقط دکتر عارف، بلکه شورای کوچکی تشکیل شد که بر اساس خروجی کار شورای راهبری و مذاکرات دکتر پزشکیان با رهبری و نهادهای ذیربط، مشورت نهایی را به دکتر پزشکیان میدادند. طبیعتا اختلافنظرهایی هم در آن مجموعه پیش میآمد و نتیجه آن اختلافنظرها این شد که حدود 10 نفر از 19 نفر برگزیده کمیتهها بودند و 9 نفر از خارج آن آمدند؛ و این 9 نفر عموما کسانی هستند که شما اسم آن را ائتلافی یا نامناسب میگذارید. اکثر انتقادها متوجه آن 9 نفری است که خارج از فرآیند شورای راهبری برگزیده شدهاند. کسانی که در فرآیند شورای راهبری برگزیده شدهاند، نوعا محل انتقاد حامیان دکتر پزشکیان نیستند.
چه بسا اگر آن 9 نفر هم به همین گونه انتخاب میشدند، انتقادها به حداقل میرسید. اما به این خاطر خارج از این فرآیند انتخاب شدند که گزینههای مربوطه بعضا به بنبست رسید. مثلا در آموزش عالی همه گزینههای کمیته به بنبست رسید. فردی که الآن انتخاب شده مطلوب اعضای کمیته هست، ولی از ابتدا در فرآیند نبوده؛ بنابراین، اتفاق بدی نیفتاده است. همه فکر میکنند، چون دقیقه 90 مطرح شده پس یک گزینه تحمیلی است، ولی گزینهای که برای آموزش عالی مطرح شده، تحمیلی نیست؛ گزینه مطلوبی است که بعدا اضافه شده است بنابراین باید او را جزء گزینههای مطلوب تلقی کرد.
موارد دیگری هم این گونه در میان آن 9 نفری که ابتدا خارج از آن فرآیند بودهاند، هستند اما گزینه مطلوب تلقی میشوند. کسانی که مطلوب تلقی نمیشوند هم همه به یک اندازه نامطلوب نیستند. آنها هم درجاتی از مطلوبیت را دارند؛ به خصوص در مورد برخی اطلاعات غلط انتشار پیدا کرده و ناشناس هم هستند. من نمیخواهم اسم ببرم ولی میتوانند کاملا مطلوب تلقی شوند در حالی که میان گزینههای کمیتهها نبودهاند.
لذا این گونه نیست که 9 نفری که خارج از فرآیند شورای راهبری انتخاب شدهاند، تحمیلی یا نامطلوب باشند. در بین اینها گزینههای کاملا مطلوب هم وجود دارد و طبیعتا برخی هم به طور نسبی و یا جدی نامطلوب تلقی شدند. من فکر میکنم به نسبت آنچه که امکانپذیر بود، هیچ گزینه صد در صد نامطلوبی در میان آنها نیست. وگرنه طبیعی است که وزیر اطلاعات دولت رئیسی در همان نگاه اول نامطلوب تلقی میشود، ولی در بین مقدورات ایشان هم مطلوب تلقی میشود.
حتما مجلس کسانی را ردصلاحیت میکند که از دیدگاه حامیان دکتر پزشکیان مطلوب تلقی میشوند
بنابراین، من فکر میکنم به جای پرداختن به انتقادات و گلایهها که بعد ار معرفی کابینه خیلی اثربخش نیست، باید به فکر این بود که اینها بتوانند از مجلس رأی اعتماد بگیرند. البته نکتهای که یکی از منتقدین مطرح کرد، در خور توجه است. آقای عبدی گفته بود که اگر بنا است این مراحل فیلتر این مقدار سخت را در چینش کابینه، قبل از معرفی به مجلس، طی کنید، معنی ندارد که اینها در مجلس دوباره فیلتر و تعدادی از آنها رد صلاحیت شوند. چون حتما مجلس کسانی را ردصلاحیت میکند که از دیدگاه حامیان دکتر پزشکیان مطلوب تلقی میشوند. یعنی از بین 9 نفر دوم کسی را رد نخواهد کرد و از بین 10 نفر اول رد خواهد کرد.
این باعث میشود رویکرد «وفاق ملی» که توسط دکتر پزشکیان دنبال شده بود، از همان ابتدا با یک پاسخ منفی غلیظ و اعتمادسوز مواجه شود. حتی ردصلاحیت یک نفر از این افراد که به مجلس معرفی شدهاند، ایجاد نقصان در وفاق ملی است که دکتر پزشکیان دنبال آن هست و با رهبری و نهادهای مرتبط مذاکره کرده و به این جمعبندی رسیده است. اگر بخواهد در مجلس به این جمعبندی نقصانی وارد شود، نقصان به آن وفاق ملی وارد میشود و میتواند فرآیندهای بعدی را دچار تنش و نارضایتی کند و آن انگیزه ملی که برای ایجاد یک کار مؤثر در بهبود شرایط کشور هست را از بین ببرد.
کشور ما بحرانهای بزرگی دارد و بدون وفاق ملی هیچ کار بزرگی نمیشود انجام داد و از ابر بحرانها نمی توان به سلامت عبور کرد. حاکمیت یکدست به وجود آمد، اما نتوانست هیچ کاری کند. چرا که حاکمیت یکدست هم نمیتواند بدون اینکه پشتوانه مردمی داشته باشد، دست به کارهای بزرگ بزند و به نفع مردم کاری انجام بدهد. اگر میخواهد به نفع مردم کاری انجام شود، باید هم وفاق ملی و هم حمایت مردم وجود داشته باشد. لطمه زدن به این وفاق ملی که محصولش همین کابینهای است که دکتر پزشکیان معرفی کرده، لطمه زدن به چیزی است که رهبری گفت موفقیت دکتر پزشکیان موفقیت کل نظام است و شکست دکتر پزشکیان شکست کل نظام تلقی میشود.
*بحثی هم مطرح شد در خصوص اینکه احتمال دارد یکی دو نفر از این 19 نفر را دکتر پزشکیان از لیست خارج و افراد دیگری را به جای آنها به مجلس معرفی کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من هم این خبرها را دیدهام و فکر نمیکنم هیچ کدام دقیق باشد و خبر موثقی در این مورد نشنیدهام. بالأخره ارتباطاتی هم داریم که اگر خبری باشد به ما برسد. ولی من خبر موثقی در این مورد نشنیدهام و فکر میکنم اینها گمانهزنیهایی است که در فضای مجازی به صورت خبر منتشر میشود و البته مردم هم زود باور میکنند و خوشحال میشوند؛ همان طوری که اخبار بد را میشنوند و زود ناراحت میشوند.
یکی از مهارتهای لازم در استفاده از فضای مجازی این هست که کاربران بتوانند اخبار فیک را از اخبار واقعی تمیز بدهند. یعنی در حقیقت فضای مجازی ارسال اطلاعات را آزاد گذاشته و فیلتر باید در ذهن کاربر وجود داشته باشد که بداند خبر درست کدام و غلط کدام است. قبلا فیلتر در سطح رسانه بود و رسانه خبر را از نظر صحت آن فیلتر و عرضه میکرد و مردم بر اساس اعتبار رسانه خبرها را باور میکردند ولی در فضای مجازی این کاربر است که باید هنر و مهارت تشخیص خبر درست از نادرست را داشته باشد. کسانی که این مهارت را ندارند، خیلی زود در تحلیل و ارزیابی و سپس اظهار نظر و موضعگیری دچار خطا میشوند.
*با توجه به انتقاداتی که اصلاحطلبان از لیست معرفی شده توسط دکتر پزشکیان داشتند، برخی افراد این تحلیل را داشتند که اصلاحطلبان احتمالا پشت دکتر پزشکیان را خالی میکنند و حالا که او را به میدان مین فرستادهاند، رهایش خواهند کرد. این سخنان چقدر مبنای صحیح دارد؟
«اصلاحطلب» یک عنوان کلی است که هرکسی میتواند از این عنوان برای خودش استفاده کند و یا دیگران برای کسی از این عنوان استفاده کنند. ولی ما یک مجموعه اصلاحطلب به نام «جبهه اصلاحات» داریم که 31 حزب هستند به همراه یک تعداد اشخاص حقیقی که به آنها اضافه شدهاند. راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات مورد حمایت آقای خاتمی قرار گرفته است. یعنی در دو انتخابات گذشته راهبرد جبهه اصلاحات مورد تأیید و حمایت آقای خاتمی قرار گرفت و در این انتخابات هم همین طور شد.
در این انتخابات جبهه اصلاحات با تمام قوا پشت دکتر پزشکیان درآمد، چراکه دکتر پزشکیان کاندیدای اختصاصی جبهه اصلاحات است و طبیعتا پذیرفته نیست که جبهه اصلاحات کاندیدای اختصاصی خودش را تنها بگذارد؛ و این کار را هم نمیکند و اگر این کار را بکند، عملا خودش را نفی کرده است. یعنی جبهه اصلاحات نمیآید بعد از دو ماه کاندیدای اختصاصی خودش که به مردم معرفی و برای او از مردم رأی گرفته را رها کند و از او فاصله بگیرد. اصلا امکان ندارد! اینها حرفهایی است که دیگران میزنند.
جبهه اصلاحات از کاندیدای اختصاصی خودش کامل دفاع و حمایت میکند و البته نگاه انتقادی هم دارد. داشتن نگاه انتقادی به معنای این نیست که حمایت نکند. طبیعتا انتقاداتی که در سؤالات شما بود در خیلی از اعضای جبهه اصلاحات هم این انتقادات وجود دارد. اینها نیازمند پاسخ هست و چه بسا توضیحات شخص من نوعی به عنوان یکی از اعضای این مجموعه برسد به کسانی که این سؤالات را دارند، برخی از سؤالات آنها هم حل شود.
ما هنوز این فرصت را نداشتهایم که کاملا اطلاعات دقیق و درست را به همه بدنه جبهه اصلاحات منتقل کنیم. به نظر من اگر این کار را صورت بدهیم، خیلی از این سؤالات منتفی و یا حداقل از شدت آنها کاسته میشود. البته من مدعی کسانی نیستم که خارج از جبهه اصلاحات هستند و ممکن است زود هم سرخورده شوند و حساب خودشان را جدا کنند. آن به ما مربوط نیست؛ کسانی که به جبهه اصلاحات مربوط است، یک کار جمعی صورت دادهاند، پای این تصمیم جمعی هم هستند و اگر بخواهند تصمیم خودشان را کنار بگذارند، در حقیقت خودشان را کنار گذاشتهاند. چون آنها بودهاند که پزشکیان را به حامعه معرفی کردهاند.
جبهه اصلاحات همچنان از دکتر پزشکیان حمایت خواهد کرد
بنابراین، نباید این حرفها را به این راحتی پذیرفت. جبهه اصلاحات همچنان از دکتر پزشکیان حمایت خواهد کرد و حامی ایشان خواهد بود. البته منتقد رویکردها، رفتارها و عملکرد رئیسجمهور و اعضای کابینه خواهد بود و انتقاد را کمک به دکتر پزشکیان میداند و الآن هم اگر انتقاد میکنند، این انتقادها برای کمک به دکتر پزشکیان است؛ نه برای دور شدن از دکتر پزشکیان. من اساسا این تصور که جبهه اصلاحات بخواهد از دکتر پزشکیان فاصله بگیرد را نفی میکنم.
پزشکیان از رقبا هم خواست تا گزینه معرفی کنند
علی شکوری، عضو جبهه اصلاحات در رابطه با فرآیند بررسی و انتخاب کابینه دولت پزشکیان گفت: «فقط رزومه اصلاحطلبها بررسی نشد، رزومه اصولگراها، اعتدالگراها و اشخاصی که خیلی هم گرایش سیاسی خاص نداشتند، در شورای راهبری بررسی شد. طبیعتا در اولویت بندی کسانی که گرایش سیاسی و فکری آنها به پزشکیان نزدیکتر بود، در اولویت قرار گرفتند، اما بقیه حذف نشدند، در ادامه اسامی آنها بر اساس شایستگیهایی که داشتند ثبت شد.»