پایهریزی ساختار سازمان غذا و دارو نادرست است
محمود نجفیعرب، عضو هیئتمدیره سندیکای تولیدکنندگان داروهای انسانی مطرح کرد
اگر کشور در برخی مواقع دچار کمبودهایی در زمینه دارو میشود، بخشی از آن به گلوگاهها و پیچیدگیهای ساختاری سازمان غذا و دارو و بوروکراسی حاکم بازمیگردد. بوروکراسی حاکم بر تولید کل کشور و کسبوکار بسیار پیچیده است. مشکلات ما در زمینه برخی کمبودها از جمله دارو حاصل این بوروکراسی پیچیده است و ما به عنوان بخش خصوصی همیشه این گلایهمندی را نسبت به این بوروکراسی حاکم داشتهایم. نحوه محاسبه تولید دارو و مقیاس آن با آمارهای کشورهای دیگر، ساختار سازمان غذا و دارو و تأثیر آن در کند و تند کردن چرخهای صنعت دارو و همچنین آسیبشناسی علل وجودی و تأثیر بازارهای غیرقانونی دارو همچون بازار سیاه ناصرخسرو از موضوعاتی است که با محمود نجفی، عضو هیئتمدیره سندیکای تولیدکنندگان داروهای انسانی به گفتوگو نشستیم.
بارها گفته میشود که 97 درصد داروی مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود؛ آیا اگر اینطور است با کوچکترین مشکلی از جمله تحریمها یا تنشهای سیاسی- اقتصادی کمبودي در بازار به وجود میآید؟
اینکه گفته میشود 97 درصد از داروهای مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود از لحاظ عددی است. ما در زمینه تولید دارو دو آمار داریم؛ یکی به لحاظ عدد تولید است که چیزی نزدیک به 14 تا 15 میلیارد عدد دارو تولید میکنیم که این میزان همان 96 تا 97 درصد از نظر عددی در تولید داروست که طبیعتا مراحل تولید این داروها به گونهای نیست که تنها یک عامل در تولید دارو درگیر باشد. به طور مسلم برای تولید هر دارو اجزای مختلفی دخیلاند که همه باید تأمین و نهایتا منجر به تولید شود. ابزار تولید دارو در این چرخه هم مهم است، بحث تدارک مواد مورد نیاز از جمله مواد اولیه، مواد اکتیو و موارد جانبی و بستهبندی آن و نهایتا ابزار تولید مانند ماشینآلات، قطعات یدکی، انواع قطعاتی که برای اتاقهای مختلف تولید مصرف میشود مانند فیلتر و موارد مشابه از جمله ابزار تولید محسوب میشوند. مسلما هریک از اجزای تدارک و تأمین نیز بستگی دارد به اینکه اولا کارخانه و یک واحد تولیدی منابع لازم را از جهت ریالی داشته باشد. دوم آنکه بخشی از اجزا از خارج کشور و بخشی دیگر از داخل تأمین میشود که هر کدام از این اجزا وجود نداشته باشند به طور مسلم در چرخه تولید توقف
ایجاد میکند. به طور مثال قرص آسپرین 15 تا 16 ماده اولیه یا جزئیات دارد که اگر 14 جزء آن تأمین باشد و یک جزء آن نباشد تولید اتفاق نمیافتد؛ بنابراين در مسیر تولید طبیعی است که اتفاقات مختلفی بیفتد. حال چه در زمینه تدارک و تأمین مواد که بانک، پول و ارز، مسائل خارج از کشور و بحث تحریمها و نظایر آن درگیر است، تمامی این موارد ممکن است دست به دست هم دهد و کمبودهایی به صورت مقطعی در تأمین دارو ایجاد کند.
اگر شرایط تحریم هم نباشد این اتفاقات بعضا ممکن است بیفتد؛ بالاخره کارخانه و یک واحد تولیدی در حال فعالیت است و اتفاقات غیرقابل پیشبینی نیز ممکن است و برحسب آن اتفاقات تولید متوقف شده و کمبود ایجاد ميشود. به طور مثال گاه پیش میآید که یک ماده اولیه که شرکتهای تولید دارو از آن برای تولید بهره میبرند بنا بر دلایل مختلفی که در جهان تولید میشود دچار کمبود شود که شورتیج ایجاد میشود و این شورتیج در چرخه تولید دارو تأثیر گذاشته و واحدهای تولید دارو نمیتوانند دارو تولید كنند و در مقطعی کمبود دارو پيش ميآيد.
ما از ابتدای انقلاب در حوزه دارو این کمبودها را داشتهایم اما تاکنون با مشکل حاد و پیچیدهای مواجه نشدهایم که قابل حل نباشد. بخش دیگر داروی مورد نیاز کشور هم مربوط به داروهای وارداتی است که سه درصد از کل داروهای مورد نیاز بازار را تشکیل میدهد و داروهای بسیار حیاتی و مهمی هستند که عمدتا جزء داروهایی است که یا آن را به هر دلیلی نتوانستهایم تولید کنیم یا در دنیا فقط یک یا دو شرکت در جهان قادر به تولید این دارو هستند که امری طبیعی نیست و باید برای درمان بیمار وارد کشور شود. در امر خودکفایی در تولید دارو باید گفت شما هیچ کالایی در دنیا پیدا نمیکنید که همه نیاز بازار در داخل تأمین شود چون برخی تولیدکنندگان هستند که برای تهیه کالا یا دارو از جهت قیمت و کیفیت مناسبترند. اگرچه ما از جهت داروهای وارداتی بیشتر در معرض آسیب هستیم و در چند دوره تحریم اثر مستقیم آن را بر حوزه دارو دیدهایم اما داروهای وارداتی ما عمدتا از منابع اروپایی تأمین میشود. بههرحال در شرایط تحریم در بحث نقل و انتقال پول و در حوزه صادرات و واردات دچار مشکلاتی شدهایم که بهطور مسلم در زمینه تأمین دارو نیز در این شرایط بیتأثیر نبوده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند مقایسه عددی مصرف دارو در کشور و مقایسه آن با سایر کشورها اشتباه است.
حال شرایط تحریم و محدودیتهای نقل و انتقال پولی و استناد به این اعداد مذاکرات بینالمللی ما در برچیدن تحریمها در زمینه دارو و تجهیزات پزشکی را تحتالشعاع قرار نمیدهد؟
بازار دارویی ما بازار خیلی بزرگی نیست. سهم مصرف داروی کشور ما از هزارو 400 میلیارد دلار مصرف دارو در جهان مقدار ناچیزی است و رقم قابل توجهی نیست. ما در کل بازار دارویی کشور به میزان یکمیلیاردو 200 تا 300 میلیون دلار واردات دارو داریم که 750 تا 900 میلیون دلار آن مربوط به واردات API و اینترمدیتر مربوط به تولید مواد اولیه دارویی است. بازار داروی کشور ما آنقدر بزرگ نیست که افرادي بخواهند چوب لای چرخ ما بگذارند. به طور مثال برخی شرکتهای دارویی در جهان یک قلم داروی خاص خود را 40 تا 50 میلیارد دلار به فروش میرسانند. بازار دارویی ما در قیاس با کشوری مانند آمریکای شمالی با 500 میلیارد دلار مصرف دارو یا ترکیه با 13 تا 15 میلیارد دلار مصرف دارو بازار بزرگی نیست. کل داروهای وارداتی ما از جمله آیپیآی و اینترمدیترها حدود دو میلیارد میشود. اگر ما بعضا دچار کمبودهایی در زمینه دارو میشویم بخشی از آن به اعتقاد من به پروسه این کار در کشورمان بازمیگردد که به دلیل بوروکراسی حاکم بسیار پیچیده است. بوروکراسی حاکم بر تولید کل کشور و کسبوکار بسیار پیچیده است. مشکلات ما در زمینه برخی کمبودها از جمله دارو حاصل این
بوروکراسی پیچیده است و ما به عنوان بخش خصوصی همیشه این گلایهمندی را نسبت به این بوروکراسی حاکم داشتهایم. به طور مثال درمورد ارز چهارهزارو 200 تومانی تمام فعالان اقتصادی نسبت به حذف آن اجماع نظر دارند که به تبع آن بسیاری از بخشهای بوروکراسی حاکم بر نظارت ارز و تخصیص آن نیز جمع میشود. به نظرم میآید این مسائل فقط فرافکنی است که این مسئله را بیندازیم گردن این و آن. ما در حوزه بانکی دچار مشکلات جدی هستیم. این در حوزه کسبوکار هزینهها را افزایش میدهد و مشکلات داخلی ما در مقایسه با مشکلات بینالمللی و تحریمها 70 تا 80 درصد این مشکلات را تشکیل میدهد.
بحثی که مطرح است درباره ساختار سازمانی غذا و داروست که گفته میشود برخی مشکلات حوزه دارو به ساختار سازمان غذا و دارو بازمیگردد؛ آیا اصلا این ساختار از نظر مدیریتی قابل قبول است؛ ضمن آنکه هر روز یک قرارگاه نیز در این ساختار متولد میشود و قضیه را پیچیده تر میکند.
پایهریزی این ساختار غلط است. ما یک سازمان در کشور داریم به نام سازمان غذا و دارو زیرمجموعه وزارت بهداشت و درمان. شما ملاحظه میکنید که این سازمان و وزارت پر از مسائل تضاد منافع است و هر روز هم بر پیچیدگیهایش افزوده میشود. نمیشود یک دستگاه خود هم مسئول تأمین و تدارک، هم قیمتگذاری، تأمین ارز و هم مسئول کیفیت باشد. این سازمان هم نظارت بر کیفیت میکند و هم مسئول تبیین نظامات حاکم بر کیفیت است؛ ضمن آنکه خود هم مصرفکننده و هم قیمتگذار است. شما کجا چنین پدیدهای را سراغ دارید؟ این بحث بسیار جدی است. چه کسی گفته است که باید یک وزارت در کشور هم تأمین و هم تدارکات در حوزه کمی هر کالایی از جمله دارو را برعهده داشته باشد؟ هم قیمتگذاری میکند هم مسئولیت رگولاتوری دارد؛ ضمن آنکه ناظر بر رگولیشنها هم باشد؟ هم قیمتگذار و هم مصرفکننده باشد؟ به میزان 70 تا 80 درصد مصرف دارو از سوی وزارت بهداشت و درمان و تأمین دارو برای بیمارستانهای خود است که پول هم نمیدهند؟ شما کجا چنین چیزی سراغ را دارید؟ بخش بازرگانی دارو و تجهیزات پزشکی چرا بايد انحصارا از وزارت صنایع جدا باشد و در اختیار وزارتی باشد که تخصص این کار را هم
ندارد. تخصیص ارز برعهده خودش است؛ صدور پروانه و تدوین قوانین حاکم بر کیفیت هم و نظارتکننده بر کیفیت هم خودش است. قیمتگذار و مصرفکننده هم خود است. اینها همه با هم در تضاد است. وزارت بهداشت مسئولیت درمان کشور را دارد و طبیعتا باید خود در زمینه تأمین دارو مطالبهگر باشد نه اینکه خودش تأمینکننده و پاسخگو باشد؛ هر جا هم کمبود باشد، یقه وزارت بهداشت را بگیرند و از این وزارت مؤاخذه کنند.
پس در واقع میفرمایید زماني ساختارهای نادرستی داشتهایم و با آگاهی از چالشهای آن باز هم آن را ادامه میدهیم؟
هر کس در وزارت و مملکت باید مسئولیت خود را داشته باشد؛ ما بارها به این مسئله اعتراض کردیم و به جایی نرسیدیم. به طور مثال داروها در یک کمیسیون در سازمان غذا و دارو قیمتگذاری میشود. شرکت تولیدکننده در این جلسات اجزای تشکیلدهنده دارو با قیمت آن را اعلام میکند و کمیسیون باید براساس هزینه، قیمت متعارفی برای آن تعیین کند اما در کمیسیون ماده 20 این قیمت را نمیدهند و میگویند معاونت بهداشت بودجه ندارد. خب چه ربطی دارد؟ بودجه ندارید، بروید بودجه بگیرید. تولیدکننده دارو وظیفهای دارد شما هم وظیفهای دیگر. این مسائل با هم همخوانی ندارد و ما در این شرایط فقط مجبوریم درجا بزنیم.
در ساختار کنونی وزارت بهداشت با توجه به تأکید وزیر بر ایجاد شفافیت درخصوص ساختار هنوز اقدامات عملیاتی صورت نگرفته است؛ مثلا همین بازار ناصرخسرو با وجود تمامی تلاشها برای برچیدن آن و اراده بر حذف آن هنوز اقدام مؤثری صورت نگرفته است؟
در بحث بازار سیاه داروی ناصرخسرو من اعتقاد به برخورد با معلول ندارم؛ باید برویم سراغ علتها. ببینیم چرا بازار ناصرخسرو بهوجود آمده است. بازار ناصرخسرو زمانی که دچار کمبودهایی در کشور بودیم شکل گرفت. این بازار را در 15 سال گذشته نداشتیم اما الان دوباره رونق گرفته است. باید به دنبال علل بهوجودآمدن چنین بازاری باشیم. اگر دوستان واقعا دنبال این هستند که این بازار برچیده شود که باید هم جمع شود تا مردم بیش از این آسیب نبینند، باید یک بحث کارشناسی صورت بگیرد که عوامل ایجاد و رونق این بازار بررسی شود. اما اینکه بازار ناصرخسرو شکل میگیرد، علت اساسی دارد. اینکه چهار نفر را بگیریم، روزی دیگر از جای دیگر سردر میآورند. وقتی تقاضا وجود داشته باشد شما هر کاری بکنید آن هم با توجه به مرزهای وسیع قاچاق به داخل کشور میآید. ما در حال حاضر علاوه بر آن قاچاق معکوس هم داریم. داروهایی که قیمتشان بالاتر باشد، خروجشان محتملتر و بیشتر است که خود در کمبود دارو در کشور مؤثر است.اگر مسئولان علاقهمند به حل مسئله بازار ناصرخسرو هستند باید بررسی کنند که چرا این بازار شکل میگیرد؟ و چرا در مقاطع مختلف زمانی دوباره رونق میگیرد؟ اصلا
اعتقاد به درمان الابختکی نداریم؛ من اعتقادی ندارم به شیوههای بگیروببند مقطعی. ما باید بیابیم که دلیل ایجاد این بیماری چیست تا بتوانیم آن را علاج کنیم. باید بیابیم چه داروهایی در این بازار عرضه میشود و چه داروهایی متقاضیان آن را راهی این بازار میکند.
ما چرا سالهاست با بازار ناصرخسرو مبارزه میکنیم بدون نتیجه؟ فعالیت سامانه تیتک و نسخه الکترونیک هم میتواند راهکاری مؤثر باشد اما قبل از داشتن اینها یافتن پاسخ این سؤالات مهم است؛ چگونه است که در چند ماه گذشته پس از سالها دوباره فعال شد. در آن دوره که نسخه الکترونیک هم نداشتیم. سامانه تیتک بسیار در این امر مؤثر است چون امکان ردیابی محصولات و ردیابی محصولات سهمیهبندی را به ما میدهد اما این گونه مشکلات باید ریشهیابی و حل شود.
من پیشنهادم به مسئولان وزارت بهداشت و درمان و سازمان غذا و دارو این است که مبادرت به برگزاری جلساتی با کسانی به غیر از اطرافیان خود از بیرون کنند و این مسائل بررسی شود که چرا ناصرخسرو به وجود آمده است و علل آن را بیابند تا برای برچیدن آن نیز راهکار بیابند.
اگر کشور در برخی مواقع دچار کمبودهایی در زمینه دارو میشود، بخشی از آن به گلوگاهها و پیچیدگیهای ساختاری سازمان غذا و دارو و بوروکراسی حاکم بازمیگردد. بوروکراسی حاکم بر تولید کل کشور و کسبوکار بسیار پیچیده است. مشکلات ما در زمینه برخی کمبودها از جمله دارو حاصل این بوروکراسی پیچیده است و ما به عنوان بخش خصوصی همیشه این گلایهمندی را نسبت به این بوروکراسی حاکم داشتهایم. نحوه محاسبه تولید دارو و مقیاس آن با آمارهای کشورهای دیگر، ساختار سازمان غذا و دارو و تأثیر آن در کند و تند کردن چرخهای صنعت دارو و همچنین آسیبشناسی علل وجودی و تأثیر بازارهای غیرقانونی دارو همچون بازار سیاه ناصرخسرو از موضوعاتی است که با محمود نجفی، عضو هیئتمدیره سندیکای تولیدکنندگان داروهای انسانی به گفتوگو نشستیم.
بارها گفته میشود که 97 درصد داروی مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود؛ آیا اگر اینطور است با کوچکترین مشکلی از جمله تحریمها یا تنشهای سیاسی- اقتصادی کمبودي در بازار به وجود میآید؟
اینکه گفته میشود 97 درصد از داروهای مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود از لحاظ عددی است. ما در زمینه تولید دارو دو آمار داریم؛ یکی به لحاظ عدد تولید است که چیزی نزدیک به 14 تا 15 میلیارد عدد دارو تولید میکنیم که این میزان همان 96 تا 97 درصد از نظر عددی در تولید داروست که طبیعتا مراحل تولید این داروها به گونهای نیست که تنها یک عامل در تولید دارو درگیر باشد. به طور مسلم برای تولید هر دارو اجزای مختلفی دخیلاند که همه باید تأمین و نهایتا منجر به تولید شود. ابزار تولید دارو در این چرخه هم مهم است، بحث تدارک مواد مورد نیاز از جمله مواد اولیه، مواد اکتیو و موارد جانبی و بستهبندی آن و نهایتا ابزار تولید مانند ماشینآلات، قطعات یدکی، انواع قطعاتی که برای اتاقهای مختلف تولید مصرف میشود مانند فیلتر و موارد مشابه از جمله ابزار تولید محسوب میشوند. مسلما هریک از اجزای تدارک و تأمین نیز بستگی دارد به اینکه اولا کارخانه و یک واحد تولیدی منابع لازم را از جهت ریالی داشته باشد. دوم آنکه بخشی از اجزا از خارج کشور و بخشی دیگر از داخل تأمین میشود که هر کدام از این اجزا وجود نداشته باشند به طور مسلم در چرخه تولید توقف
ایجاد میکند. به طور مثال قرص آسپرین 15 تا 16 ماده اولیه یا جزئیات دارد که اگر 14 جزء آن تأمین باشد و یک جزء آن نباشد تولید اتفاق نمیافتد؛ بنابراين در مسیر تولید طبیعی است که اتفاقات مختلفی بیفتد. حال چه در زمینه تدارک و تأمین مواد که بانک، پول و ارز، مسائل خارج از کشور و بحث تحریمها و نظایر آن درگیر است، تمامی این موارد ممکن است دست به دست هم دهد و کمبودهایی به صورت مقطعی در تأمین دارو ایجاد کند.
اگر شرایط تحریم هم نباشد این اتفاقات بعضا ممکن است بیفتد؛ بالاخره کارخانه و یک واحد تولیدی در حال فعالیت است و اتفاقات غیرقابل پیشبینی نیز ممکن است و برحسب آن اتفاقات تولید متوقف شده و کمبود ایجاد ميشود. به طور مثال گاه پیش میآید که یک ماده اولیه که شرکتهای تولید دارو از آن برای تولید بهره میبرند بنا بر دلایل مختلفی که در جهان تولید میشود دچار کمبود شود که شورتیج ایجاد میشود و این شورتیج در چرخه تولید دارو تأثیر گذاشته و واحدهای تولید دارو نمیتوانند دارو تولید كنند و در مقطعی کمبود دارو پيش ميآيد.
ما از ابتدای انقلاب در حوزه دارو این کمبودها را داشتهایم اما تاکنون با مشکل حاد و پیچیدهای مواجه نشدهایم که قابل حل نباشد. بخش دیگر داروی مورد نیاز کشور هم مربوط به داروهای وارداتی است که سه درصد از کل داروهای مورد نیاز بازار را تشکیل میدهد و داروهای بسیار حیاتی و مهمی هستند که عمدتا جزء داروهایی است که یا آن را به هر دلیلی نتوانستهایم تولید کنیم یا در دنیا فقط یک یا دو شرکت در جهان قادر به تولید این دارو هستند که امری طبیعی نیست و باید برای درمان بیمار وارد کشور شود. در امر خودکفایی در تولید دارو باید گفت شما هیچ کالایی در دنیا پیدا نمیکنید که همه نیاز بازار در داخل تأمین شود چون برخی تولیدکنندگان هستند که برای تهیه کالا یا دارو از جهت قیمت و کیفیت مناسبترند. اگرچه ما از جهت داروهای وارداتی بیشتر در معرض آسیب هستیم و در چند دوره تحریم اثر مستقیم آن را بر حوزه دارو دیدهایم اما داروهای وارداتی ما عمدتا از منابع اروپایی تأمین میشود. بههرحال در شرایط تحریم در بحث نقل و انتقال پول و در حوزه صادرات و واردات دچار مشکلاتی شدهایم که بهطور مسلم در زمینه تأمین دارو نیز در این شرایط بیتأثیر نبوده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند مقایسه عددی مصرف دارو در کشور و مقایسه آن با سایر کشورها اشتباه است.
حال شرایط تحریم و محدودیتهای نقل و انتقال پولی و استناد به این اعداد مذاکرات بینالمللی ما در برچیدن تحریمها در زمینه دارو و تجهیزات پزشکی را تحتالشعاع قرار نمیدهد؟
بازار دارویی ما بازار خیلی بزرگی نیست. سهم مصرف داروی کشور ما از هزارو 400 میلیارد دلار مصرف دارو در جهان مقدار ناچیزی است و رقم قابل توجهی نیست. ما در کل بازار دارویی کشور به میزان یکمیلیاردو 200 تا 300 میلیون دلار واردات دارو داریم که 750 تا 900 میلیون دلار آن مربوط به واردات API و اینترمدیتر مربوط به تولید مواد اولیه دارویی است. بازار داروی کشور ما آنقدر بزرگ نیست که افرادي بخواهند چوب لای چرخ ما بگذارند. به طور مثال برخی شرکتهای دارویی در جهان یک قلم داروی خاص خود را 40 تا 50 میلیارد دلار به فروش میرسانند. بازار دارویی ما در قیاس با کشوری مانند آمریکای شمالی با 500 میلیارد دلار مصرف دارو یا ترکیه با 13 تا 15 میلیارد دلار مصرف دارو بازار بزرگی نیست. کل داروهای وارداتی ما از جمله آیپیآی و اینترمدیترها حدود دو میلیارد میشود. اگر ما بعضا دچار کمبودهایی در زمینه دارو میشویم بخشی از آن به اعتقاد من به پروسه این کار در کشورمان بازمیگردد که به دلیل بوروکراسی حاکم بسیار پیچیده است. بوروکراسی حاکم بر تولید کل کشور و کسبوکار بسیار پیچیده است. مشکلات ما در زمینه برخی کمبودها از جمله دارو حاصل این
بوروکراسی پیچیده است و ما به عنوان بخش خصوصی همیشه این گلایهمندی را نسبت به این بوروکراسی حاکم داشتهایم. به طور مثال درمورد ارز چهارهزارو 200 تومانی تمام فعالان اقتصادی نسبت به حذف آن اجماع نظر دارند که به تبع آن بسیاری از بخشهای بوروکراسی حاکم بر نظارت ارز و تخصیص آن نیز جمع میشود. به نظرم میآید این مسائل فقط فرافکنی است که این مسئله را بیندازیم گردن این و آن. ما در حوزه بانکی دچار مشکلات جدی هستیم. این در حوزه کسبوکار هزینهها را افزایش میدهد و مشکلات داخلی ما در مقایسه با مشکلات بینالمللی و تحریمها 70 تا 80 درصد این مشکلات را تشکیل میدهد.
بحثی که مطرح است درباره ساختار سازمانی غذا و داروست که گفته میشود برخی مشکلات حوزه دارو به ساختار سازمان غذا و دارو بازمیگردد؛ آیا اصلا این ساختار از نظر مدیریتی قابل قبول است؛ ضمن آنکه هر روز یک قرارگاه نیز در این ساختار متولد میشود و قضیه را پیچیده تر میکند.
پایهریزی این ساختار غلط است. ما یک سازمان در کشور داریم به نام سازمان غذا و دارو زیرمجموعه وزارت بهداشت و درمان. شما ملاحظه میکنید که این سازمان و وزارت پر از مسائل تضاد منافع است و هر روز هم بر پیچیدگیهایش افزوده میشود. نمیشود یک دستگاه خود هم مسئول تأمین و تدارک، هم قیمتگذاری، تأمین ارز و هم مسئول کیفیت باشد. این سازمان هم نظارت بر کیفیت میکند و هم مسئول تبیین نظامات حاکم بر کیفیت است؛ ضمن آنکه خود هم مصرفکننده و هم قیمتگذار است. شما کجا چنین پدیدهای را سراغ دارید؟ این بحث بسیار جدی است. چه کسی گفته است که باید یک وزارت در کشور هم تأمین و هم تدارکات در حوزه کمی هر کالایی از جمله دارو را برعهده داشته باشد؟ هم قیمتگذاری میکند هم مسئولیت رگولاتوری دارد؛ ضمن آنکه ناظر بر رگولیشنها هم باشد؟ هم قیمتگذار و هم مصرفکننده باشد؟ به میزان 70 تا 80 درصد مصرف دارو از سوی وزارت بهداشت و درمان و تأمین دارو برای بیمارستانهای خود است که پول هم نمیدهند؟ شما کجا چنین چیزی سراغ را دارید؟ بخش بازرگانی دارو و تجهیزات پزشکی چرا بايد انحصارا از وزارت صنایع جدا باشد و در اختیار وزارتی باشد که تخصص این کار را هم
ندارد. تخصیص ارز برعهده خودش است؛ صدور پروانه و تدوین قوانین حاکم بر کیفیت هم و نظارتکننده بر کیفیت هم خودش است. قیمتگذار و مصرفکننده هم خود است. اینها همه با هم در تضاد است. وزارت بهداشت مسئولیت درمان کشور را دارد و طبیعتا باید خود در زمینه تأمین دارو مطالبهگر باشد نه اینکه خودش تأمینکننده و پاسخگو باشد؛ هر جا هم کمبود باشد، یقه وزارت بهداشت را بگیرند و از این وزارت مؤاخذه کنند.
پس در واقع میفرمایید زماني ساختارهای نادرستی داشتهایم و با آگاهی از چالشهای آن باز هم آن را ادامه میدهیم؟
هر کس در وزارت و مملکت باید مسئولیت خود را داشته باشد؛ ما بارها به این مسئله اعتراض کردیم و به جایی نرسیدیم. به طور مثال داروها در یک کمیسیون در سازمان غذا و دارو قیمتگذاری میشود. شرکت تولیدکننده در این جلسات اجزای تشکیلدهنده دارو با قیمت آن را اعلام میکند و کمیسیون باید براساس هزینه، قیمت متعارفی برای آن تعیین کند اما در کمیسیون ماده 20 این قیمت را نمیدهند و میگویند معاونت بهداشت بودجه ندارد. خب چه ربطی دارد؟ بودجه ندارید، بروید بودجه بگیرید. تولیدکننده دارو وظیفهای دارد شما هم وظیفهای دیگر. این مسائل با هم همخوانی ندارد و ما در این شرایط فقط مجبوریم درجا بزنیم.
در ساختار کنونی وزارت بهداشت با توجه به تأکید وزیر بر ایجاد شفافیت درخصوص ساختار هنوز اقدامات عملیاتی صورت نگرفته است؛ مثلا همین بازار ناصرخسرو با وجود تمامی تلاشها برای برچیدن آن و اراده بر حذف آن هنوز اقدام مؤثری صورت نگرفته است؟
در بحث بازار سیاه داروی ناصرخسرو من اعتقاد به برخورد با معلول ندارم؛ باید برویم سراغ علتها. ببینیم چرا بازار ناصرخسرو بهوجود آمده است. بازار ناصرخسرو زمانی که دچار کمبودهایی در کشور بودیم شکل گرفت. این بازار را در 15 سال گذشته نداشتیم اما الان دوباره رونق گرفته است. باید به دنبال علل بهوجودآمدن چنین بازاری باشیم. اگر دوستان واقعا دنبال این هستند که این بازار برچیده شود که باید هم جمع شود تا مردم بیش از این آسیب نبینند، باید یک بحث کارشناسی صورت بگیرد که عوامل ایجاد و رونق این بازار بررسی شود. اما اینکه بازار ناصرخسرو شکل میگیرد، علت اساسی دارد. اینکه چهار نفر را بگیریم، روزی دیگر از جای دیگر سردر میآورند. وقتی تقاضا وجود داشته باشد شما هر کاری بکنید آن هم با توجه به مرزهای وسیع قاچاق به داخل کشور میآید. ما در حال حاضر علاوه بر آن قاچاق معکوس هم داریم. داروهایی که قیمتشان بالاتر باشد، خروجشان محتملتر و بیشتر است که خود در کمبود دارو در کشور مؤثر است.اگر مسئولان علاقهمند به حل مسئله بازار ناصرخسرو هستند باید بررسی کنند که چرا این بازار شکل میگیرد؟ و چرا در مقاطع مختلف زمانی دوباره رونق میگیرد؟ اصلا
اعتقاد به درمان الابختکی نداریم؛ من اعتقادی ندارم به شیوههای بگیروببند مقطعی. ما باید بیابیم که دلیل ایجاد این بیماری چیست تا بتوانیم آن را علاج کنیم. باید بیابیم چه داروهایی در این بازار عرضه میشود و چه داروهایی متقاضیان آن را راهی این بازار میکند.
ما چرا سالهاست با بازار ناصرخسرو مبارزه میکنیم بدون نتیجه؟ فعالیت سامانه تیتک و نسخه الکترونیک هم میتواند راهکاری مؤثر باشد اما قبل از داشتن اینها یافتن پاسخ این سؤالات مهم است؛ چگونه است که در چند ماه گذشته پس از سالها دوباره فعال شد. در آن دوره که نسخه الکترونیک هم نداشتیم. سامانه تیتک بسیار در این امر مؤثر است چون امکان ردیابی محصولات و ردیابی محصولات سهمیهبندی را به ما میدهد اما این گونه مشکلات باید ریشهیابی و حل شود.
من پیشنهادم به مسئولان وزارت بهداشت و درمان و سازمان غذا و دارو این است که مبادرت به برگزاری جلساتی با کسانی به غیر از اطرافیان خود از بیرون کنند و این مسائل بررسی شود که چرا ناصرخسرو به وجود آمده است و علل آن را بیابند تا برای برچیدن آن نیز راهکار بیابند.