|

درباره چالش ساخت‌وساز در مسیل که دامن‌گیر شهرسازی کشور است

شهر در کام رودخانه

ساخت‌وساز در بستر رودخانه، یکی از چالش‌های عمده شهرسازی حال حاضر ایران است. بحران آب در کشور، این تصور را ایجاد کرده که می‌توان در بستر خشک رودخانه‌ها ساخت‌وساز کرد و این تصور نادرست سبب شده که باران‌های سیل‌آسا از مسیر طبیعی خود منحرف شده و سیلاب دامان شهرها و بافت مسکونی را بگیرد و هر بار خسارات سنگینی به زیرساخت‌های شهری وارد کند.

شهر در کام رودخانه

حسین سرگزی-کارشناس منابع طبیعی و توسعه پایدار : ساخت‌وساز در بستر رودخانه، یکی از چالش‌های عمده شهرسازی حال حاضر ایران است. بحران آب در کشور، این تصور را ایجاد کرده که می‌توان در بستر خشک رودخانه‌ها ساخت‌وساز کرد و این تصور نادرست سبب شده که باران‌های سیل‌آسا از مسیر طبیعی خود منحرف شده و سیلاب دامان شهرها و بافت مسکونی را بگیرد و هر بار خسارات سنگینی به زیرساخت‌های شهری وارد کند.

 

این در حالی است که سابقه سکونت انسان در مجاورت رودخانه‌ها به آغاز تمدن بشر برمی‌گردد. تمدن‌های بزرگ از آغاز تاریخ معمولا در کنار رودخانه‌ها شکل گرفته‌اند؛ مصر به‌عنوان تمدنی که زاده نیل است یا سیستان که زاده هیرمند، نمونه‌هایی از این دسته هستند.

 

در واقع باید گفت که اولین شهرهای جهان در میان‌رودان یا بین‌النهرین شکل گرفتند. بنابراین، آب همواره به‌عنوان یک عنصر حیاتی برای شکل‌گیری تمدن‌ها شناخته شده است؛ چراکه نقطه آغازین تمدن بشر از آنجا بود که انسان‌ از زندگی غارنشینی و شکار به سمت کشاورزی و زندگی یکجانشینی متمایل شد. در آن زمان، زندگی در کنار رودخانه‌ها به‌عنوان انتخابی ناگریز قلمداد می‌شد؛ چرا که آب ملزومات زندگی ابتدایی بشر یعنی دسترسی به کشت و کار و غذا را فراهم می‌کرد.

 

در آن زمان انسان از از ابزارهای ساده‌ای برای ساخت مسکن و سکونت استفاده می‌کرد و سازه‌های سکونتگاهی چوبی، پوشالی یا خشت و گلی بود و از آنجا که این سازه‌ها سبک بودند، در مقابل سیلاب، خسارات کمتری بر جای می‌گذاشتند.‌ همچنین در آن زمان بافت مسکونی بافت کم‌جمعیت و بدوی بود و زیرساخت چندانی وجود نداشت که سیلاب آن را تهدید کند.

 

از این گذشته هنجارهای اجتماعی، ساختار جامعه و اعتقادات بدوی به گونه‌ای بود که خسارات ناشی از بلایای طبیعی به‌عنوان نوعی «مالیات طبیعی» پذیرفته می‌شد. در واقع، این‌گونه جوامع به نوعی از سازگاری با طبیعت دست یافته بودند، چراکه چندان قدرت مداخله در طبیعت را نداشتند و اگر هم بلایای طبیعی رخ می‌داد، آن را به‌عنوان بخشی از روند طبیعی زندگی می‌پذیرفتند.

 

به‌طور کلی، انسان‌ها نسبت به خطرات موجود آگاهی داشتند و می‌دانستند که زندگی در مسیر رودخانه‌ها ممکن است با خطراتی همراه باشد و برای مواجهه با این خطرات آمادگی داشتند، اما در حال حاضر، شرایط بسیار متفاوت است و شهرهای مدرن مجموعه‌ای از زیرساخت‌های پیچیده، حجیم و عریض و طویل هستند و به دنبال آن خسارات ناشی از سیلاب هزینه‌های سنگین‌تری بر جای می‌گذارد.

 

گذشته از این انسان حال حاضر مانند انسان اولیه مقهور طبیعت نیست و توانسته است با ابزار دانش برای چالش‌های خود راهکار پیدا کند. بنابراین شهرسازی در مجاورت آب از اصول و قواعد علمی و با پیش‌بینی مخاطرات و پاسخ مناسب به آن مخاطرات پیروی می‌کند. هرچند باید تأکید کرد دخل و تصرف گسترده انسان در طبیعت و تغییرات اقلیمی چالش‌های اساسی برای انسان مدرن رقم زده و سطح مخاطرات طبیعی به‌شدت افزایش یافته است.

 

این موضوع به‌ویژه پس از انقلاب صنعتی و افزایش دی‌اکسیدکربن در جو، تغییرات ملموس‌تری بر زندگی انسان‌ها گذاشته است و یکی از نتایج این تغییرات، نوسانات شدید آب‌وهوایی و ایجاد پدیده‌هایی همچون طوفان‌ها و سیلاب‌های شدید است. به‌عنوان مثال، سیلاب‌ها دیگر صرفا به‌عنوان یک پدیده طبیعی قابل پیش‌بینی نیستند و شدت آنها به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته و هم‌اکنون تغییرات اقلیمی یکی از دغدغه‌های مهم مطالعات شهرسازی و معماری است و معماران و شهرسازان برجسته جهان توجه ویژه‌ای به این مقوله دارند.

 

در ایران اما تغییرات اقلیمی نه‌تنها هنوز جایگاه درخورتوجهی در معماری و شهرسازی ندارد، بلکه تخریب طبیعت و ساخت‌وساز همچنان به‌شدت رایج است و دست‌کاری در حریم رودخانه‌ها و ساخت‌وساز کار را به جایی رسانده که در مطالعات مربوط به سیلاب‌های پرهزینه از اصطلاح «سیلاب انسان‌ساز» استفاده می‌شود؛ مانند سیلاب شیراز در فروردین ۱۳۹۸ که ساخت‌وساز در مسیر رودخانه سبب شد سیلاب مسیر طبیعی جریان خود را کور ببیند و به بافت شهری خسارات سنگین وارد کند و قربانی بر جای بگذارد. این تغییرات در واقع ناشی از فعالیت‌های انسانی هستند، زیرا وقتی انسان‌ در طبیعت مداخله می‌کند، طبیعت هم واکنش‌های خاص خود را دارد.

 

یکی از چالش‌های بزرگ امروز، تصمیم‌گیری در مورد نحوه سکونت انسان‌ها است. چرا باید هنوز در مناطق پرریسک، مانند بستر رودخانه‌، جنگل‌ یا در مناطق دچار لغزش زمین، سکونتگاه ایجاد شود؟ به‌ویژه زمانی که امکاناتی مانند شیرین‌سازی آب و استفاده از منابع غیرمتعارف آب، بازچرخانی آب و... وجود دارد از منظر عقلانی، ساخت‌وساز در بستر رودخانه نه‌تنها توجیه ندارد که خطرات و خسارات زیادی به دنبال دارد. از این گذشته دانش بشری امروز محاسبات و معادلاتی برای ایجاد سکونتگاه‌های انسانی بر مبنای ظرفیت‌های سرزمینی و منابع دارد که در مطالعات شهرسازی جهان به صورت جدی مورد توجه است.

 

توجه به ظرفیت منابع آب و مخاطرات و ریسک‌های سکونت در مجاورت رودخانه‌ها و روش‌های کاهش مخاطرات، مباحثی است که در شهرسازی جهان مورد توجه است و در سطحی فراتر انسان مدرن به دنبال روش‌های زیست سازگارتر با محیط زیست است.

 

 بنابراین نمی‌توان تصور کرد که شهرسازی آینده بدون توجه به این معادلات انجام شود یا بدون توجه به ظرفیت‌ها، فرصت‌ها و مخاطرات بنای سکونتگاه‌ها گذاشته شود؛ زیرا اگر بخواهیم زندگی‌ای پایدار و عاقلانه داشته باشیم، باید از امکانات فعلی برای کاهش ریسک‌ها و خسارات استفاده کنیم. در مورد سیلاب‌ها، این به‌معنای توجه به پیش‌بینی‌های دقیق‌تر و رعایت حریم رودخانه‌ها و مناطقی است که می‌دانیم در معرض خطر قرار دارند.

 

برای مثال، اگر بخواهیم خسارات ناشی از بلایای طبیعی را کاهش دهیم، باید براساس معادله‌ای که بیان می‌کند «خسارت مساوی است با احتمال خطر ضربدر عناصر در معرض خطر» عمل کنیم. با کاهش احتمال خطر و کم‌کردن تعداد عناصری که در معرض این خطرات هستند، می‌توانیم خسارات را کاهش دهیم. در نهایت، این یک تضاد و پارادوکس است که جوامع مدرن به‌جای بهبود شرایط زندگی و استفاده از امکانات و عقل مدرن، به روش‌های قدیمی و خطرناک بازمی‌گردند یا ملاحظات زندگی مدرن را در نظر نمی‌گیرند و با دیدگاه سنتی برای جهان امروز تصمیم می‌گیرند. این در شرایطی است که برای رسیدن به توسعه پایدار، باید تعادل میان تمامی سرمایه‌ها، از جمله سرمایه‌های فیزیکی، اجتماعی، طبیعی و معنوی حفظ شود.

 

 به‌عبارت دیگر، اگر بخواهیم برای توسعه و پیشرفت تلاش کنیم، نباید به قیمت تخریب منابع طبیعی و اجتماعی این کار را انجام دهیم. بر اساس اصول توسعه پایدار، باید رشد هماهنگ و متوازن این سرمایه‌ها را در نظر بگیریم و به‌طور هوشمندانه از منابع استفاده کنیم. این راهی است که منجر به حفظ منابع برای نسل‌های آینده و ایجاد زندگی سالم‌تر و باکیفیت‌تر خواهد شد.