کرونا، واکسن و تفکر علمی
در سالی که گذشت نیز کماکان تمام جوامع ازجمله کشور ما درگیر پاندمی کووید19 بودند. متأسفانه تعداد بسیار زیادی به کووید19 مبتلا شدند و بسیاری نیز فوت کردند. در کنار این واقعیت ساده که باید با راههای علمی جلوی این پاندمی را بگیریم، اتفاقات بسیار مهمی افتاد که از دیدگاه جامعهشناسی پزشکی اهمیتی بسیار دارد. واکسیناسیون در کشور ما با تأخیری درخور توجه آغاز شد. متأسفانه به غیر از دیدگاههای اشتباه درباره اهمیت واکسن در بطن جامعه و در میان افراد ناآگاه، عدهای از پزشکان و متخصصان نیز در تأیید این رویه غیرعلمی گام برداشتند.
در سالی که گذشت نیز کماکان تمام جوامع ازجمله کشور ما درگیر پاندمی کووید19 بودند. متأسفانه تعداد بسیار زیادی به کووید19 مبتلا شدند و بسیاری نیز فوت کردند. در کنار این واقعیت ساده که باید با راههای علمی جلوی این پاندمی را بگیریم، اتفاقات بسیار مهمی افتاد که از دیدگاه جامعهشناسی پزشکی اهمیتی بسیار دارد. واکسیناسیون در کشور ما با تأخیری درخور توجه آغاز شد. متأسفانه به غیر از دیدگاههای اشتباه درباره اهمیت واکسن در بطن جامعه و در میان افراد ناآگاه، عدهای از پزشکان و متخصصان نیز در تأیید این رویه غیرعلمی گام برداشتند. نتیجه فاجعهای شد که در سال گذشته شاهد بودیم و هموطنان بسیاری به دلیل عدم واکسیناسیون جان خود را از دست دادند. اگرچه متأسفانه امکان استفاده از واکسنهایی با تکنولوژی جدید در ایران میسر نبود، ولی همین واکسیناسیون گسترده با واکسنهایی همچون سینوفارم -با وجود اما و اگرهای زیاد نسبت به تأثیر آن- توانست در موجهای بعدی از میزان مرگومیر به اندازه شایان توجهی بکاهد. خوشبختانه علیرغم تمام این فرازونشیبها، ایران یکی از بالاترین میزان واکسیناسیون را در میان کشورها داشته است. اگرچه هنوز سخنهای غیرعلمی مبنی بر بدبودن و خطرناکبودن واکسیناسیون شنیده میشود و حرفهای عجیب ساختهشده بر اساس تئوری توطئه مبنی بر اینکه این واکسنها سبب تغییرات ژنی در افراد شده و نوعی سلاح بیولوژیک محسوب میشوند، مخاطبان خود را دارد، ولی استقبال مردم ما از واکسیناسیون در سطح بسیار بالایی رخ داد؛ موضوعی که نشان میدهد با وجود تمام سخنان و رویکردهای غیرعلمی مسئولان، علم و سخن دانشمندان برای عموم مردم از ارزش و اعتبار برخوردار است. به گمان من کرونا و واکسیناسیون بیش از هر چیزی نشاندهنده تفوق علم بر خرافه بود. تأثیر واکسیناسیون نشان داد کار را باید به کاردان سپرد و این علم است که چراغ راه آینده بشریت است و نمیتوان بدون تفکر علمی به سرانجامی در این جهان رسید. آنچه در این کشور رخ داد، به گمان من، میدانی برای بررسی و تحقیق جامعهشناسانه بود؛ فرصت منحصربهفردی که چندان به آن توجه نشد، درحالیکه رفتارشناسی مردمان در برخورد با مشکلات پزشکی میتواند به اتخاذ سیاستها و تصمیمهای درست در آینده یاری برساند. از مقوله اهمیت و چگونگی انجام واکسیناسیون در حجم بالا که بگذریم، یکی دیگر از مهمترین اتفاقات سال گذشته تولید واکسنهایی با تکنولوژی جدید در جهان بود که نویدبخش ارائه راهحلهای بهتر برای سایر بیماریها نیز هست. واکسیناسیون و اهمیت آن مربوط به زمان حال نیست. اگرچه شواهدی مربوط به واکسیناسیون در تاریخ وجود دارد، اما نام واکسن با نام «ادوارد جنر» که برای اولین بار واکسن آبله را معرفی کرده، گره خورده است. ماهیت واکسن بر اساس یک فرض ساده ولی مهم بنا گذاشته شده است؛ «جنر» متوجه شد کسانی که در حین دوشیدن شیر در معرض زخمهای عفونی گاوهای مبتلا به آبله گاوی هستند، نوعی مصونیت در برابر آبله انسانی پیدا میکنند. به سخن دیگر، سیستم ایمنی انسان با تحریک از سوی فرم کمتر عارضهدهنده یک بیماری در برابر فرم اصلی و کشنده آن نوعی مصونیت ایجاد میکند. این موضوع اساس ساخت واکسنها تاکنون بوده است، اما روشهای متفاوتی برای رسیدن به این مقصود مورد استفاده قرار گرفته است. در تمام این روشها سعی شده از مورد پاتوژن که یک باکتری یا ویروس بوده، به شکلی استفاده شود که بدون آنکه بیماریزا باشد ایجاد ایمنی در فرد کند. این موضوع پایه ایجاد واکسن است؛ تغییری در سیستم ایمنی برای اینکه هنگام ورود پاتوژن علیه آن عمل کند، بدون آنکه سبب آسیب ارگانهای دیگر شود. از اینرو برای سالهای طولانی واکسنها شامل دو جزء پاتوژن زنده ضعیفشده یا پاتوژن کشتهشده بودند. ورود این پاتوژنها به بدن سبب آشنایی سیستم ایمنی با پاتوژن اصلی شده، بهطوریکه هنگام ورود پاتوژن اصلی بدن آمادگی تمام برای مقابله با آن را داشته باشد. از زمان «ادوارد جنر» تاکنون دانشمندان موفق به ساخت واکسنهای متعددی علیه پاتوژنهای باکتریایی یا ویروسی شدهاند و به اینگونه توانستهاند بسیاری از بیماریهای کشنده را که اپیدمیهای گسترده ایجاد میکردند، محدود کنند. جالب است که حتی در زمینه آبله تا ریشهکنی کامل آن نیز پیش رفتند. برخورد با کووید19 شرایط جدیدی را ایجاد کرد. ما با ویروسی روبهرو بودیم که رفتارهای پیچیدهای داشت. ابتلا به این ویروس، ایمنیزایی ایجاد نمیکرد. ویروس بهسرعت تغییر شکل میداد و در هر جهش شدت و توان بیماریزایی و میزان سرایت آن نیز افزایش مییافت. برای همین دانشمندان به دنبال راههای تازهای برای ساخت واکسن رفتند. واکسنهایی همچون بهارات یا سینوفارم که در ایران استفاده شد، بر اساس همان سیستم قدیمی ساخت واکسن بود، اما دانشمندان در ساخت واکسنهایی همچون مدرنا و فایزر از تکنولوژی جدیدی استفاده کردند. در این تکنولوژی به جای استفاده از کل ویروس، از جزئی از آن مانند پروتئینهای غشایی یا محتویات ژنتیکی داخل ویروس مانند آرانای استفاده شد. آزمایشها و دادهها، اثربخشی همراه با ایمنی بالای این واکسنها را نشان داد. همچنین مشخص شد که این واکسنها بر انواع جهشیافته ویروس نیز مؤثر هستند. همین موضوع سبب شده دانشمندان به فکر استفاده از این تکنولوژی برای مقابله با سایر بیماریها ازجمله سرطانها باشند. به گمانم آن چیزی که در طول کرونا اتفاق افتاد، سبب پیشرفت عظیمی در عرصه پزشکی شد. تحقیقات ما را با جنبههای جدیدی از رفتار ویروسها آشنا کرد و نشان داد تا چه اندازه در برابر آنها ضربهپذیر هستیم. هنوز که هنوز است پاندمی کووید19 ادامه دارد، اما یک چیز کاملا مشخص است: راه رهایی در علم است. اگر بخواهیم زندگی خوبی داشته باشیم، اگر بخواهیم از خود و دیگران در برابر بیماریها محافظت کنیم، باید راههای علمی را جستوجو کنیم. بیتوجهی به علم میتواند عواقب بسیار بزرگی در تمام جنبهها داشته باشد. متأسفانه ما در مملکت خودمان بارها و بارها نتیجه بیتوجهی به علم را دیدهایم و به بدترین شکل ممکن هزینه آن را پرداختهایم؛ موضوعی که به دلیل نبود فرهنگ علمی در میان مسئولان کماکان ادامه دارد.