تهران به بستری نیاز دارد
علیرضا طاهری، کارشناس محیط زیست در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: ترافیک و آلودگی هوا دو معضل تقریبا بههموابسته در وضعیت فعلی شهر تهران هستند. هر دو با توجه به وضعیت پاندمی و با وجود آموزشهای آنلاین مدارس و دانشگاهها در وضعیت فاجعهباری قرار دارند که با عادیشدن شرایط آموزشهای رسمی، اوضاع وخیمتر قابل پیشبینی است. بر اساس تجربیات و مطالعات علمی برای کاهش ترافیک و آلودگی هوا، پیشنهادها و مدلهایی ارائه میشود که مهمترین آنها توسعه ناوگان حملونقل عمومی است که این توسعه هم کمی است و هم کیفی، مانند قابل استفاده بودن، سهلالوصولبودن، داشتن سرعت مناسب و... . خودروهای اشتراکی که در کشور ما با مدل تاکسی ترکیب شده است و البته با تبلیغات فرهنگی و ایجاد مشوقها و تضمین امنیت امکان توسعه آن هم تا حدودی وجود دارد. شناورکردن زمان فعالیت مشاغل مختلف که در دورههای مختلف به صورت جسته و گریخته تلاشهای نافرجامی در این خصوص در بدنه کارشناسی انجام گرفته است، ولی جسارت انجام آن به صورت کامل حتی در دولت احمدینژاد که رئیس آن دانشآموخته ترافیک بود نیز وجود نداشت و به صورت کاریکاتوری برای مدت کوتاه به اجرا درآمد و در بقیه دولتها هم ضرورت آن درک نشد. تردد خودروهای شخصی که در شهر تهران برای ورود به دو زون، محدودیتهایی وجود دارد که با پرداخت هزینه قابلیت ورود وجود دارد و علاوه بر آن به دلیل پاندمی این محدودیت برای یک بار ورود در ساعتهای اولیه صبح و یک بار خروج بعد از ساعت تعطیلی ادارات برای کارمندان ادارات لغو شده است که عملا با طولانیشدن این موضوع، محدودههای تردد کماثرتر از قبل شدهاند. بر اساس تجربیات جهانی مدلهای مختلفی تست شده است؛ ازجمله عوارض تردد در مسیرهای پرترافیک، پارکینگهای محدود و با هزینههای بالا و عدم امکان پارک خودرو در غیر از مکانهای مشخص، اخذ عوارض خودرو متناسب با استفاده از خودرو در مسیرها و زمانهای پرتردد، همچنین سال ساخت و کارکرد خودرو که با توجه به عدم ارائه جایگزین مناسب و اجرانشدن زیرساختها در شرایط فعلی اجرای موارد ذکرشده آسیبهایی به قشرهای آسیبپذیر وارد میکند. توسعه محلهای که بر این اساس باید دلایل سفرهای درونشهری تا جای امکان کاهش پیدا کند؛ به این معنا که برای تحصیل، اشتغال، درمان، فروشگاه و... نیازی به سفر طولانی درونشهری وجود نداشته باشد و در صورت لزوم وسیله حملونقل همگانی با مشخصات ذکرشده از مبدأ تا مقصد با سرویسدهی مناسب در محله وجود داشته باشد. توسعه حملونقل پاک که شامل پیادهروی، دوچرخهسواری و وسایل نقلیه غیرفسیلیسوز میشود. با ایجاد امنیت اجتماعی و جانی و بسترسازی از قبیل ساخت، تجهیز و ایمن نگهداشتن مسیر و پارکینگ و همزمانی ایجاد محدودیت برای خودروی شخصی، دوچرخهسواری، موتور و دوچرخه برقی دارای مطلوبیت میشوند.
البته مدلهایی ترکیبی در شهرهایی شبیه تهران پیشنهاد میشود که بخشی از مسیر با دوچرخه یا به صورت پیاده طی شود و بخش دیگر مسیر با وسایل حملونقل عمومی پیموده شود. در بسیاری از کشورها با شیوع بیماری کرونا، به دلیل کاهش مقبولیت حملونقل عمومی ناشی از ارتباط با سایر شهروندان، دوچرخه به عنوان مد حملونقل جایگزین مورد استفاده قرار گرفت. در تهران به دلیل فراهمنبودن شرایط و بستر مناسب، تنها موتورسیکلت به عنوان یک وسیله حملونقل تکنفره جا افتاده است. ممکن است با جایگزینی موتور با خودروهای تکسرنشین، بار ترافیکی کاهش پیدا کند، اما متأسفانه بخش درخور توجهی از این موتورسیکلتها کاربراتوری هستند و با استانداردهای روز بسیار فاصله دارند و خود عامل انتشار آلودگی هوا هستند. سوخت و وسیله نقلیه مناسب استانداردهای سوخت، خودرو، موتورسیکلت بهمنظور احتراق سالمتر در سالهای اخیر چندینبار بهروزرسانی شده است. در کشور ما در دو دهه اخیر با حذف سرب و کاهش بنزن، تلاشهایی در جهت بالابردن کیفیت سوخت و با حذف خودروهای کاربراتوری و اجبار معاینه فنی تلاشی در جهت ایجاد حداقلهایی صورت گرفته است که با این تغییرات، میزان سرب و مونواکسیدکربن در هوای شهرهای بزرگ بهخصوص تهران به اندازه شایان توجهی کاهش پیدا کرده است. آلاینده اصلی شهر تهران در پاییز و زمستان pm2.5 (ذرات معلق کوچکتر از 2.5 میکرون) و در تابستان ازن است که با توجه به شرایط وارونگی دما در فصول سرد سال، اوضاع بحرانیتر میشود. بر اساس سیاهه انتشار، نقش آلایندههای متحرک در آلودگی هوای تهران بیشتر از منابع ثابت هستند و البته آخرین سیاهه انتشار مربوط به سال 1396 است و ممکن است با توجه به شرایط جدید حاکم (پاندمی) تغییراتی در جزئیات آن رخ داده باشد؛ بااینحال، نکتهای که به نظر مهم میرسد، میزان بالای nox در هوای این روزهای تهران است که علاوه بر ذرات معلق کوچکتر از 2.5 میکرون، در بسیاری از ایستگاهها بالاتر از حد مجاز گزارش شده که میتواند حاصل از وضعیت نامناسب احتراق و خروجی اگزوزهای خودروها باشد و از طرف دیگر میتواند منجر به بارانهای اسیدی شود که در این بین همانطور که در سیاهه انتشار نیز آمده است، کامیونها و موتورسیکلتها در کنار خودروهای شخصی و اتوبوسهای قدیمی از مهمترین منابع آلاینده متحرک هستند. البته نمیتوان از منابع ثابت نیز چشمپوشی کرد که شامل نیروگاهها، صنایع و پالایشگاههای اطراف تهران میشوند. این آلایندهها در شرایط عادی کمتر از 40 درصد در آلایندگی هوای تهران سهیم هستند، ولی در صورت استفاده از مازوت که میتواند تأثیر مستقیمی بر تولید و انتشار pm2.5 و nox داشته باشد، این سهم افزایش خواهد داشت. وضعیت شهر تهران مانند بیماری است که علاوه بر اینکه حال خوبی ندارد، هنوز وارد مرحله درمان نشده است و میخواهد با یک قرص یا دمنوش به زندگی طبیعی ادامه دهد. شاید برخی از این مسکنها در گذشته به صورت مقطعی میتوانست اوضاع را تا حدودی بهبود ببخشد، ولی در این مرحله اولین ضرورت درک شرایط غیرعادی و عزم درمان است؛ یعنی باید مخاطرات و سختیهای شیمیدرمانی یا جراحی را پذیرفت. نهادهای مرتبط باید این هشدار را جدی بگیرند که تهران با روند فعلی قابل سکونت نخواهد بود. بر اساس گزارشهای مختلف، حجم تلفات ناشی از آلودگی هوا در شهر تهران بسیار بالاست و زنگ خطری که در گذشته هشدار داده میشد، امروز به صدا درآمده است. با پذیرش شرایط بحرانی باید چکلیستی از اقدامات ضروری و اولویتدار به منظور تغییر رویه یا بهبود عملکرد تهیه شود که برخی نیاز به تدوین ضوابط و قوانین دارد، برخی نیازمند اقدام اجرائی و برخی محتاج مشارک عمومی و فرهنگسازی است.