مشارکتپذیری دولت
سیدحمید کلانتری در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: خداوند در قرآن میفرماید پس به آن بندگانم بشارت ده که سخنان گوناگون را میشنوند و از بهترین آنها پیروی میکنند. متأسفانه یکی از مشکلات یا بیماریهای مزمن جامعه ما حذف و کنارگذاشتن بسیاری از فکرها، نظرات و دیدگاههای راهگشا یا حذف نیروهایی است که با گرایش سیاسی و جناحی دولتمردان همخوانی ندارند. در هر دوره زمانی، از قطار انقلاب با حزباللهی و لیبرال کردن، با اصلاحطلب و اصولگرا کردن عدهای از افراد توانمند، مجرب و مدیر را پیاده میکنیم. مدیران مجربی که با هزینههای فراوان از بیتالمال و جیب مردم تجربه اندوختهاند و راهها و چاهها را یافتهاند و توانایی انتخابهای بهتر بین دوراهیها یا چندراهیها را دارند و میتوانند هزینههای جاری دولت را کاهش و درآمد را افزایش دهند و در زمینه رفع بیکاری، رشد تولید، رونق اقتصادی و خدمت به مردم و جامعه مشورتهای اثربخش و سازنده ارائه کنند. چرا باید با بیتدبیری، تنگنظری، محدودنگری و غرضورزیهای سیاسی و جناحی عرصه خدمت را محدود کرد و فرصت بهرهمندی از راهکارهای گوناگون برای حل مشکلات را از دست داد. مگر آقای رئیسجمهور چندینبار اظهار نکردند که بعد از انتخابات، من رئیسجمهور همه ملت هستم و به همه باید پاسخگو باشم و از همه فکرها، گرایشها و نظرات بهره خواهم برد که البته دیدگاه و نظری کاملا درست و عقلانی است.
چرا در چینش کابینه و انتخاب استانداران و مدیران مؤثر چنین شیوهای اتخاذ نشد؟ جواب ممکن است این باشد که رئیسجمهور در کادر اصلی اداره کشور لازم است از وفادارترین افراد به خودش استفاده کند تا بتواند به برنامهها و وعدههایش به مردم جامه عمل بپوشاند. این پاسخ هرچند بهطور کلی میتواند منصفانه و درست باشد ولی طبیعتا بخشی از وعدههای ایشان توجه به قومیتها و رشد و توسعه مناطق محروم بوده که قاعدتا یکی از روشهای این توجه استفاده از افراد توانمند و شایسته برای سمتهای ملی و استانی از اقوام و مذاهب استانهای محروم کشور است و نکته دیگر اینکه انتظار میرود در انتخاب بین افراد همجهت و همراه در گرایش سیاسی به دو، سه اصل مهم دانش و اطلاعات تخصصی، تجربه و توان مدیریتی در آن حوزه و توان و روحیه مشارکتپذیری از ظرفیتها، علایق و سلایق مختلف توجه لازم به عمل آید. مثلا در انتخاب استانداران لازم است توجه شود که تجربه سابقه مدیریتی، پختگی و قدرت تعامل با طیفهای مختلف جامعه یک اصل مهم است که اگر مورد عنایت قرار نگیرد، آن استان ضعیف اداره میشود، از مدیران ضعیفتر هم استفاده میشود، مدیران توانا هم بیانگیزه و سازمانهای غیردولتی و افراد خوشفکر و توانمند آن استان هم بیتفاوت میشوند. همین مطلب در جابهجایی معاونان وزارتخانهها و سازمانهای بزرگ نیز به نوعی دیگر مصداق دارد اما در راستای مشارکتپذیرشدن دولت و گسترش فضای همکاری و تعامل با گروهها و افراد مؤثر و سرمایههای اجتماعی و نیروهای خوشفکر و دلسوز نسبت به نظام و مردم نکات ذیل پیشنهاد میشود؛ امید است که مورد توجه و عنایت قرار گیرند و حسب صلاحدید توسط رئیسجمهور و معاون اول محترم مورد تأکید واقع شوند.
١- تشکیل اتاق فکر و مشورت در هر وزارتخانه یا سازمان با حضور وزیر یا رئیس سازمان به عنوان میزبان و با شرکت چند نفر از وزرا یا مدیران و افراد صاحبنظر و مطلع سابق آن دستگاه در صورت امکان بهطور ماهانه یا حداقل دو ماه یک بار برای طرح و بررسی مسائل و برنامههای مهم آن دستگاه. ٢- تشکیل اتاق فکر و شورای مشورتی در هر استانداری با حضور و میزبانی استاندار و دعوت از تعدادی از استانداران با انگیزه و علاقهمند سابق استان با گرایشهای مختلف سیاسی به صورت هر دو ماه یک بار در استان یا تهران. نکته مهم در هر دو مورد بالا باور وزیر و استاندار به اهمیت و ارزش تشکیل این اتاق و برخورد فعال با مباحث و نظرات پیشنهادی و سعه صدر و گشودگی برای بهرهبرداری از راهکارها و پرهیز از هرگونه برخورد تشریفاتی با این جلسات است. ٣- تأکید بر اطلاعرسانی درست و صادقانه، در گزارش عملکرد، اقدامات و فعالیتها به جامعه و در سال به گروهی از مخاطبان خاص از افراد مطلع و صاحبنظر یا متعامل با دستگاه و سازمان مربوطه و درخواست اظهارنظر و نقد از طرف آنان. ۴- استفاده از ظرفیت و توانمندی سازمانها و نهادهای غیردولتی و مردمنهاد برای پایش و رصدکردن شاخصهای عملکردی وزارتخانهها و سازمانها از جهات گوناگون از جمله مسائل زیستمحیطی، توجه به تحول اداری و نوآوری با توجه به نظام شایستگی و همچنین ارزیابی بهرهوری و اثربخشی فعالیتهاست تا صرفا به گزارش رسمی و اداری مسئولان اکتفا نشود. به عنوان مثال انجمن بهرهوری ایران میتواند پایش وضعیت بهرهوری دستگاهها و ارزیابی عملکرد آنان از این زاویه را در صورت پیشبینی تمهیدات لازم عهدهدار شود و سازوکار مناسبی را فراهم کند.