|

منافع و آینده ایران با تحقق توافق پایدار

دو هفته است که مذاکره ایران و آمریکا آغاز شده. روز چهارشنبه نیز گفت‌وگوهای کارشناسی طرفین انجام می‌شود که خود نشان‌دهنده توافقی کلی میان طرفین است.

دو هفته است که مذاکره ایران و آمریکا آغاز شده. روز چهارشنبه نیز گفت‌وگوهای کارشناسی طرفین انجام می‌شود که خود نشان‌دهنده توافقی کلی میان طرفین است. اینکه ایران مذاکره با آمریکا و به‌ویژه آمریکا در دوره ترامپ را که در سال 1397 از برجام خارج شده بود، پذیرفته است، حکایت از تغییری مهم در عرصه سیاست خارجی دارد. طبیعی است مذاکره یک معامله طرفینی است که هر‌کدام برای به دست آوردن امتیاز باید امتیازی تقدیم کنند. در این راستا، باید دید طرفین خواهان چه چیزی بوده و چه هدف یا اهدافی را دنبال کرده و چه کارت‌هایی برای بازی دارند.

برخی تصور می‌کنند ‌ایران به دلیل تغییر شرایط منطقه‌ای از هفتم اکتبر تاکنون، در موضع ضعف نسبت به مذاکرات برجام قرار داشته و مجبور به اعطای امتیازات بیشتری است. از این‌رو، با این تلقی، نظر مساعدی‌ به مذاکرات ندارند. اینان به این نکته توجه ندارند که موقعیت آمریکا نیز نسبت به آن زمان تغییر کرده و از این‌رو، همان ترامپی که از برجام خارج شد، خواهان مذاکره با ایران است و با نگاه به بسترسازی برای یک شراکت بلندمدت با ایران تلاش می‌کند.

این توافق برای ایران، منطقه، جهان و قدرت‌های سیاسی و اقتصادی مانند آمریکا، چین، روسیه و هند سودمند و اثرگذار است. به همین دلیل، طرفین این بار در تلاش برای ‌دستیابی به یک توافق پایدار و برد-‌برد هستند و فضای جهانی نیز برای این توافق مساعدتر است.

ایران فرصت‌های زیادی را تاکنون از دست داده و در نتیجه، امروز با انواع مشکلات دست‌و‌پنجه نرم می‌کند؛ انواع ناترازی‌ها و نااطمینانی‌ها بر کشور حاکم بوده، سطح رفاه جامعه به‌شدت کاهش یافته، صنایع فرسوده و زیرساخت‌ها آسیب دیده، امکان سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی پایین آمده، سرمایه اجتماعی ‌افول کرده و اقتصاد ایران در انزوا به سر می‌برد. بر این اساس، ادامه مسیر گذشته دیگر امکان‌پذیر نیست. توافق موفق و پایدار می‌تواند به رفع تحریم‌ها منجر شده، تجارت خارجی را توسعه داده، سرمایه‌گذاری خارجی را ممکن کرده و ظرفیت‌های کشور را فعال کند.

به نظر می‌رسد طرف مذاکره، خواستار سطحی معین از غنی‌سازی، عدم اقدامات منطقه‌ای به‌گونه سابق و امکان شراکت اقتصادی با ایران است. البته ایران نیز مخالفت با تجاوزگری‌های اسرائیل را در قالب دیپلماتیک پیگیر خواهد بود؛ امری که مورد قبول نهادهای بین‌المللی است.

ایران با توجه به ظرفیت منابع خدادادی، سرمایه انسانی، گردشگری، داشتن بازاری بزرگ و موقعیت ژئوپلیتیک خود، با ورود به اقتصاد جهانی می‌تواند به‌سرعت به مرکز ثقل منطقه تبدیل شده و در جایگاه نخست منطقه قرار گیرد. در پرتو این توافق، امکان گستره تجارت با دو قطب شرق و غرب فراهم شده و سرمایه‌گذاری‌های چین، آمریکا و اروپا می‌تواند رخ دهد. تأمین نیازهای اروپا، چین و هند و برخورداری از تنوع خریداران، قدرت چانه‌زنی کشور را افزایش می‌دهد. آخرین سخن اینکه توافق پایدار، پایانی برای نگاه ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی خواهد بود.

برای دستیابی به این افق‌ها، نیازمند تغییر رویکرد هستیم. با توجه به تجربه گذشته و شرایط کنونی کشور، تیم مذاکره‌کننده باید خواسته‌های خود را بر اساس توسعه و افزایش سطح رفاه کشور تعریف کند. نگاه‌های کوتاه‌مدت جهت خروج از بحران و بازگشت به همان سازوکار سابق، پیامد مثبتی نداشته و نخواهد داشت. همراه با دستیابی به توافق، انجام اصلاحات داخلی در جهت سلامت و کارایی دولت ضروری است.