|

مسئله آن‌قدرها هم ساده نیست!

متأسفانه ایران در حوزه‌های مختلف در رأس آمارها، کشوری جهانی است؛ فرار مغزها، کشته‌های تصادفات رانندگی، فرار سرمایه و خرید ملک در ترکیه و... . علل تصادف‌های رانندگی را کارشناسان ذی‌ربط بهتر می‌توانند بر مبنای کارشناسی‌های صورت‌گرفته پلیس‌راه توضیح بدهند

 متأسفانه ایران در حوزه‌های مختلف در رأس آمارها، کشوری جهانی است؛ فرار مغزها، کشته‌های تصادفات رانندگی، فرار سرمایه و خرید ملک در ترکیه و... . علل تصادف‌های رانندگی را کارشناسان ذی‌ربط بهتر می‌توانند بر مبنای کارشناسی‌های صورت‌گرفته پلیس‌راه توضیح بدهند. من دورادور بر مبنای تجربه زیست‌شده و خوانده‌های جسته‌و‌گریخته در‌این‌باره، چند نکته عرض می‌کنم. این تصادف‌ها علل مختلفی دارد و نمی‌توان این علت‌ها را به استاندارد‌نبودن جاده‌ها تقلیل داد؛ اتفاقا، مسیرهای جاده‌ای در محورهای زیادی نمره قابل‌قبول دارند. سرعت زیاد، خواب‌رفتن به‌خصوص در سفرهای شبانه و در مواردی هوشیارنبودن از‌جمله علل اصلی تصادفات است. در میزان مرگ‌و‌میر طبعا نوع خودرو و میزان تاب‌آوری و مقاومت آن در برابر شدت تصادف نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. با توجه به اینکه درصد بالایی از خودروها از نوع پراید و تیبا هستند، طبعا در شرایط یکسانی از میزان تصادف با خودروهای مدل‌های بالاتر، احتمال مرگ‌ومیر یا آسیب‌دیدگی جدی در تصادفات این خودروها به دلیل ایمنی ضعیف‌شان بالاست. سرعت، مسئله مهمی است. تلاش برای رسیدن به مقصد در زمانی بسیار کوتاه و انتخاب این روش به‌جای لذت‌بردن از سفر و تماشای مناظر مختلف، امر مهمی است که نیاز به تحلیل روان‌شناختی اجتماعی دارد. در همه‌جا، تحت تأثیر تحولات پرشتاب فناورانه از‌جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات، سرعت‌گرایی خصلتی جنون‌وار پیدا کرده است. در رانندگی نیز این موضوع بازتاب دارد. برخی شبانه حرکت می‌کنند تا فارغ از کمین پلیس، با سرعت بالا به مقصد برسند؛ تمایلی که همراه با بالارفتن احتمال تصادف است. نکته درخور توجه، کاهش‌نیافتن تصادفات باوجود افزایش‌های شایان‌توجه نرخ جریمه‌هاست. اگر کاهشی هم بر مبنای شاخص نسبت تصادفات به تعداد خودروها و سفرها رخ داده باشد، احتمالا ناچیز است. این دال بر این است که آن بخشی از تصادف‌ها را که مرتبط با عوامل مذکور هستند، با ابزار جریمه نمی‌توان تحت‌ تأثیر جدی قرار داد. در اینجا، آنچه لازم است، توانایی رانندگان در پرهیز از رفتارهای ریسک‌زاست؛ امری که مستلزم اقدامات دیگری نیز هست؛ اقداماتی که جنون سرعت را کاهش دهد. در مواردی، تلاش رانندگان برای حداکثرکردن سود از طریق افزایش تعداد سفر در زمانی واحد، موجب تصادف می‌شود. رانندگان سواری معمولا قوانین مربوط به سرعت را رعایت نمی‌کنند. در مواردی، رانندگان اتوبوس‌هایی که باید پشت سر هم چند سرویس‌ رفت و برگشت را رانندگی کنند، به دلیل خستگی، خواب می‌روند یا به دلیل سرعت زیاد دچار سانحه می‌شوند. در مواردی هم که در سال‌های گذشته بارها دیده‌ایم، بی‌مبالاتی نهادهایی موجب شده که دانش‌آموزان یا دانشجویان سوار بر کامیون یا مینی‌بوس و اتوبوس غیراستاندارد قربانی شوند. علت دیگری نیز وجود دارد که ناشی از روحیه فزاینده پرخاشگری است؛ روحیه‌ای که در مواردی موجب کل‌کل بین رانندگان و در نتیجه بروز حادثه شدید حتی در مسیرهای درون‌شهری می‌شود. علت دیگری را که مهم است نیز باید اضافه کنیم؛ پلیس بیش از آنکه در نقش راهنمایی و ارشادی در جهت حفظ سلامت جان مسافران ایفای نقش کند، در پی به‌تورانداختن رانندگان از طریق کمین‌کردن در مکان‌هایی مانند پیچ‌هاست. علاوه بر خطرناک‌بودن این رفتار، معمولا موجب عصبی‌شدن رفتار راننده بعد از به‌کمین‌افتادن می‌شود؛ عصبیتی که در مواردی سر از سرعت زیاد بعدی و احتمال تصادف درمی‌آورد. نادرست یا نادقیق و نامناسب نصب‌شدن نشانه‌‌های راهنمایی در خروجی‌های بزرگراه‌ها و مکان‌های دیگر نیز شایان‌توجه است‌. همه این موارد در کنار هم و در ارتباط با چالش‌های اقتصادی و افزایش روحیه پرخاش‌جویی، نشان‌دهنده مشکل جدی‌تری است که در جامعه ما وجود دارد؛ نبود آرامش اجتماعی، امری که ریشه‌های مختلفی دارد و تحلیل جداگانه‌ای می‌طلبد؛ امری که مشخصا با ویژگی‌‌های ناکارآمدی نظام حکمرانی در ارتباط است. می‌خواهم بر این نکته تأکید کنم که تصادف‌ها را باید با رویکرد ترکیبی کلان جامعه‌شناختی و خرد‌رفتاری فردی تحلیل کرد. تقلیل‌گرایی فردگرایانه موجب نادیده‌گرفتن ریشه‌های عمیق کلان کژکاردی‌های رفتاری می‌شود. تقلیل‌گرایی جامعه‌شناختی نیز موجب نادیده‌گرفتن رفتارهای ریسک‌زای فردی مثل با حالت مستی یا کم‌خوابی پشت فرمان نشستن می‌شود.