در سوگ بکتاش آبتین
در میان انبوه قوانین کیفری و جزایی و آیین دادرسی ایران، کم نیستند قوانین و مقررات و آییننامههایی که بهصراحت بر حقوق بیماران زندانی و حق حیاتِ زندانیان تأکید دارند. از اصل 12 و 29 قانون اساسی تا دستکم بیست ماده مصرح در آییننامه اجرائی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، حقوق سلامت و حق بر درمان زندانیان صرفنظر از جرم و میزان مجازات مدنظر قرار گرفته است. بگذریم که حق حیات و سلامتِ زندانیان در تمام ادوار و در حقوق مشترک جهانی و متون مبنایی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین مطرح شده و به قدر کفایت معتبر است. اینک که بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز ایرانی و یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران به دلیل اهمال و کوتاهی در درمان او، به مرگی تلخ با ابتلا به کرونا از میان ما رفته است، مجالی برای فهرستکردن قوانین و مقررات مربوط به حقوق زندانیان بیمار نیست که در تمام این چند ماه ابتلای نویسندگان زندانی، بکتاش آبتین و رضا خندانمهابادی به کرونا، این مقررات بارها تکرار شد و نهاد مسئول، سازمان زندانها و دستگاه قضا مورد خطاب قرار گرفتند تا فقدانِ دیگری رخ ندهد که داد. ضرورت درمان عاجلِ بکتاش آبتین با سابقه بیماری و پرونده پزشکی و دو بار ابتلا به کرونا در شرایط پاندمی در زندانی که به گواه خود مسئولان از زیرساختهای لازم برای درمان دستکم بیماری کرونا که در هر جهش به گونهای دیگر بروز میکند، برخوردار نیست، بر کسی پوشیده نیست.
گزارشهایی هم که از طرف دوستان و آشنایان و خانواده بکتاش آبتین از وضعیت او در زندان میرسید، همه گواه بر این مسئله بود که هرگونه تعللی در درمان او جبرانناپذیر است. بکتاش آبتین براساس شواهد و مستندات موجود، از زمان بروز علائم کرونا چندین بار به بهداری زندان اوین مراجعه کرده و هر بار بدون انجام تست کرونا یا معاینه دقیق با مشتی قرص به سلولش بازگردانده شده است. همبندیهای او برای انتقال آبتین بارها تلاش کردند که بینتیجه ماند و سرانجام با تب شدید و بالارفتن فشار خون، مسئولان زندان، آبتین را شبانه به بیمارستان منتقل کردند. بکتاش آبتین در روزهای نخست با وجود وخامت حالش با پابند به تخت بسته شده بود و انتشار عکسی از شاعر در این وضعیت با موجی از اعتراض و واکنش مواجه شد، تا حدی که رئیس سازمان زندانها نسبت به کیفیت اعزام بکتاش آبتین به بیمارستان واکنش نشان داد و تأکید کرد که با عوامل خاطی برخورد شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. به هر ترتیب، با تأیید ابتلای بکتاش آبتین به کرونا، خانواده و وکیل او تلاش بسیار کردند تا با مرخصی درمانی او موافقت شود و سرانجام در 22 آذر ماه او با مرخصی هفتروزه برای ادامه درمان به بیمارستان دیگری منتقل شد؛ اما به گواه پزشکان و کادر درمان، او روزهای نخستِ طلایی را برای درمان کرونا از دست داده و کار از کار گذشته بود. ازاینرو تلاش کادر درمان با وجود آنکه به تشخیص پزشک معالجش به کمای مصنوعی نیز برده شد تا بدن نیمهجانش اندکی توانش را بازیابد، نتیجه نداد و سرانجام بکتاش آبتین از دست رفت. اکنون در حین زاری و سوگواری در مرگِ یکی از شاعران وطن، این پرسش مطرح است که مسئول مرگی چنین تلخ به دلیل صرف زمان طولانی برای گذشتن از هزارتوی بوروکراتیک سازمان زندانها و تعلل در رسیدگی به وضعیت یک زندانی با بیماری سختدرمان، چه کس یا کسانی هستند؟ این مطالبهگری از دستگاه قضا به هر آداب و ترتیبی، وظیفهای است بر دوش اهل قلم که در راه روشنگری و احقاق حقوق خود گام برمیدارد.
در سوگ بکتاش آبتین
گزارشهایی هم که از طرف دوستان و آشنایان و خانواده بکتاش آبتین از وضعیت او در زندان میرسید، همه گواه بر این مسئله بود که هرگونه تعللی در درمان او جبرانناپذیر است. بکتاش آبتین براساس شواهد و مستندات موجود، از زمان بروز علائم کرونا چندین بار به بهداری زندان اوین مراجعه کرده و هر بار بدون انجام تست کرونا یا معاینه دقیق با مشتی قرص به سلولش بازگردانده شده است. همبندیهای او برای انتقال آبتین بارها تلاش کردند که بینتیجه ماند و سرانجام با تب شدید و بالارفتن فشار خون، مسئولان زندان، آبتین را شبانه به بیمارستان منتقل کردند. بکتاش آبتین در روزهای نخست با وجود وخامت حالش با پابند به تخت بسته شده بود و انتشار عکسی از شاعر در این وضعیت با موجی از اعتراض و واکنش مواجه شد، تا حدی که رئیس سازمان زندانها نسبت به کیفیت اعزام بکتاش آبتین به بیمارستان واکنش نشان داد و تأکید کرد که با عوامل خاطی برخورد شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. به هر ترتیب، با تأیید ابتلای بکتاش آبتین به کرونا، خانواده و وکیل او تلاش بسیار کردند تا با مرخصی درمانی او موافقت شود و سرانجام در 22 آذر ماه او با مرخصی هفتروزه برای ادامه درمان به بیمارستان دیگری منتقل شد؛ اما به گواه پزشکان و کادر درمان، او روزهای نخستِ طلایی را برای درمان کرونا از دست داده و کار از کار گذشته بود. ازاینرو تلاش کادر درمان با وجود آنکه به تشخیص پزشک معالجش به کمای مصنوعی نیز برده شد تا بدن نیمهجانش اندکی توانش را بازیابد، نتیجه نداد و سرانجام بکتاش آبتین از دست رفت. اکنون در حین زاری و سوگواری در مرگِ یکی از شاعران وطن، این پرسش مطرح است که مسئول مرگی چنین تلخ به دلیل صرف زمان طولانی برای گذشتن از هزارتوی بوروکراتیک سازمان زندانها و تعلل در رسیدگی به وضعیت یک زندانی با بیماری سختدرمان، چه کس یا کسانی هستند؟ این مطالبهگری از دستگاه قضا به هر آداب و ترتیبی، وظیفهای است بر دوش اهل قلم که در راه روشنگری و احقاق حقوق خود گام برمیدارد.