|

محفل‌سازی و کشورسوزی

این روزها، مدام ویدئوهایی وایرال می‌شود که نشان می‌دهد با تذکر رعایت حجاب به یک خانم، مشاجره‌ای شکل می‌گیرد. اول همین هفته، ویدئوهای درگیری دانشجویان پردیس هنرهای زیبا با مأموران حراست به خاطر حجاب، دست به دست شد.

این روزها، مدام ویدئوهایی وایرال می‌شود که نشان می‌دهد با تذکر رعایت حجاب به یک خانم، مشاجره‌ای شکل می‌گیرد. اول همین هفته، ویدئوهای درگیری دانشجویان پردیس هنرهای زیبا با مأموران حراست به خاطر حجاب، دست به دست شد. حالا خدا می‌داند چقدر از این تنش‌ها و مشاجرات در سطح شهرها اتفاق می‌افتد و فیلمی از آن منتشر نمی‌شود. سیاست‌ها درباره حجاب معلوم و مشخص است‌ اما گاهی مبتنی بر واقعیت اجتماعی نیست، ضمن آنکه اجرای آن‌هم دچار تشتت و سردرگمی فزاینده است. انگار بخشی اعتقاد دارند که دولت دخالت نکند و مردم خودشان، مسئله را حل کنند، بدون آنکه به تبعات ناگزیر آن توجه کنند. بخش دیگری، بسته به نحوه مواجهه مأمور با مسئله حجاب، عملکردهای مختلفی را بروز می‌دهند. لابد همه مسئولان بیش‌و‌کم‌ نتیجه غایی را می‌دانند‌ اما باز پافشاری بر امر محال می‌کنند.

جامعه‌شناسان و مصلحان اجتماعی، بارها هشدار داده‌اند که روش برخورد با پوشش زنان، مبتنی بر واقعیت زیست اجتماعی امروزه نسل جدید ایرانیان نیست و ناپختگی تصمیمات اجرائی و بروز رفتارهای هیجانی، شرایط را بدتر از گذشته می‌کند و جامعه را دچار تنش‌هایی می‌سازد که انسجام جامعه و کیان کشور، با تهدید مواجه می‌شود. همین هشدارها را تابستان پارسال هم دادند‌ اما جدی گرفته نشد، تا اینکه حادثه مهسا رخ داد.

اکنون شرایط نابسامان اقتصادی و فشار فزاینده بر اقشار ضعیف و کم‌درآمد و اضافه‌شدن آن به تحریکات اجتماعی، می‌تواند بسترساز حادثه ناگواری باشد. آنهایی‌ که به معجزه رئیسی و یکدست‌سازی چشم دوخته بودند، دیگر امید چندانی به بهبود اوضاع ندارند؛ فقط خدا خدا می‌کنند که وضعیت بدتر از الان نشود. در چنین شرایط ناگواری، عقل سلیم به گسترش تنش‌های اجتماعی دامن نمی‌زند‌ بلکه در جهت تحبیب قلوب گام برمی‌دارد و سعی می‌کند با مهار تُندروها و ترویج گفت‌وگو و زمینه‌سازی برای آشتی و تفاهم ملی، به یک الگوی مرضی‌الطرفین دست پیدا کند.

روند کنونی، جامعه را با سرعت به سمت تشدید دوقطب‌شدن پیش می‌برد. سیاست‌های نادرست دولت برای کنترل فضای مجازی، کُلُنی‌های متضاد تولید کرده است. گروهی در پیام‌رسان‌های داخلی فعالیت دارند و گروه دیگر، آن پیام‌رسان‌ها را تحریم کرده و در اپلیکیشن‌های فیلترشده، پیام رد و بدل می‌کنند. این دودستگی، درک متقابل را دچار اختلال جدی کرده و دوقطبی بالقوه خطرناکی را شکل داده است.

دوقطبی‌شدن، رفتارهای رادیکال تولید می‌کند. گروهی در یک سر قطب نشسته‌اند و با قطع ارتباط با گروه مقابل، هر روز درک کمتری از او پیدا می‌کنند. برای مثال، گروهی در پیام‌رسان ایتا برای خودشان یک کُلُنی درست کرده‌اند و مدام به دیدگاه‌های یک‌طرفه‌ خود دامن می‌زنند. در سمت مقابل هم برخی افراد، فضاهای خاصی را به خودشان اختصاص داده‌اند و آنجا نیز چنین فضایی حاکم است. قطع ارتباط، دیدگاه‌ها را جزم و خشن ساخته و زمینه لازم برای برخورد و ستیزه‌جویی را در دو طرف ماجرا‌ اشباع کرده است.

کلنی‌ها، بستر مناسبی برای تولید نگرش‌ها و رفتارهای رادیکال هستند. جامعه‌شناسان معتقدند برای گذار از شرایط کنونی، در درجه اول بسترهای‌ محفل‌نشینی باید جمع شود. فضای مجازی در همه‌جای دنیا، تسهیل‌کننده ارتباطات جمعی و رافع شکاف میان گروه‌های مختلف است و نباید به‌گونه‌ای مدیریت شود که خودش بستر محفل‌سازی باشد. نمونه آن وضع پیام‌رسان‌های داخلی است. برخی از افراد فقط در فضاهایی مثل ایتا و بله حضور دارند و برخی حاضر به حضور در آن فضا نیستند. شکاف مجازی ساخته‌ایم و این شکاف‌، تشدیدکننده گسست اجتماعی است.

دولت باید در پی آن باشد که فضای تعامل و هم‌نشینی گروه‌های متفاوت در جامعه، بیشتر از قبل فراهم شود. تعامل، زمینه‌ساز درک متقابل و همدلی است و این تعامل، از مواضع رادیکال‌ دو طرف خواهد کاست. برای مسئله حجاب دختران هم مسئولان با تصمیم قاطع، از بروز حوادث سخت پیشگیری کنند.

درست است که حجاب، امروز با حیثیت نظام گره خورده است‌ اما درافتادن با بخشی از زنان و دختران مصمم‌ با چه دلایلی قابل توجیه است؟ از منظر شرعی، همین حجاب نیم‌بند دختران، مگر درست است و چه تفاوتی با نداشتن روسری دارد؟ مگر ما مدعی نیستیم که فقه پویا داریم و نهادهای بن‌بست‌شکن درست کرده‌ایم؟ پس کی زمان استفاده از این داشته‌هاست؟چطور موضع درست و شجاعانه رهبری در قبال شُل‌حجابان، باعث کنترل بحران فزاینده شد؟

دامن‌زدن به مشاجرات مردمی، پرونده‌بازی و درگیرساختن دادگاه و پاسگاه، توسل‌جُستن به ویکتورهوگو و تولستوی یا قفل و بندکردن محل کسب مردم و آزار صاحبان مشاغل و کاسبان، جز کورشدن گره و نیز تحلیل‌رفتن توان و اعتبار حکمرانی، نتیجه دیگری ندارد. دو طرف منازعه، تُندروها هستند و هر روز بر آتش اختلافات می‌دمند، حال رسمیت‌دادن به فضای عقلانیت و گفت‌وگو و تفاهم، آنها را خلع سلاح خواهد کرد و ابتکار عمل دست مؤمنان معتدل خواهد افتاد.