|

شناخت منطق بی‌منطقی

9 سال پیش در ویژه‌نامه نوروزی روزنامه «شرق»،‌ علت‌العلل مشکلات و مسائل اجتماعی را «فقدان دولت»‌ (به معنای state و نه ‌government)‌ و کلید حل مشکلات را دولت دانسته بودم؛ اکنون هم بر همانم،‌ ولی از آن ناامیدم. در شرایط فقدان دولت، جباریت بازار و فقدان اخلاق، چاره‌ای جز رجوع به جامعه وجود ندارد. نهادهای تنظیم‌کننده و سامان‌دهنده اخلاق و رفتارهای اجتماعی، شناخت، توان و اراده تغییر ندارند و جامعه باید به توان خود متکی باشد.

9 سال پیش در ویژه‌نامه نوروزی روزنامه «شرق»،‌ علت‌العلل مشکلات و مسائل اجتماعی را «فقدان دولت»‌ (به معنای state و نه ‌government)‌ و کلید حل مشکلات را دولت دانسته بودم؛ اکنون هم بر همانم،‌ ولی از آن ناامیدم. در شرایط فقدان دولت، جباریت بازار و فقدان اخلاق، چاره‌ای جز رجوع به جامعه وجود ندارد. نهادهای تنظیم‌کننده و سامان‌دهنده اخلاق و رفتارهای اجتماعی، شناخت، توان و اراده تغییر ندارند و جامعه باید به توان خود متکی باشد.

پیمایش‌های ملی نشان از این دارد که اکثریت مردم معتقدند سایر مردم (و البته مسئولان) رفتارهای مناسب اجتماعی (از‌جمله انصاف،‌ صداقت و همدلی) ندارند. جدای از یافته‌های این پیمایش‌ها، تخریب مداوم محیط‌ زیست در همه کشور توسط مردم، افزایش مجادلات کلامی، ضرب‌و‌جرح و سرقت‌های خرد و موارد متعدد دیگر، نشان از بدترشدن مداوم وضعیت اجتماعی کشور دارد.

اگر مسئله در برخی کشورها، حل مسئله اخلاقی بین «ما»‌ و «آنها»‌ است، هنوز جامعه ما در تنظیم رابطه میان «من»‌ و «ما» مانده و رفتارهای خودمدارانه (selfish) در جامعه رو به تزاید است و دامنه «ما»هایی که منافع کوتاه‌مدت و درازمدت آنها برای ما مهم است، در حد خانواده کوچک شده است. به نظرم دلیل افزایش مسائل اجتماعی این‌چنینی، آگاهی بیشتر تعداد زیادی از مردم از فقدان دولت و وضعیت شبه‌طبیعی هابزی‌ای است که در آن گرفتاریم. به این دلیل، حل مسئله تعارض منافع فردی/منافع جمعی و منافع مایی/منافع آنهایی در حوزه روابط اجتماعی یکی از مهم‌ترین مسائل پیش‌روی جامعه ایرانی است. فهم این موضوع و علل آن و کاوش راه‌های کاهش این دو تعارض، با تمرکز بر تجربه‌های موفق بومی و جهانی می‌تواند گام بزرگی در جهت حل مشکلات اجتماعی باشد.

به صورت مشخص، درک علل عقلانی (به معنای عقلانیت ابزاری وبری) این رفتارهای غیراخلاقی و عقلانیت‌های غیرعقلانی، یک مسئله مهم است؛‌ یعنی درک اینکه چرا مردم با وجود آنکه می‌دانند رفتارهای خودخواهانه حتی برای آینده کوتاه‌مدت خودشان هم زیان‌آور است، آن را انجام می‌دهند. شناخت بهتر این رفتار، علل و پیامدهای آن مسئله‌ای است که من بر آن متمرکز شده‌ام و تلاش دارم با درک منطق این‌گونه رفتارها که به‌ظاهر بی‌منطق می‌نمایاند، راهی به سوی کاهش مسائل اجتماعی گشوده شود.