در گفتوگو با فعالان زیستبوم دانشبنیان عملکرد معاونت علمی دولت سیزدهم بررسی شد:
غزالهای دوپینگی
«اقتصاد دانشبنیان» برای اولین بار در دولت سیزدهم به عنوان معاونت علمی و فناوری اضافه شد. اقدامی که نشان از توجه جدی دولت به بحث اقتصاد دانشبنیان داشت، اما شاید همین دو کلمه باعث شد تا اعداد اهمیت زیادی پیدا کنند.
مجتبی آستانه: «اقتصاد دانشبنیان» برای اولین بار در دولت سیزدهم به عنوان معاونت علمی و فناوری اضافه شد. اقدامی که نشان از توجه جدی دولت به بحث اقتصاد دانشبنیان داشت، اما شاید همین دو کلمه باعث شد تا اعداد اهمیت زیادی پیدا کنند. در آمار منتشرشده از سوی معاونت علمی دولت سیزدهم، همه چیز خوب است. تعداد شرکتهای دانشبنیان افزایش یافته، صادرات چند برابر رشد کرده و سهم اقتصاد دانشبنیان از تولید ناخالص ملی نیز بیش از پیش شده است. اما اگر پای صحبتهای فعالان این حوزه بنشینید، آنها نظر دیگری دارند. گویا معاونت علمی تمام تلاش خود را کرده تا حتی با دوپینگ، حال اقتصاد دانشبنیان را بهتر نشان دهد. این در حالی است که شرکتهای در حال رشد خود را بیش از پیش تنها دیدند. به نظر میرسد نقش اصلی معاونت علمی در پرورش نوآوری و هموارسازی مسیر به فراموشی سپرده شده و «عدد و رقم» مهمتر شده است. البته نباید فراموش کرد که دهقانی فیروزآبادی کمتر از دو سال سکاندار معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان بود. شاید بسیاری از برنامههایش ناقص مانده و تصمیمات امروز او، پایهگذار اتفاقات بهتری در روزهای آینده میبودند.
کمک به شبکهسازی بازیگران اصلی اکوسیستم نوآوری
مهدی عامری، معاون اجرایی ایستگاه نوآوری شریف با اشاره به آماری که از سوی معاونت علمی اعلام شده، گفت در زمان فعالیت دهقانی، تعداد شرکتهای دانشبنیان افزایش قابل توجهی داشته است. موضوعی که به اعتقاد او منجر به گسترش دامنه نفوذ شرکتهای دانشمحور در حوزههای مختلف شده است. عامری توجه ویژه به ساختاربندی و شبکهسازی بازیگران اصلی زیستبوم فناوری و نوآوری کشور را از دیگر اقدامات مثبت این دوره یاد کرد که ارتباط بین بازیگران این حوزه را به طور ملموسی تقویت کرده است.
او در پاسخ به این پرسش که در دوره معاونت دهقانی به چه موضوعات مهمی کمتر توجه شده، به «فنزی» گفت: «افزایش مجموعههای دانشبنیان نیاز به تأمین فضای کار در این حوزه را به میزان زیادی بالا برده، از همین رو توجه به توسعه کمی مراکز و کارخانههای نوآوری در سطح کشور بیش از این باید در دستور کار قرار گیرد». همچنین در زمینه ایجاد ارتباط بین بخشهای صنعتی کشور و دانشگاهها و مراکز نوآور به اعتقاد او باید همت بیشتری صورت پذیرد.
با دوپینگ، حال اقتصاد دانشبنیان خوب نمیشود
در دوره معاونت دهقانی فیروزآبادی، آن دست از شرکتهای نوآور کوچک که هیچ حامیای نداشتند، تنها ماندند و شرکتهای بزرگ یک حامی جدید دیگر پیدا کردند. این نظر بسیاری از فعالان حوزه دانشبنیان است. شریفه شفائی، که در یکی از شرکتهای دانشبنیان «نوپا» فعالیت میکند این گفته را تأیید و زمانی که در یک همایش شرکت کرده، سرانجام این حقیقت تلخ را پذیرفته است.
او در گفتوگو با «فنزی» از این کار به عنوان دوپینگ معاونت علمی یاد میکند، دوپینگی تلخ که میخواست حال بد اقتصاد دانشبنیان را خوب نشان دهد. در واقع شرکتهای رشدیافته، صنعتی و بالغ که بدون نیاز به معاونت علمی بزرگ شده بودند، در این دوره مجوز دانشبنیان گرفتند و با دوپینگ، سهم اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادند. «اینکه به شرکتهای بزرگ و قدیمی با تکنولوژیهایی که طی زمان تغییر چندانی نکرده است و بیش از ۳۰ تا ۴۰ سال از تأسیس آنها میگذرد، تگ دانشبنیان اضافه کنید، آنها را دانشبنیان نمیکند و این عوضکردن صورت مسئله است».
شفائی یکی از میهمانان مراسم رونمایی از غزالهای دانشبنیان بود که مردادماه امسال از سوی معاونت علمی برگزار شد. او در این همایش با نمایندگانی از شرکتهای بزرگ دارویی، پلیمری و... روبهرو میشود که نشان غزال دانشبنیان بر سینه آنها هک شد، اما فاصله سنی زیادی با جوانهای امیدواری داشتند که شرکتی دانشبنیان راه انداخته بودند. برای او تلخ بود که میدید شرکتهایی که معاونت علمی کمکی به بزرگکردن آنها نکرده، ناگهان در زمره دانشبنیانها قرار گرفتند و از تسهیلات این نهاد بهرهمند شدند. تسهیلاتی که قرار بود به شرکتهای کوچکتر برای رشد کمک کند. این جوانها اکنون خود را تنهاتر از پیش میدیدند.
شفائی اعتقاد دارد در چند سال اخیر حمایتها بیشتر شامل شرکتهای بزرگ شد، شرکتهایی که به بلوغ رسیده بودند و طبق ارزیابی جدید دانشبنیانها، فروش و نیروی انسانی بالایی داشتند. این در حالی است که قبلا تسهیلات به شرکتهایی داده میشد که تازه نمونههای اولیه خود را ارائه کرده، در مرحله آزمون و خطا بوده و ثباتی در زمینه فروش نداشتند.
موضوعی که ماهیت وجودی معاونت علمی را در ذهن او زیر سؤال میبرد تا آن را نهادی موازی با وزارت صمت ببیند که از همان شرکتهایی که از حمایت این وزارتخانه بهره میبرند، حمایت میکند.
ریلگذاری غلط در مسیر حمایت
آرش فرهوشی، نایبرئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران منتقد ریلگذاری اکوسیستم فناوری است، اشتباهی که از سال 1386 ادامه دارد. به اعتقاد او روش حمایت از واحدهای فناور و استارتاپها نوعی پولپاشی است که منجر به فربهسازی شرکتها شده است: «فرض کنید برای آمادهسازی فردی مستعد برای قهرمانی در المپیک، به جای ارائه برنامه تمرینی و هماهنگی برای مسابقه تدارکاتی، فقط به او غذا بدهیم. با این روش حتی اگر بهترین غذاهای دنیا را بدهیم، باز هم شکست خواهد خورد. در حوزه فناوری هم چنین چیزی اتفاق افتاده و تصور میشود همهچیز با پول و تأمین مالی درست میشود».
فرهوشی معتقد است منابع مالی باید صرف توانمندسازی نهتنها استارتاپها، بلکه سرمایهگذاران، اعتبارافزاها، ارزشگذارها، مشاورین و... نیز شود تا یک مجموعه توانمند شکل گرفته و توسعه فناوری را رقم بزنند: «هنگام بررسی عملکرد صندوق نوآوری، میزان وام، سرمایهگذاری و صدور ضمانتنامه بیان میشود درحالیکه باید دید چقدر توانسته روی GDP (تولید ناخالص ملی) اثر بگذارد یا چقدر شغل ایجاد کرده است».
او از اینکه سرمایه ملی به اشتباه هزینه شده، انتقاد کرد و گفت اکثر شرکتهای دانشبنیان موفق، بدون حمایت هم موفق میشدند و تعداد کمی هستند که با حمایت پارکهای علم و فناوری و دولتیها به جایی رسیدند. فرهوشی تنها جنبه مثبت این اتفاق را فرهنگسازی در میان جوانان دانست که به توسعه فناوری و اختراع روی بیاورند؛ اگرچه به نظر او اکوسیستم فناوری کشور پیر شده و زنگ خطری جدی به صدا درآمده است: «بیشتر مدیران استارتاپها دهه شصتی و حداکثر متولد نیمه اول دهه هفتاد هستند. این وضعیت قابل دفاع نیست و باید مشکل ریشهیابی شود تا شاهد جوانسازی در حوزه فناوری باشیم».
فرهوشی با لبخندی تلخ میگوید اگر این وضعیت ادامه یابد، در حوزه آدمهای فناور هم باید به واردات روی بیاوریم. او سیاستگذاری اشتباه را دلیل این امر میداند: «حتی همان قدیمیها اکثرشان دارند نابود میشوند. پارکهای علم و فناوری به گورستان ایدهها و تیمهای بعضا خوبی تبدیل شده است».
دیگر انتقاد این فعال حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر به توزیع نامتقارن امکانات و منابع در کشور باز میگردد، منابعی که معطوف به چند استان بزرگ کشور شده و شرکتهای فناور بزرگ را فربهتر کرده است: «در شهرستانهای کوچک، استارتاپها مدل رشد خود را اینگونه میبینند: پیشرشد، مقداری رشد و مهاجرت به تهران برای ادامه کار». جدای از این البته مهاجرت به خارج از کشور هم با رونق استارتاپویزا، بیشتر شده است.
تیم اجرایی، پاشنه آشیل معاونت علمی دولت سیزدهم
یک فعال حوزه کارخانه نوآوری که به علت قطع برق فرصت یافت تا پرسشهایم را پاسخ دهد، از تیم اجرایی معاونت علمی دولت سیزدهم انتقاد کرد. او معتقد است اطرافیان آقای دهقانی افراد ضعیفی بودند که توانایی مدیریت کارها را نداشتند.
به گفته این فعال حوزه نوآوری، عملکرد این دوره معاونت علمی خوب نبود و در زمان سورنا ستاری شرایط بهتر بود؛ چراکه وعدههای بیهوده نمیداند و حمایتهای خوبی از شرکتهای دانشبنیان میشد.
«گدا نیستیم که به ما پول بدهند، درخواستمان تسهیل کردن بود». او با بیان این جمله ادامه داد که در این دوره نهتنها تسهیلاتی به شرکتها ارائه نشد، بلکه برای حل مسائل مالیاتی و بیمهای نیز باید دست به دامن پارکهای علمی و فناوری و سایر نهادها میشدند. درحالیکه از معاونت علمی انتظار میرفت طی جلساتی با وزارتخانه و سازمانهای مختلف، سنگی را از جلوی پای دانشبنیانها بردارد.
انتقاد دیگر او به آمارسازیهایی بود که به نظرش در این دوره انجام شد. شرکتهایی که تا پیش از این صادرات قابل توجهی داشتند، در دوره فعالیت دهقانی مجوز دانشبنیان گرفتند و سهم دانشبنیانها از صادرات را بالا بردند. از طرفی مجوز دانشبنیان به شرکتهای بزرگ که تا پیش از این فعالیت میکردند اهدا شد و سهم اقتصاد دانشبنیان از تولید ناخالص ملی هم زیاد شد.
او از معاونت علمی خواست به طور شفاف اعلام کنند به چه مجموعههایی تسهیلات دادند و خروجی آنها چه بود؟ چند شرکت دانشبنیان از صفر ایجاد شدند و صادرات آنها چقدر بود؟ همچنین افزایش میزان صادرات دانشبنیان را نه به صورت ریالی بلکه دلاری بیان کنند که مشخص شود بدون اثر تورم، صادرات چقدر رشد کرده است.
انرژی و وقت کارآفرین صرف قوانین پیچیده میشود
یکی از اصلیترین وظایف معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور، توسعه اقتصاد دانشبنیان است؛ یعنی بتوان از طریق دانش، درآمد ایجاد کرد. اما آیا مسیر تحقق این مهم برای فناورها و صاحبان ایده، هموار شده است؟ حمیده امیری، مدیرعامل و بنیانگذار یک شرکت دانشبنیان معتقد است موانع متعددی بر سر راه تحقق این هدف وجود دارد.
او که دکترای شیمی دارد و 12 سال از بهترین سالهای عمرش را در دانشگاه و با رؤیای ساخت آیندهای بهتر برای کشورش گذرانده، بعد از فارغالتحصیلی برای تبدیل دانش خود به محصول، با چالشهای زیادی روبهرو شده است. امیری یکی از مشکلات اصلی را آمادهنکردن فارغالتحصیلان دانشگاهی برای ورود به اقتصاد دانشبنیان میداند: «دانشگاهها فقط بر نوشتن مقاله تمرکز دارند و دانشجویان را برای کارآفرینی و تجاریسازی دانش آماده نمیکنند. زمانی هم که فرد فارغالتحصیل میشود و به دنبال تجاریسازی ایده خود است، دیگر نه امکانات دانشگاه را در اختیار دارد و نه به صورت فردی میتواند از پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد دانشگاه استفاده کند».
این شرایط موجب میشود تا کارآفرین به جای اینکه روی ایده خود تمرکز کند، وقت و انرژیاش را صرف چالشهای مالیات، قانون کار، بیمه و مسائل حقوقی کند. پیچیدگی قوانین نیز موجب شده تا بسیاری از شرکتهای دانشبنیان نتوانند از مزایای در نظر گرفتهشده استفاده کنند، امیری در اینباره به «فنزی» میگوید: «معافیتهای مالیاتی اعطاشده به شرکتهای دانشبنیان با شروط سختی همراه است که عملا بسیاری از شرکتها نمیتوانند از آن بهرهمند شوند. شرکت دانشبنیان به شرطی معافیت مالیاتی میگیرد که اسناد مالیاش درست باشد، بنابراین باید یک نیروی حسابدار استخدام و سالی 200 میلیون تومان برای حقوق و بیمه او پرداخت کرد. حال اگر این شرکت نوپا قرار بود مالیات بدهد، مالیاتش 200 میلیون تومان نمیشد. قوانین بیمه نیز برای شرکتهای دانشبنیان مناسب نیست و باید اصلاح شود». او سختی دیگر مسیر کارآفرینی دانشبنیان را نبود سرمایهگذار خطرپذیر واقعی در کشور میداند: «سرمایهگذارها چک میگیرند و قراردادهای یکطرفه میبندند تا هیچ ریسکی را تحمل نکنند». امیری اعتقاد دارد با توجه به اینکه نمیتوان قانون در این حوزه را اصلاح کرد، باید مسئله نیاز به جذب سرمایه توسط شرکتهای دانشبنیان را حل کنند؛ راه پیشنهادی او فراهمکردن زیرساختی برای تست و پیادهسازی نمونه محصول و راهاندازی پایانه و مراکز صادراتی در کشورهای مختلف است.
دیگر انتقاد امیری از عملکرد معاونت علمی به نحوه اعطای وام و اعتبار به شرکتهای دانشبنیان باز میگردد که به اعتقادش با واقعیت تطابق ندارد: «وامهای اندک برای اشتغال را دادند، اما رقمهای درشتتر در حد 500 میلیون تومان و یک میلیارد تومان را ما ندیدیم. جلسهای در استان فارس با حضور استاندار برگزار و سؤال شد که چند شرکت این تسهیلات را دریافت کردند. از میان نمایندههای 300 شرکت دانشبنیان، فکر کنم فقط چهار نفر دستشان را بلند کردند». امیری در بخش دیگری از صحبتهایش به ظهور «غزالهای دانشبنیان» و آمارسازی برای افزایش سهم اقتصاد دیجیتال اشاره کرد که موجب شد معاونت علمی دولت سیزدهم سنگ بنای اشتباهی بگذارد: «به جای آنکه گزارش دهند که شرکتهای کوچک چقدر رشد کردند و چه درآمدی داشتند، چند شرکت خیلی بزرگ را که درآمد زیادی داشتند به عنوان شرکت دانشبنیان تأیید کردند، اسمشان را غزال گذاشتند و گفتند اقتصاد دانشبنیان رشد کرد. فرهنگ را از بالا میسازند و این رفتار معاونت علمی باعث شد تا پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد دانشگاهها و... نیز برای افزایش آمار خود متوسل به چنین کارهایی شوند». این فعال حوزه دانشبنیان البته چندان به دوره جدید معاونت علمی هم خوشبین نیست و اعتقاد دارد با شعبه دوم وزارت علوم روبهرو خواهیم بود: «برای حل چالشهای اقتصاد دانشبنیان، معاونت علمی باید دید کلانتری داشته باشد. ارزیابی شخصی من این است که با توجه به اینکه دوباره در معاونت علمی با اساتید دانشگاه و تفکر وزارت علوم مواجهیم، وزارت علوم دوم را در معاونت علمی تجربه میکنیم درحالیکه این معاونت مأموریت بسیار متفاوتی از وزارت علوم دارد».