در نکوداشت 2 دهه فعالیت انجمن علوم سیاسی ایران (8)
نماد عقلانیت
جرارد هاوسر معتقد است حوزه عمومی در جوامع مدرن میتواند مانند تئاتری باشد که در آنها مشارکت سیاسی از طریق این واسطه و از مسیر سخنگفتن صورت میگیرد.
جرارد هاوسر معتقد است حوزه عمومی در جوامع مدرن میتواند مانند تئاتری باشد که در آنها مشارکت سیاسی از طریق این واسطه و از مسیر سخنگفتن صورت میگیرد. حوزه عمومی محیطی از زندگی اجتماعی است که در آن افکار عمومی امکان شکلگرفتن دارد. براساس این برداشت بخش مهمی از عقلانیت جاری در جامعه در این محیط شکل میگیرد و نهادهایی که بتوانند در آن نقشآفرینی کنند، تأثیر بیشتری در آینده جامعه خواهند داشت.
نگاهی به جایگاه انجمنهای علوم سیاسی در کشورهایی که 20 دانشگاه برتر جهان متعلق به آنها است، نشان میدهد که این انجمنها میتوانند بخشی از فضای افکار عمومی نخبگان و حوزه عمومی را شکل دهند. این انجمنها، محل گردهمایی برترین دانشمندان جهان هستند. مهمترین اندیشههایی که بهسرعت به نظریههای برتر و مسلط در محیط دانشگاهی بدل شدند، ابتدا در این انجمنها پردهبرداری میشوند. نظریههایی که امروز بهعنوان تئوریهای پیشرو در جهان شناخته میشوند، نخست به صورت یک سخنرانی علمی یا موضوع نقد و بررسی سایر استادان در یکی از اجلاسهای انجمنهای علوم سیاسی مطرح شده است و ازاینرو میتوان گفت محل شکوفایی اندیشههای مستقل و تحولبخش در حوزه تأثیرگذارترین دانش بشری هستند.
حدود 20 سال پیش با توجه به جایگاه خطیر انجمنهای علمی در جهان امروز، بسیار عجیب به نظر میرسید که در کشوری که تاریخ دانشگاه مدرنش با مدرسه علوم سیاسی آغاز شده و بخش مهمی از نخبگان علمی و اجرائیاش از جامعه علوم سیاسی برخاستهاند، چرا چنین انجمنی شکل نگرفته است. زمانی که نطفه انجمن علوم سیاسی ایران در پستوی کوچکی از دانشگاه تهران و با رنج و مشقت فراوان چند نفر بسته شد و در جریان رشدونمو خود بهتدریج هویت و جایگاهش را بازیافت، بسیاری از استادان درمورد آینده آن خوشبین بودند؛ اما کمتر میاندیشیدند که در دو دهه به یکی از ارکان جامعه علمی کشور بدل شود. در آن پستوی کوچک دو تا سه نفر بیشتر جای نمیگرفتند؛ ولی امروز بیش از 500 استاد و محقق علوم سیاسی در فضای انجمن علوم سیاسی قرار گرفتهاند و یکی از افتخارات خود را عضویت در این انجمن میدانند. اگر انجمنهای علمی را یکی از پایههای اصلی جامعه مدنی بدانیم، امروز میتوانیم بگوییم که انجمن علوم سیاسی ایران جای خود را در آن یافته است. به بیان دیگر، یکی از محیطهایی که میتواند افکار عمومی جامعه علمی و به بیان بهتر فضای عمومی دانشمندان علوم سیاسی را شکل دهد، در این انجمن شکل گرفته است.
در اینجا لازم است توضیح دقیقتری درمورد جامعه مدنی و حوزه عمومی داده شود تا جایگاه انجمن علوم سیاسی در آنها روشنتر شود. ممکن است در نگاه نخست در بعضی نظریهها خطی بین جامعه مدنی و فضای عمومی کشیده شده باشد؛ زیرا جامعه مدنی مستقیما با فضای قدرت مرتبط نیست و نوعی سازماندهی فضای خصوصی در محیط اجتماعی است؛ اما جامعه مدنی هرچند در فضای عمومی قدرت قرار نمیگیرد؛ ولی بهتدریج راه را برای زیست اجتماعی متفاوتی میگشاید و تأثیر بزرگی بر حوزه عمومی خواهد گذاشت (Frazer,1990: 56-80) به بیان یورگن هابرماس، جامعه مدنی در یک برداشت محدودتر دربرگیرنده فضای خصوصی است و میتوان گفت عرصهای است که مبادله افکار و کار اجتماعی در آن صورت میگیرد؛ درحالیکه به بیان او، فضای عمومی یک اجتماع ذهنی یا مجازی است که با حوزه اقتدار اجتماعی درگیر است و البته برای حضور در آن ضرورتا نیازی به زیستن در فضای شناسنامهدار و کنترلپذیر سیاسی نیست (Habermas, 1989: 30). به بیان جرارد هاوسر، فضای عمومی یک فضای گفتمانی است که افراد و گروههای اجتماعی برای بحث درمورد منافع و افکار متقابل با هم درآمیخته و ممکن است به قضاوت مشترکی درمورد آنها دست یابند (Hauser, 1999: 60).
براساساین میتوان گفت که حوزه عمومی به معنای کنش در فضای خارج از محدوده رسمی قدرت و دولت است؛ اما در فضای عمومی، قدرت، به معنای موسع آن تأثیرگذار است...
...زیرا افکار عمومی را شکل داده و فضای گفتمان عمومی را شکل میدهد که قدرت در درون آن معنا پیدا کرده و امکان ظهور مییابد. این مفهوم، نکتهای کلیدی برای حیات اجتماعی انجمنهایی مانند انجمن علوم سیاسی ایران است؛ زیرا خط ظریفی را ترسیم میکند که امکان حیات اجتماعی و تأثیرگذاری آن را میسر میکند.
انجمن علوم سیاسی ایران در این مدت از فضای رسمی قدرت و کنشهای مرسوم در فضای سیاسی جامعه فاصله گرفته و تلاش کرده تا ماهیت علمی و جایگاه خود بهعنوان یکی از ارکان جامعه مدنی را حفظ کند. دوراهی سرنوشتسازی است که بسیاری از نهادهای مردمنهاد کنونی در برابر آن قرار میگیرند؛ اینکه وارد دعواهای روزمره جناحی شوند یا با تداوم مشی علمی به نماد عقلانیت بدل شوند. انجمن علوم سیاسی راه دوم را برگزید؛ اما این به معنای بیتأثیری در حوزه عمومی نبوده است. در گردهماییها و انتشارات و کنش متقابل علمی و اندیشگی در فضای انجمن، افکار و عقلانیتی عمومی شده است که بیگمان بر فضای جامعه سیاسی تأثیرگذار بوده است. برخی چنین میاندیشند که تنها راه تأثیرگذاری بر فضای سیاسی جامعه واردشدن به مجادلات داغ سیاسی و جناحی و موضعگیری درمورد همه حوادث خرد و کلانی است که بر اثر رقابتهای شدید سیاسی شکل میگیرد. درحالیکه تأثیر عمیقتر و ماندگارتر از مسیر اندیشهورزی است. زمانی که ارزشهایی از مسیر علمی و اندیشگی برخاسته و در جامعه علمی رواج مییابند، تأثیر ژرفتری بر کنشهای ماندگار سیاسی میگذارند. اینکه طیفهای مختلف فکری با مشربهای مختلف بیانی در مراسم این انجمن کنار هم مینشینند، گویای رواج تدریجی فرهنگ مدارا در میان اهل تفکر است. کسانی که با تیغ قلم در نشریات مختلف همه چیز یکدیگر را به چالشهای بنافکن میکشیدند، در فضای عمومی انجمن کنار هم نشسته و همزمان تجلیل شدهاند. این امر گویای رشد تدریجی عقلانیت در جامعهای علمی است که بیشترین مسئولان و استادان را در درون خود جای داده است. عقلانیتی که معیارها و شاخصهای خود را نه از منافع موقتی بلکه از کنش بیناذهنی بین استادان و پژوهشگران علوم سیاسی کشور بازمییابد.
بذر کوچکی که روزی شکل گرفته بود، بهتدریج به درخت تناوری بدل میشود که میتواند نماد عقلانیت در فضای تفکر سیاسی کشور باشد. عقلانیتی که بیش از همه چیز بهویژه کشاکشها و مجادلات بیپایان و بنیانسوز جناحی، میتواند گشاینده گرههای کور سیاسی در جامعه ایران باشد.