به مناسبت زادروز خسرو خسروشاهی از بزرگان دوبله ایران
مردی که هنر دوبله مدیون اوست
همه چیز برای او و همنسلانش در هنر دوبله با شتاب بسیاری دگرگون شد؛ آنقدر که وقتی این روزها به گذشته نگاه میکند و جای خالی دوستانش را که لحظهای از خاطرش محو نمیشود، به یاد میآورد، اندوهش برای رو به زوال رفتن هنری که بزرگان این حرفه عاشقانه برایش تلاش کردند، هر شنوندهای را متأثر میکند. خسرو خسروشاهی امروز 81ساله شد.
همه چیز برای او و همنسلانش در هنر دوبله با شتاب بسیاری دگرگون شد؛ آنقدر که وقتی این روزها به گذشته نگاه میکند و جای خالی دوستانش را که لحظهای از خاطرش محو نمیشود، به یاد میآورد، اندوهش برای رو به زوال رفتن هنری که بزرگان این حرفه عاشقانه برایش تلاش کردند، هر شنوندهای را متأثر میکند. خسرو خسروشاهی امروز 81ساله شد. مردی که 60 سال پیش قدم در اتاق دوبله گذاشت و دوره کارآموزی را زیر نظر زندهیاد احمد رسولزاده گذراند. «با اینکه صندلی در اتاق بود، اجازه نشستن نداشتیم. معمولا در طول یک هفته، فیلمی را دوبله میکردیم. از ساعت ۹ صبح تا یک بعدازظهر مشغول دوبله یک فیلم بودیم. یک تا سه بعدازظهر تعطیل بود. سه ممکن بود ما را به استودیویی با فیلم دیگری دعوت کنند. ۷ تا ۱۱ شب هم باز فیلم دیگری دوبله میشد. اینکه فیلمی یکروزه دوبله شود، بعدها توسط دوستان ما که در ایتالیا به صورت فشرده کار میکردند، شروع شد. البته کار سادهای نبود؛ چراکه گذاشتن و برداشتن فیلم در آپارات
۳۵ میلیمتری زمانبر بود، اما با همه اینها دوستان ما فیلمها را یکروزه دوبله میکردند. آن زمان فردی که در دوبله استعداد و صدا نداشت، جوابش نمیکردند. فردی را که مدتی برای کارآموزی میآمد، با یک جمله یا دیالوگ تست میکردند و وقتی این روند تداوم نداشت، آن شخص خودش ادامه نمیداد و میرفت. خود کار طرف را جواب میکرد». این بخشی از خاطرات خسروشاهی در گفتوگو با «شرق» از ابتدای حضورش در این حرفه است. در تمام سالهای رفته، شخصیتها و بازیگرانی برای مخاطب ایرانی با صدای خسروشاهی شنیدنی و شناسنامهدار شدند. صدای شخصیت آل پاچینو 50 سال با صدای او دوبله شد و بدون شک صدای ماندگار او به جای آلن دلون، فراموشناشدنی است. تبحر، دقت و وسواسش در مدیریت دوبلاژ مثالزدنی است و او را از دیگران متمایز میکند.
سالها پیش خسروشاهی در گفتوگو با مجله فیلم به خاطرات جالبی از دوبله برخی از آثار اشاره کرد. مثل وقتی که از دوبله فیلم «جنگیر» ترسیده بود: «صدای دختر جنزده فیلم «جنگیر» را در هیچ کجای دنیا نتوانستند اینقدر خوب دربیاورند. مشکلات زیادی سر این فیلم داشتیم. ساعت پنجونیم، شش یک روز بارانی بود که برای دوبله «جنگیر» صدایم کردند. وقتی در استودیو فیلم را دیدم حسابی ترسیدم، فکر نمیکردم آنقدر ترسناک باشد. آن موقع پسرم رضا کوچک بود. شب که برگشتم خانه باور کنید از صدای نفسش تا صبح نخوابیدم. صبح تلفن کردم به آقای کاوه و گفتم این فیلم را دوبله نمیکنم، چون به نظرم بعضی صحنههایش کفرآمیز میآمد و من هم اعتقاداتی داشتم و گفتم این کار دامنگیر من میشود. گفت آقا این حرفها را نزنید. یک خارجی یک فیلم ساخته و برداشت شما این است. گفتم آقا من اصلا از فیلم میترسم، نمیتوانم دوبلهاش کنم. خوب شد؟ کاوه گفت حالا چه کار کنیم؟ به کمپانی بگوییم که مدیر دوبلاژ ما ترسید و فیلم را دوبله نکرد؟ اینکه نمیشود. جواب دادم آقای فریدکین لابد خیلی خوشحال میشود اگر بشنود کسی که این همه سال کارش این بوده، از تماشای فیلم او اینقدر ترسیده! به هر حال آقای کاوه زد به در شوخی و گفت میگویم روز دوبله دو تا پاسبان بیاید دم استودیو بایستد تا نترسی. گفتم باید یک ماه به من فرصت بدهید. میخواستم دیالوگهای فیلم را بدهم پرویز دوایی ترجمه کند. رفتم خدمت ایشان که از قبل میشناختمشان و یادم میآید که توی ماشین من نشسته بودیم و باز داشت باران میآمد. دوایی در پاکت را باز کرد و پرسید جنگیر است؟ جواب داد که این کار از او برنمیآید».
یا شیوه کار کارگردانهای بزرگ سینمای دنیا که تعامل خوبی با خسروشاهی داشتند: «برای دوبله «پرتقال کوکی» روش کار استنلی کوبریک اینجوری بود که یک پرده از فیلمش را یعنی حدود هشت دقیقه، 9 دقیقه میفرستاد ایران. ما دوبله میکردیم و دوباره برایش میفرستادیم. برای کوبریک عجیب بود که همان کسی که مدیر دوبلاژ است، چطور رل اصلی فیلم را هم گفته است. یادم است یکی از سکانسهای فیلم در ایران قابل نمایش نبود. برای کوبریک پیغام فرستادیم که نمیتوانیم این صحنه را در سینماهای ایران نمایش دهیم. چون قبلا قرار گذاشته بود که حتی به یک ثانیه از فیلم دست نزنیم. کوبریک هم نسخه دیگری از همان سکانس را برایمان فرستاد که مشکلش حل شده بود و صحنههای غیر قابل نمایشش تیره و ضد نور شده بود. فیلم را دوبله کردیم، با این وجود در ایران توقیف شد و به نمایش درنیامد».
منوچهر والیزاده (دوبلور و مدیر دوبلاژ): رفاقت من با خسرو خسروشاهی به سالهایی برمیگردد که کلاس ششم دبستان بودیم. قبل از اینکه کارمان را در دوبله آغاز کنیم. بزرگشده یک محل بودیم و بخش زیادی از خاطرات کودکی من با خسرو شکل گرفته و رفیق عزیز من است. خسرو از بزرگان عرصه دوبله است که سالها با عزت و سربلندی زندگی کرد. همواره او را در کارش تحسین کردم و تبحرش در مدیریت دوبلاژ از ویژگیهای کاری او است. در سالروز تولدش برای رفیق عزیزم سلامتی و عزت آرزو میکنم و همیشه به حضورش افتخار میکنم.