انگارهای بر عیار سینمای ملی
123 سال از ورود سینماتوگراف و آغاز سینما در ایران میگذرد. صنعت عظیمی که به واسطه اقبال مردم و قدرت رسانهای نهتنها مورد توجه و اقبال همگان قرار گرفت، بلکه محبوبیتی بالا در بین مردم کسب کرد. شاید از همین رو است که بیستویکم شهریور در تقویم کشور به نام روز ملی سینما نامگذاری شده است.
123 سال از ورود سینماتوگراف و آغاز سینما در ایران میگذرد. صنعت عظیمی که به واسطه اقبال مردم و قدرت رسانهای نهتنها مورد توجه و اقبال همگان قرار گرفت، بلکه محبوبیتی بالا در بین مردم کسب کرد. شاید از همین رو است که بیستویکم شهریور در تقویم کشور به نام روز ملی سینما نامگذاری شده است. سینما را میتوان مجموعهای از عوامل انسانی و مکانیکی شامل هنرمندان، عوامل تولید، تکنولوژیها، سالنهای سینما و در نهایت تولیدات سینمایی دانست که همگی تحت تأثیر عواملی همچون سیاستگذاریهای کلان، برنامهریزیهای راهبردی، اقتصاد و مؤلفههای آن، مدیریت فرهنگی، سرمایههای اجتماعی و... هستند. از اینرو در مواجهه با سینما نه با یک هنر مشخص و معین بلکه با صنعت عظیمی که مجموعهای از هنرهای هفتگانه تا علم و صنعت و مدیریت و... را در خود جای داده است، روبهرو هستیم.
در اهمیت سینما همین بس که در جهان امروز، سینما شاخص مهمی برای تشخیص میزان توسعهیافتگی جوامع است و میتوان با تحلیل آمارهای مختلف از قبیل اقتصاد سینما، اثربخشی سینما، دیپلماسی سینما، کیفیت و کمیت تولیدات و... عیار آن را به دست آورد.
در کشور ما نیز همینگونه است که میتوان با نگاهی به آمار فیلمهای تولیدشده در دورههای مختلف و ارزیابی مؤلفههای مختلف آن، عیار مناسبی برای بررسی وضعیت سینما و به تبع آن توسعه کشور به دست آورد. طبق آمارها تعداد سالنهای سینما در ایران حدود 700 سالن است که اگر بخواهیم این عدد را به استاندارد تعریفشده بینالمللی به ازای هر 10 هزار نفر یک سالن در نظر بگیریم، ایران ما تا رسیدن به عدد استاندارد یعنی هشتهزارو 500 سینما (با احتساب 85 میلیون نفر جمعیت) فاصلهای بسیار دارد. این در حالی است که امروزه کشورهای مختلف جهان با سرمایهگذاریهای هنگفت در این عرصه منافع بزرگ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نصیب کشور خود میکنند.
اخیرا روزنامه همشهری در گزارشی اعلام کرد: فروش ششماهه اول سال 1402 از تمام سال گذشته بیشتر شده است و این را نشان موفقیت در این عرصه عنوان کرده است. سؤال اینجاست: اولا رقم عمده این فروش مربوط به فیلم فسیل است که صرفا یک اتفاق در سینماست؟ دوم خیل بسیار فیلمهای تولیدشده را که به اکران نرسیدهاند، چه کسی پاسخگو است؟ سوم اینکه چه میزان از این درآمد نصیب کارگزاران سینما شده است و آیا وضعیت معاش سینماگران نیز نسبت به سال گذشته بهتر شده است؟ تعداد طرحها و فیلمنامههایی را که سالهاست در اتاقهای ارشاد بلاتکلیف ماندهاند،چگونه باید تعیین تکلیف کرد؟
در سراسر کشور صدها آموزشگاه سینمایی وجود دارد که سالانه خیل عظیم مشتاقان با شرکت در کلاسهای مختلف آنها سودای ورود به عرصه سینما را دارند و با عشق و علاقه مرارتهای مختلف را به جان میخرند، اما در نهایت کثیری از آنان زیر چرخ سیاستگذاریهای غلط و مافیای بیرون و درون سینما، عطای این هنر را به لقایش میبخشند. به راستی متولیان سینما برای توسعه چرخه بازیگران و کارگردانان چه تمهیداتی به کار بستهاند؟ اگر در شرایط سخت اقتصادی سرمایهگذار و تهیهکننده به دنبال ستارگان میروند تا بازگشت سرمایهشان تضمین شود، مدیران عرصه سینما چرا از این مهم غفلت میکنند؟
از اصل صیانت از سینما نیز نباید به راحتی عبور کرد. از انتشار غیرقانونی فیلمها تا پخش فیلمهای اکران آنلاین همزمان در شبکههای ماهوارهای، از عدم تصویب قانون کپیرایت تا نبود متون حقوقی جامع و مدون در این عرصه، از افت محسوس کیفیت جشنوارهها تا عدم حمایت از سینماگرانی که در مجامع بینالمللی موفقیتهایی را کسب میکنند، از کیفیت معیشت سینماگران تا برخوردهای سلیقهای با ایشان و... همه و همه آسیبهایی هستند که میتوان به تفصیل از آنها نوشت.
بیستویکم شهریور روز سینما مبارک باد.