|

یک شهر یک رودخانه

زاینده‌رود شاهرگ فلات مرکزی ایران، این‌روزها به احتضار افتاده است. همان رگ آبی درخشانی که در عکس‌های کودکی بسیاری از شهروندان اصفهانی می‌درخشد و لبخندهای پهنی به چهره تماشاگران نشانده است. زاینده‌رود با سی‌وسه پل در خاطرات دور سیاحان ایران جا خوش کرده و نصف جهان را چونان نگین درخشان تمدن و شهرسازی ایرانی قبولانده است.

یک شهر یک رودخانه

زاینده‌رود شاهرگ فلات مرکزی ایران، این‌روزها به احتضار افتاده است. همان رگ آبی درخشانی که در عکس‌های کودکی بسیاری از شهروندان اصفهانی می‌درخشد و لبخندهای پهنی به چهره تماشاگران نشانده است. زاینده‌رود با سی‌وسه پل در خاطرات دور سیاحان ایران جا خوش کرده و نصف جهان را چونان نگین درخشان تمدن و شهرسازی ایرانی قبولانده است.

 

این رودخانه عنوان تمدن پیشاتاریخی زاینده‌رود را به یدک می‌کشد. رودخانه‌ای در فلات مرکزی ایران که حوضه آبریز آن مساحتی نزدیک  به ۴۲ هزار کیلومتر دارد و ۹۳ درصد آن در استان اصفهان و بقیه در خاک چهارمحال‌وبختیاری است. زاینده‌رود از کوه‌های زاگرس مرکزی به‌ویژه زردکوه در چهارمحال‌وبختیاری سرچشمه گرفته و در دشت مرکزی ایران به سمت شرق پیش می‌رود و در نهایت به تالاب گاوخونی می‌ریزد.

 

زاینده‌رود زمانی به عنوان بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانه فلات مرکزی شناخته می‌شد و بستر آن در مطلوب‌ترین شرایط 1.2 کیلومتر مکعب در سال یا ۳۸ مترمکعب در ثانیه آب به خود دیده است. زنده‌رود اصفهان در 20 بهمن 1389 به عنوان میراث طبیعی اصفهان هم ثبت شده است. اکنون اما از زیبایی درخشان زاینده‌رود، بستری خشکیده و تفتیده بر جای مانده است که هیچ شباهتی به رودخانه زیبای کودکی‌های اصفهان ندارد.

 

مرگ زاینده‌رود حالا سبب شده خاک اصفهان سالانه بین 12 تا 15 سانتی‌متر نشست کند و اصفهان به همراه کرمان، گرگان، مشهد و تهران رکورددار بیشترین مساحت فرونشست زمین در کشور شود. نشست خاک و ترک‌های آن بر پیشانی آثار گرانبهای تاریخی این شهر بارها سوژه عکاسان بوده است و برخی شهرها و روستاهای این استان برای تأمین آب آشامیدنی مردمان محتاج تانکرها هستند.

 

اصفهان این‌روزها با خشکیدن رگ حیات خود شاهد خداحافظی فرزندانش و کوچ مردمان خود است؛ کوچی تلخ که می‌تواند اصفهان زیبا را روزگاری متروکه کند.