|

شرق از موج سواری های رسانه ای در خصوص نحوه تقابل آمریکا با ایران گزارش می‌دهد؛

بلوف یا توهم؟!

بعد از مصاحبه دونالد ترامپ با نیویورک پست که تهران را مخیر به انتخاب بین دو گزینه «مذاکره» یا «بمباران» کرده بود، اکنون برخی رسانه‌های غربی در حال گمانه زنی پیرامون نحوه تقابل ایالات متحده با ایران هستند.

 بلوف یا توهم؟!

مالک مصدق: بعد از مصاحبه دونالد ترامپ با نیویورک پست و به خصوص فاکس نیوز که تهران را مخیر به انتخاب بین دو گزینه «مذاکره» یا «بمباران» کرده بود، اکنون برخی رسانه‌های غربی در حال گمانه زنی پیرامون نحوه تقابل ایالات متحده با ایران هستند. در این رابطه نشریه واشنگتن پست با استناد به گزارش‌های متعدد اطلاعاتی خبر داده است که اسرائیل احتمالاً تا اواسط سال جاری میلادی یعنی کمتر از شش ماه دیگر یک حمله پیش‌دستانه به برنامه‌ی هسته‌ای ایران انجام خواهد داد.

به نوشته یورونیوز و بنابر گزارش این نشریه، هشدارهای مربوط به حمله احتمالی اسرائیل در گزارش‌های اطلاعاتی مختلفی در پایان دولت جو بایدن و آغاز دولت دونالد ترامپ دیده می‌شود. جامع‌ترین این گزارش‌ها در اوایل ژانویه ۲۰۲۵ توسط مدیریت اطلاعات ستاد مشترک ارتش و آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده تهیه شده است.

این گزارش هشدار می‌دهد که اسرائیل احتمالاً در شش ماهه اول سال ۲۰۲۵، تأسیسات هسته‌ای فردو و نطنز ایران را هدف حمله قرار خواهد داد. مقامات فعلی و سابق آمریکا که نخواسته‌اند نامشان فاش شود به واشنگتن پست گفته‌اند که این ارزیابی بر اساس برنامه‌ریزی‌های اسرائیل پس از حمله‌ی هوایی به ایران در اواخر اکتبر ۲۰۲۴ انجام شده است. حمله‌ای که به گفته آنان توان دفاع هوایی ایران را کاهش داده و تهران را در برابر یک حمله‌ی دیگر آسیب‌پذیر کرده است.

 

حمله‌ی دوربرد یا نفوذ مستقیم به ایران؟

واشنگتن پس ادامه می دهد که طبق گزارش اطلاعاتی نظامی دو سناریوی احتمالی برای حمله‌ اسرائیل وجود دارد که در هر دو مورد، ایالات متحده نقش کلیدی در تأمین سوخت‌گیری هوایی و ارائه‌ اطلاعات، نظارت و شناسایی خواهد داشت. در حمله دوربرد جنگنده‌های اسرائیلی بدون ورود به حریم هوایی ایران، موشک‌های بالستیک هواپرتاب را شلیک خواهند کرد. این سناریو کم‌ریسک‌تر توصیف شده است زیرا نیازی به عبور از سامانه‌های پدافندی ایران ندارد.

در حمله مستقیم، اما جنگنده‌های اسرائیلی وارد حریم هوایی ایران شده، به تأسیسات هسته‌ای نزدیک می‌شوند و بمب‌های سنگرشکن «بی‌ال‌یو-۱۰۹» (BLU-109) را پرتاب می‌کنند. این حمله بسیار پرریسک‌تر توصیف شده، اما در آن احتمال موفقیت در تخریب اهداف کلیدی بیشتر خواهد بود. دولت دونالد ترامپ هفته‌ گذشته فروش کیت‌های هدایت برای بمب‌های سنگرشکن «بی‌ال‌یو-۱۰۹» را به اسرائیل تأیید کرد و این موضوع را به کنگره اطلاع داد.

 

اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، بمب‌افکن B-2 وارد عمل می شود؟

افزون بر ادعاهای واشنگتن پست در فاکس نیوز هم مطلب مشابهی به قلم ربکا گرانتRebecca Grant)) با عنوان «اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، بمب‌افکن B-2 وارد عمل می شود»، منتشر شد. این نویسنده با ادبیات ضدایرانی مدعی بود که «در صورت عملیاتی شدن گام های تهران برای ساخت سلاح هسته ای، نیروی هوایی ایالات متحده تنها یک گزینه خواهد داشت و آن هم B-2 Spirit  به عنوان بمب‌افکن رادارگریز است.»

به ادعای فاکس نیوز، مهم‌ترین ویژگی B-2 بمب فوق‌سنگین GBU-57 است که تنها این جنگنده قادر به حمل آن است. این بمب ۳۰ هزار پوندی، حاوی مواد منفجره‌ی بسیار پیشرفته و مقاوم در برابر ضربه است که برای تخریب اهداف مستحکم و زیرزمینی طراحی شده‌اند. نابودی احتمالی یک تأسیسات تولید تسلیحات هسته‌ای ایران نیازمند اصابت‌های دقیق و هماهنگ از سوی چندین بمب‌افکن، با استفاده از این نوع مهمات خواهد بود.

نیروی هوایی ایالات متحده در ماه اکتبر از B-2 برای حمله به انبارهای تسلیحاتی زیرزمینی در یمن استفاده کرد. به گفته پنتاگون، این عملیات نشان‌دهنده توانایی ایالات متحده در هدف‌گیری تأسیساتی بود که دشمنان آن را از دسترس حملات دور نگه می‌دارند، صرف‌نظر از میزان استحکام و عمق آن‌ها در زیرزمین، در بیانیه ۱۶ اکتبر پنتاگون تأکید شده بود که این عملیات، پیام روشنی به ایران بود. در صورت حمله، سایر جنگنده‌ها نیز نقش حمایتی خواهند داشت، از جمله F/A-18 و F-35 مستقر در ناوهای هواپیمابر، و همچنین جنگنده‌های F-35، F-22، و F-16 مستقر در پایگاه‌های زمینی. همچنین جنگنده F-15 می‌تواند بمب GBU-72 را که یک سلاح ۵۰۰۰ پوندی است، حمل کند. اسرائیل نیز که پیش‌تر از بمب‌های سنگرشکن GBU-28 استفاده کرده، ممکن است در این حمله مشارکت کند. در پایان نوشته گرانت، چنین نتیجه گیری شده که «ایران نباید به یک سلاح هسته‌ای دست یابد و بمب‌افکن رادارگریز B-2 نیروی هوایی ایالات متحده آماده است تا اطمینان حاصل کند که این اتفاق هرگز رخ ندهد.»

 

 هرگونه اقدام تجاوزکارانه، پیامدهای شدیدی خواهد داشت که تمام مسئولیت آن برعهده ایالات متحده خواهد بود

به دنبال این ادعاها و نیز تهدید مستقیم ترامپ بود که «امیر سعید ایروانی»، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد روز سه شنبه و در نامه ای به شورای امنیت و دبیر کل سازمان ملل، اظهارات رئیس جمهوری آمریکا را «نگران‌کننده و غیرمسئولانه» دانست و تصریح کرد که «جمهوری اسلامی ایران قاطعانه این تهدید بی‌پروا را رد و محکوم می‌کند.» در ادامه این نامه آمده که «اظهارات بی‌پروا و تحریک‌آمیز ترامپ نقض آشکار حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد، علی‌الخصوص ماده ۲ (۴) است که تهدید یا استفاده از زور علیه دولت‌های مستقل را به صراحت ممنوع کرده است.»

ایروانی این را هم اضافه کرد که «چنین اقدام تحریک‌آمیزی نیز از طریق سیاست موسوم به "فشار حداکثری" که در "یادداشت ریاست‌جمهوری امنیت ملی" مورخ ۴ فوریه ۲۰۲۵ به تفصیل آمده است، تشدید شده و ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده است. سیاست مزبور شامل اعمال تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی و تشدید خصومت علیه ایران بوده و آشکارا اصول بنیادین و هنجارهای حقوق بین‌الملل را نقض می‌کند.»

در بخش پایانی نامه دیپلمات ارشد کشورمان خطاب به شورای امنیت تصریح شد که « ایران، به‌عنوان عضوی مسئول در سازمان ملل متحد که متعهد به حفظ صلح، امنیت و همکاری بین‌المللی است، قاطعانه از حاکمیت، تمامیت ارضی و منافع ملی خود در برابر هرگونه اقدام خصمانه دفاع خواهد کرد.»

 

 اگر آمریکا منافع ملی ما را به خطر اندازد، منافع ملی آنها را در سرتاسر دنیا به خطر می‌اندازیم

در کنار هشدار امیرسعید ایروانی، سردار مجید خادمی، رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم صراحتا عنوان داشت که «اگر آمریکایی‌ها قصد شیطنت داشته باشند همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند؛ چنانچه تهدید کنند، تهدید خواهیم کرد و اگر تهدید را اجرا کنند با قاطعیت پاسخ خواهیم داد. ما کاملاً آماده هستیم. اگر منافع ملی ما را به خطر اندازند، منافع ملی آنها را قطعاً در سرتاسر دنیا به خطر می‌اندازیم.»

 

تهدید به زور و حقوق بین الملل

بسیاری از کارشناسان تاکید کردند که دامنه تهدید‌های ترامپ علیه ایران ازجمله استفاده از زور نامتناسب، نقض قوانین بین‌المللی است که تناسب را یکی از اصول کلیدی خود می‌داند. براساس اعلام صلیب سرخ، «اصل تناسب به دنبال محدود کردن خسارت‌های ناشی از عملیات نظامی با این الزام است که اثر‌های ابزار و روش‌های جنگ مورد استفاده نباید با مزیت نظامی مورد نظر نامتناسب باشد؛ بنابراین، استفاده از نیروی نامتناسب براساس این اصل به منزله جنایت جنگی است».

برخی از کارشناسان نیز اعلام کردند که ترامپ با توییت‌ها، سخنرانی ها و مصاحبه های تهدید‌آمیزش علیه ایران، قوانین بین‌المللی را زیر پا گذاشته است. کما اینکه استاد حقوق دانشگاه حمد بن خلیفه در دوحه قطر، توئیتی را که در آن ترامپ تهدید به اقدام «نامتناسب» علیه ایران کرد، به‌خودی خود نقض ماده ۲ (۴) منشور سازمان ملل خواند؛ ماده‌ای که به صراحت قید می کند: «همه اعضای سازمان ملل باید از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند»»

یک کارشناس حقوقی در این باره اظهار کرد که «طرح تهدید از طریق توییت مصداق اقدام یک‌جانبه و تهدید به زور است که از طریق کانال‌های رسمی مانند وزارت خارجه اعلام نشده است.» به نوشته میزان، بررسی حقوقی اظهارات مداخله‌جویانه و جاه‌طلبانه ترامپ که اظهارات تهدیدآمیز وی علیه کشور‌ها و منطقه‌های مختلف جهان را به‌دنبال داشته است، از زمان آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری وی تشدید شده است. کارشناسان و حقوقدانان مختلف تاکید دارند که تهدید‌های ترامپ علیه کشور‌ها و منطقه‌های مختلف، نه‌تنها موضوع‌هایی عادی و بی‌ارزش نیستند، بلکه ناقض منشور ملل متحد هستند.

آن‌ها تاکید دارند که صرف تهدید به حمله به یک کشور دیگر، نقض قوانین بین‌المللی محسوب می‌شود. براساس منشور ملل متحد مصوب سال ۱۹۴۵ در پی مخرب‌ترین جنگ تاریخ بشریت، آمریکا و بسیاری از دیگر کشور‌ها توافق کردند که «[کلیه] اعضا باید در روابط بین‌المللی خود از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند.»

 

پروژه ناامن سازی روانی

در سایه آنچه که مطرح شد داریوش محمدپور طی گفت وگویی با «شرق» و در تحلیل سیاسی از تهدیدهای دونالد ترامپ و نیز فضاسازی رسانه‌ای غرب پیرامون احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ایران بر این نکته تاکید دارد که «اساساً گزینه نظامی، چه در قالب ضربه نظامی، ذیل حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران و چه جنگ تمام عیار روی میز آمریکا و اسرائیل نیست» و به زعم او، «آنچه که این روزها از زبان سانه‌ها در قالب موج سواری رسانه ای پیرامون جنگ با ایران مطرح می شود، صرفاً یک پروژه تعریف شده در جهت ناامن سازی روانی یا ناامنی روانی در ایران است.»

با چنین ارزیابی، تحلیلگر حوزه بین‌الملل هدف از این ناامن سازی روانی را «تشدید بحران ها در داخل ایران» تعبیر می کند و به گفته اش «طی برناهم ریزی ها، پروژه ناامنی روانی در دو بُعد تاثیرات مخرب خود را خواهد داشت که لایه نخست آن شامل آثار مخرب روانی بر بازار، اقتصاد و معیشت کشور خواهد بود و لایه دوم ناظر به تبعات منفی بر سلامت روان افکار عمومی در ایران است.» این مفسر حوزه سیاست خارجی با توجه به شرایط کنونی، اساساً مواضع نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا پیرامون حمله به ایران را «بلوف دیپلماتیک» توصیف کرده که نمی‌تواند محقق شود. در پیوست این نکته و از دید محمدپور، «واشنگتن و تل آویو با این بلوف ها سعی خواهند داشت که با تشدید ناامنی اقتصادی و نیز پررنگ تر کردن ناامنی روانی در جامعه ایران، نهایتا تهران را پای میز مذاکره بکشانند.»