تجویز راهبردی برای توسعه
روزنامه «شرق» صورتمسئلهای بسیار جالب طرح کرده: پیشنهاد گونه چهارم ارائه دهید! اما گونه چهارم چیست؟ انواع پیشنهادها چنیناند: توصیههایی که به گوش سیاستگذاران رسیده و آنهایی که نرسیدهاند. هریک از این دو گروه نیز در صورت شنیدهشدن یا پذیرفته میشوند یا مورد قبول قرار نمیگیرند و «شرق» خواسته آن دسته از پیشنهادهایی که فکر میکنید نظام سیاسی با آن مخالف نیست و در صورت شنیدهشدن میتواند افقگشا باشد، ارائه دهید.
روزنامه «شرق» صورتمسئلهای بسیار جالب طرح کرده: پیشنهاد گونه چهارم ارائه دهید! اما گونه چهارم چیست؟ انواع پیشنهادها چنیناند: توصیههایی که به گوش سیاستگذاران رسیده و آنهایی که نرسیدهاند. هریک از این دو گروه نیز در صورت شنیدهشدن یا پذیرفته میشوند یا مورد قبول قرار نمیگیرند و «شرق» خواسته آن دسته از پیشنهادهایی که فکر میکنید نظام سیاسی با آن مخالف نیست و در صورت شنیدهشدن میتواند افقگشا باشد، ارائه دهید.
این اوج پختگی یک جریان رسانهای است که فراتر از بازتاب رخدادهای جذاب دیروز (روزنامهنگاری گذشتهنگر) و تمرکز بر نقد (روزنامهنگاری انتقادی)، سراغ تجویزهایی میرود که هم مطلوب است، هم مقبول و هم ممکن و همین را بهانهای میکنم برای آنچه میخواهم پیشنهاد بدهم؛ چراکه کاری که روزنامه «شرق» کرده، دقیقا مصداق تجویز راهبردی من برای توسعه ایران است.
همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران آوردهام، ما دو استراتژی اصلی برای ایران امروز داریم: نیلوفر آبی و نتوکراسی. در این نوشته کوتاه میخواهم استراتژی دوم را تشریح و تجویز کنم. ما برای حل مسائل ملی نیازمند یک دولت مدرن مقبول مرکزی با قابلیت بالا هستیم؛ اما هم شواهد ملموس و هم شاخصهای آماری، حکایت از آن دارد که اوضاع خوب نیست. شاخص جهانی توانمندی دولتها از صفر تا ۱۰ ردهبندی میشود. بدترین کشور (سومالی) در رده صفر و سنگاپور در رده ۱۰ قرار دارد. ایران بین چهار تا ۶.۵ است و در رده متوسط قرار دارد؛ اما با شتاب منفی پنج درصد در حال نزول است.
بنابراین یک راه آن است که دولت خود را تقویت کنیم، ولی اصلاح نظام اداری (تقویت بوروکراسی) نه آسان است و نه تاکنون به نتیجه رسیده است. این ریشه در دو خطای بزرگ دیگر دارد؛ «حکمرانی جامعهستیز» که باعث میشود دولت از ظرفیت بخش مردمی محروم شود و «روشنفکری حکومتستیز» که باعث میشود بدنه اجتماعی صرفا رویکرد انتقادی و نه تعاملی با حکومت داشته باشد.
راهحل چیست؟ در نتوکراسی (Netocracy) و در شبکهسازی دولت-جامعه و در حکمرانی شبکهای. حکمرانی شبکهای، تعامل غیرالزامی (داوطلبانه)، غیرمتمرکز (شبکهای و چندجانبه) و غیرعمودی (غیر سلسلهمراتبی) و غیر بوروکراتیک (فراتر از رسمیت اداری) کنشگران عرصه حکمرانی شامل نهادهای حکومتی (از سه قوه)، تشکلهای مدنی سهگانه (حرفهای، علمی و سیاسی)، رسانهها، نخبگان و شهروندان برای حل مسائل ملی است.
بنابراین اگر در جستوجوی توسعه (پیشرفت و عدالت) هستیم، باید تشکلیابی جامعه را تسهیل کرده (توسعه از مسیر جامعه اتمیزه ممکن نیست) و سپس از ظرفیت این جامعه متشکل در حکمرانی شبکهای استفاده کنیم. امروز بیش از پیش نیازمند عقلانیت و مشارکت جامعه متشکل و حکمرانی
شبکهای هستیم.