|

خاک در چشم مردم پاشیدن!

روزنامه ایران، ارگان دولت، دو روز قبل تیتر زده بود: «واردات واکسن، عضویت در اجلاس شانگهای و توافق 25‌ساله با چین... بدون برجام، بدون FATF» و در توضیح نوشته بود «آنچه تحت عنوان وابستگی همه مسائل کشور به موضوع پذیرش FATF و برجام معرفی می‌شد، تنها یک دیوار ذهنی بوده که احتمالا مقاصد سیاسی یک جریان خاص را پیگیری می‌کرده است». به نوشته این روزنامه، این ذهنیت «خسارت اقتصادی و جانی و مالی به مردم وارد کرده است»؛ درحالی‌که سه موفقیت «واردات واکسن، عضویت ایران در اجلاس شانگهای و اجرائی‌شدن سند همکاری 25‌ساله» در دولت سیزدهم بدون برجام و FATF حاصل شده است. از سه اقدام فوق، جز یکی (واردات واکسن)، هنوز تا ثمردهی کار و راه بسیاری دارند و اتفاقا به نظر تقریبا تمامی کارشناسان اقتصادی و سیاسی، ثمردهی آنها موکول به رفع تحریم‌ها و خارج‌شدن کشورمان از فهرست سیاه FATF است. نقل است فردی خود را از طبقه صدم یک ساختمان به پایین می‌اندازد و حدود طبقه 30، 40 با خود می‌گوید: تا حالاش که خوب آمدم! پذیرفته‌شدن در یک پیمان و امضای یک قرارداد صرفا آغاز کار است و... و به‌راستی چطور ممکن است در جهان امروز، تصور حضور در پیمان‌های جهانی و منطقه‌ای یا عقد قرارداد با دومین قدرت اقتصادی جهان را داشت و منکر ضرورت رفع تنش و تحریم‌های بین‌المللی بود؟! اقتصاد تحریمی و فهرست سیاهی، اقتصاد بخور و نمیر است، نه اقتصاد رو به توسعه و پیشرفت؛ آن‌چنان‌که شعار آن در برنامه‌های توسعه‌ای و منشور، افق و سیاست‌های راهبردی کشور آمده است. ایران به‌عنوان کشوری که توانایی فرارفتن بسیار دارد و با یک درصد جمعیت جهان، حدود 9 درصد منابع، ذخایر و مزیت‌های اقتصادی جهان را در اختیار دارد، نباید در حد اقتصادهای بخور و نمیر سقوط کند! کشوری با توانمندی‌های بسیار از نیروی انسانی جوان، تحصیل‌کرده، باسواد و متخصص گرفته تا منابع عظیم انرژی و معدنی و موقعیت مهم و استراتژیک جغرافیایی و قابلیت‌های فرهنگی و تمدنی بالا و شاید کم‌نظیر و... نباید به اقتصاد بخور و نمیر افتخار کند! این تأسف وقتی عمیق‌تر می‌شود که نام کشورهای کره‌جنوبی، ترکیه و عربستان را در بین 20 کشور ثروتمند (جی‌20) مشاهده می‌کنیم؛ کشورهایی که تا همین چند دهه قبل اقتصادی کوچک‌تر از اقتصاد ایران داشتند. اینکه چرا چنین شد و کشورمان نتوانست با وجود شایستگی‌های بسیارش مسیر توسعه را به درستی بپیماید و اکنون جزء این کلوپ و مجمع 20 کشور ثروتمند باشد، سؤالی بس مهم است. همه کارشناسان بر این امر تأکید دارند که امر توسعه در هر جامعه‌ای با میزان تولید ثروت در آن جامعه نسبت دارد و ثروت‌آفرینی با امنیت و ثبات گره خورده است. تولید ثروت نیازمند ارتباط، تعامل و داد‌و‌ستد با جهان است که این نیز از پاشنه‌های آشیل کشورمان در دهه‌های اخیر بوده است.

همین چندی پیش مؤسسه فریزر در گزارشی از شاخص آزادی اقتصادی، کشورمان را در ردیف 10 کشور بسته جهان (در کنار کشورهای جمهوری آفریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک کنگو، سوریه، جمهوری کنگو و...‌) در رتبه 160 قرار داد؛ شاخصی که با درجه آزادی اقتصادی در حوزه‌های اندازه دولت، مقررات، آزادی تجارت بین‌المللی، پول قوی و سیستم حقوقی و حقوق مالکیت، سنجیده ‌می‌شود. در ارتباط تنگاتنگ با تعامل و ارتباط با جهان، بدون احترام به حقوق مالکیت و امنیت و اطمینان خاطر و امید به ثبات در آینده، کمتر امکان فعالیت مولد پایدار وجود دارد. کارآفرین، بنگاهدار و فعال صنعتی بدون اطمینان از برخورداری از حق مالکیت و مبادله و داشتن تصور و تصویر مثبت از آینده، کمتر اقدام به سرمایه‌گذاری مولد می‌کند و بدون این نوع سرمایه‌گذاری، ارتقای تولید و امکان توسعه بسیار ضعیف و پرهزینه و حرکت آن عمدتا بر مدار دولت خواهد بود؛ مداری که چندان قابل اتکا نیست. متأسفانه کشورمان در چند دهه اخیر عمدتا بر بستر اقتدار سنتی و دولت پدرسالار و ویژه‌پرور و روابطی دیوان‌سالارانه، آمرانه و متکی به درآمدهای نفتی و حقوق مالکیت و مبادله ضعیف و... قرار داشته و همواره مقهور همین روابط، مناسبات، اهداف و ابزار بوده و نتوانسته چارچوب قانونی مورد نیاز فعالیت مؤثر فعالان اقتصادی و کارآفرینان را تدارک کند. همین روش و منش مدیریت، بی‌اعتمادی و ترس از جهان خارج را ترویج و تثبیت کرده است که نتیجه‌ای جز از بین رفتن فرصت‌های فوق‌العاده برای جهش اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران دربر نداشته است؛ ازدست‌دادن جایگاه قطب انرژی، حمل‌ونقل و گردشگری و... در منطقه و شاید در جهان و واگذاری این فرصت‌های تاریخی به همسایگان‌مان (قطر، امارات، ترکیه و...). روزنامه ارگان دولت چه خوب بود به جای آن دو، سه موفقیت نیم‌بند و البته موفقیت‌های بزرگ دیگری مثل «پرکشیدن صف‌ها»! (تیتر دیگر این روزنامه؛ «در حال حاضر به وفور مرغ و تخم‌مرغ در بازار وجود دارد و دیگر هیچ‌کس برای خرید این کالاها در صف نمی‌ماند»- قائم‌مقام وزیر صمت- 25/10) فرصت‌های تاریخی ازدست‌رفته در این سال‌ها برای توسعه و پیشرفت این کشور غنی و وسیع و مردم بااستعداد را فهرست می‌کرد که بر اثر تحریم‌ها و تنش‌های جهانی از دست رفته‌اند تا حقیقت ماجرا و بیلان سود و زیان ملی بهتر مشخص شود؛ بیلانی که یقینا اشک از چشم هر میهن‌پرستی سرازیر می‌کند و با خاک‌پاشیدن در چشم مردم نمی‌توان آن را پوشاند!