|

درباره افت دانش‌آموزان ایرانی در آزمون پرلز اصلاح خانگی آموزش و پرورش در ایران

در اوج حوادث سال گذشته در کتابخانه روستایی با جمعی از کودکان و نوجوانان گفت‌وگویی داشتم، گفت‌وگو درباره کتاب بود و چون محتوای کتاب‌ها موضوعات متنوعی را در بر می‌گیرد، بچه‌ها درباره توسعه روستا، محیط زیست تا ایران و جنگ و مسائل جهانی حرف می‌زدند

در اوج حوادث سال گذشته در کتابخانه روستایی با جمعی از کودکان و نوجوانان گفت‌وگویی داشتم، گفت‌وگو درباره کتاب بود و چون محتوای کتاب‌ها موضوعات متنوعی را در بر می‌گیرد، بچه‌ها درباره توسعه روستا، محیط زیست تا ایران و جنگ و مسائل جهانی حرف می‌زدند. بیشترشان دختر بودند. از دو دهه پیش حضور گسترده دختران در فضاهای اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و اجتماعی چشمگیر بوده و در آن جلسه‌ چشمگیرتر هم بود؛ اما تفاوتی رخ داده بود که به نظرم عجیب بود. من دوره ابتدایی را در مدرسه مختلط روستای‌مان خوانده‌ام. آن موقع‌ها و تا همین چند سال پیش که گاه‌گاه در موقعیتی مشابه قرار می‌گرفتم، دختران خجالت می‌کشیدند حرف بزنند و مهار گفت‌وگو که البته آمیخته به شوخ‌طبعی نوجوانانه بود، در دست پسران بود. در این جلسه اما برعکس بود. هم تعداد پسران کم بود و هم کم‌حرف و خجالتی بودند و دختران چنان با اعتمادبه‌نفس حرف می‌زدند که آدم کیف می‌کرد. اگر کسی پیگیر این روند نباشد، شاید آن را پیامد جنبش اخیر بداند؛ اما به نظر من جنبش اخیر دست‌کم در روزهای نخست که دهه‌هشتادی‌ها میدان‌دار بودند و پای بازنمایی رسانه‌ای وسط کشیده نشده بود، متأثر از این روند بود. بعدها در شهرها و روستاهای دیگری از مناطق مختلف کشور نیز چنین صحنه‌هایی دیدم.

چندی پیش که گزارش آزمون جهانی پرلز منتشر شد، دیدم که در عملکرد خواندن هم دختران پیش افتاده‌اند و این پدیده‌ای جهانی است که باید در جای خود به دلایل آن پرداخت؛ اما در ایران این موضوع می‌تواند دستمایه نگاهی متفاوت به این گزارش باشد. این گزارش حکایت از افت دانش‌آموزان ایرانی و رشد کشورهای همسایه ایران مثل عربستان سعودی و بحرین و عمان در عملکرد خواندن دارد که پیش‌از‌این در رده‌ای پایین‌تر از ایران بودند یا نزدیک به ایران. آزمون پرلز آزمونی جهانی است که در آن سواد خواندن سنجیده می‌شود. اهمیت سواد خواندن در آن است که پایه یادگیری و آموزش است؛ یعنی کودک و نوجوان چه بخواهد علوم انسانی بخواند، چه بخواهد علوم تجربی بخواند و چه بخواهد ریاضی بخواند، عملکرد خواندن او در پیشرفتش تأثیر جدی دارد. شرکت‌کنندگان این آزمون دانش‌آموزان کلاس چهارم ابتدایی هستند، به‌این‌دلیل که علی‌القاعده مهارت خواندن در آنها کامل می‌شود. در این آزمون فرایندهای درک متن با تفکیک خواندن ادبی و خواندن ارتباطی و افزون بر آن واکنش آنان نسبت به متن ارزیابی می‌شود. کنار این آزمون تحقیقی هم انجام می‌شود که در آن عوامل و متغیرهای مؤثر بر عملکرد مؤثر آن ارزیابی می‌شود. پیشرفت دانش‌آموزان کشورهای همسایه و افت دانش‌آموزان ما ضمن اینکه به سرمایه‌گذاری‌های آنان برمی‌گردد، متأسفانه برملاکننده تأثیر وضعیت اقتصادی نیز می‌تواند باشد. بخش مهمی از عوامل تأثیرگذار در عملکرد خواندن ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد.

دکتر رضا امیدی توصیف و تحلیلی محققانه بر نتایج این آزمون نوشته و اثر نابرابری و برخی دیگر از عوامل را نشان داده است که خواندنش نگرش ما را به وضعیت آموزش و پرورش کشورمان روشن‌تر می‌کند؛ اما من از زاویه‌ای دیگر می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم.

گرچه افت عملکرد خواندن دانش‌آموزان ایرانی در پایگاه‌های خبری برجسته شده است؛ اما واقعیت این است که در سال‌های گذشته نیز وضعیت ما چندان تعریفی نداشت. نتایج مجموعه این آزمون‌ها نشان‌دهنده شکست نظام آموزش و پرورش در ایران است. صاحب‌نظران مستقل و سیاست‌گذاران رسمی آموزش و پرورش دیدگاه‌های متنوع و متفاوتی در اهداف آموزش و پرورش دارند؛ اما همه آنان احتمالا در این حداقل با هم به اشتراک می‌رسند که یکی از مهم‌ترین وظایف آموزش و پرورش ابتدایی آموزش خواندن و نوشتن است و وقتی آموزش و پرورش در این حداقل شکست خورده است، در دستیابی به اهدافی که بر سر معنای مفاهیمش توافقی نیست، نتیجه آشکار است.

افت امسال را می‌توان گردن کرونا انداخت؛ اما کرونا تبعیض اعمال نمی‌کرد و در کشورهای دیگر هم جولان می‌داد. اگر جولانش در کشورهای دیگر زودتر مهار شد تا چنین تأثیری بر دانش‌آموزانش نگذارد، باز هم به سیاست‌گذاری‌های رسمی برمی‌گردد که چه‌بسا ریشه افت در این آزمون و جولان کرونا در ایران یکی باشد.

پژوهندگان حوزه آموزش و پرورش بارها نوشته‌اند که آموزش و پرورش ایران نیاز به اصلاحات دارد؛ اما به نظر می‌رسد هر نوع اصلاحی در آموزش و پرورش تقریبا ناممکن است. بدنه کارشناسی آموزش و پرورش و نگاه رسمی به آن با وجود گفتن از اصلاح، از موانع اصلی اصلاح در آموزش و پرورش هستند؛ کمااینکه در دوره جدید تحولات جاری در این نهاد، سمت‌وسوی حرکت آن را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر حتی اگر این دو مانع برطرف شد و اراده به اصلاح جدی باشد، نیازمند سرمایه‌ای کلان است که بعید است در چنین وضعیتی شرایط برای فراهم‌کردن چنین سرمایه‌ای فراهم باشد. انتخاب ضعیف‌ترین افراد برای مدیریت این نهاد هم نشان می‌دهد که چنین اراده‌ای در کار نیست. در چنین شرایطی فضا برای جولان اقتصادی بیمار فراهم شده است که همه چیز را به تکنیک‌های مکانیکال می‌کاهد. همان اقتصادی که حول کنکور شکل گرفته است و سرمایه‌اش چنان است که به یکی از موانع تغییر در کنکور تبدیل شده، نتایج آزمون پرلز را بهانه ایجاد دکان و دستگاه‌های تازه‌ای کرده است که فرایند عمیق خواندن را به تکنیک‌های دم‌دستی تقلیل دهد و روی متن‌های سست و بی‌مایه‌ اعمال کند. با این وصف چه باید کرد؟ هم‌زمان که دلسوزان درون و بیرون دستگاه رسمی آموزش و پرورش برای انجام اصلاحات در این نهاد می‌کوشند، می‌توانیم فرض کنیم دولت و نهادهای رسمی مرده‌اند و این پرسش را طرح کنیم که ما به‌عنوان خانواده و به‌عنوان نهادهای مدنی و غیردولتی و به‌عنوان مدرسه چه کار می‌توانیم بکنیم؟

به نظرم سرراست‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه‌حل را در همان مطالعات پرلز در دوره‌های مختلف می‌توان یافت. در این مطالعات در کنار متغیرهای اقتصادی و مرتبط با امکانات مدرسه، چند متغیر مرتبط با کتاب و کتابخانه هم ارزیابی شده است. این مطالعات نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که در خانه‌شان بیشتر از صد جلد کتاب هست، عملکردشان در سواد خواندن بهتر از دیگران است. دانش‌آموزانی که کتاب شعر و داستان به قصد سرگرمی (لطفا به واژه به قصد سرگرمی توجه کنید) مطالعه می‌کنند، عملکردشان بهتر از دیگران است. مدارسی که کتابخانه دارند، عملکرد بهتری دارند و بچه‌هایی که پیش از ورود به دبستان برای‌شان کتاب خوانده شده و با کلمات و الفبا آشنا شده‌اند، عملکرد بهتری دارند. نکته جالب‌تر این است که یک سال آزمون پرلز با آزمون تیمز هماهنگ برگزار شد. آزمون تیمز سواد دانش‌آموزان را در علوم و ریاضی می‌سنجد. نتایج تحقیقات این آزمون نشان داد کسانی که عملکردشان در خواندن بهتر است، در آزمون تیمز هم عملکرد موفق‌تری دارند.

بنابراین راه ممکن اصلاحات آموزش و پرورش از خانه‌ها، کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌ها و گروه‌های کتاب‌خوانی و بحث و گفت‌وگو بین دانش‌آموزان درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند، می‌گذرد. برای اینکه عملکرد خواندن بچه‌ها و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها بهبود پیدا کند، خودتان کتاب بخوانید، کتاب تهیه کنید، شب‌ها در خانه برایشان کتاب بخوانید و در مدرسه‌ها گروه‌ها و باشگاه‌های کتاب‌خوانی تشکیل دهید و به این تک‌کتاب تهیه‌شده در اتاقی در وزارت آموزش و پرورش بسنده نکنید. این کم‌هزینه‌ترین راه اصلاح آموزش و پرورش در ایران است.