دیپلماسی تردید و رؤیاهای چین
روزگاری سوسیالیسم چینی برای محافل روشنفکری جهان فریبنده بود؛ اما در دو دهه اخیر هنگامی که باورهای کمونیستی و رفتار سرمایهداری در هم تنید، این انگاره چینی شکست و فروریخت.
روزگاری سوسیالیسم چینی برای محافل روشنفکری جهان فریبنده بود؛ اما در دو دهه اخیر هنگامی که باورهای کمونیستی و رفتار سرمایهداری در هم تنید، این انگاره چینی شکست و فروریخت. داستان چین، سخنگفتن از پشتیبانی فرودستان بود که در فرجام کار به شکلگیری سازوکاری سیاسی انجامید که اکنون امنیت جهانی را تهدید میکند. ایران نمیتواند برکنار از سیاستهای افزونطلبانه چین باشد؛ زیرا ایران در مسیر طرح بلندپروازانه چین موسوم به کمربند و جاده قرار دارد؛ کمربندی که در مسیر خود زیربناهایی میسازد که هدف آن چیرگی بنیادین چین در گستره بزرگی از شرق تا غرب است. این طرح چینی با منافع ملی کشورهای مسیر کمربند ازجمله ایران سازگاری ندارد. چین طرح کمربند شرقی-غربی و سایر برنامههای خود را در سایه غفلت جهانی به پیش میبرد. در چند سال اخیر در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بهعنوان اصلیترین رقیب چین، استیلای دیپلماسی تردید کار را برای برنامهریزان چینی آسان کرده است. آمریکا و متحدانش باور دارند که تدابیر و اقدامات چین یک مانع اساسی فراراه برقراری ثبات و امنیت جهانی است؛ اما دراینمیان یک اراده سیاسی قوی برای بازدارندگی تدابیر و کنشهای چین وجود ندارد. بازدارندگی تنها به مفهوم رویارویی نظامی نیست؛ بلکه مجموعهای از اقدامات دیپلماتیک و بالابردن توان اقتصادی و دفاعی است. چین آرامآرام سیاست خزنده نفوذ خود را پیش میبرد. مواضع اقتصادی و نظامی چین در حوزه پاسیفیک یک رویارویی ژئوپلیتیک با ایالات متحده آمریکا است. آرایش نظامی آمریکا در اقیانوس آرام بر پایه تمرکز و به دور از پراکندگی است و این امر راهنمای خوبی برای هدفگذاری برنامهریزان نظامی چین است. قرارداد امنیتی چین با جزایر سلیمان اجازه پهلوگیری ناوهای چینی در بنادر این کشور را میدهد. این توافق امنیت استرالیا را که در هزارو 500 کیلومتری جزایر سلیمان قرار دارد، به چالش میکشد. در مجموع برنامههای اقتصادی-نظامی فراملی چین تنشهای ژئوپلیتیک ژرفی به دنبال خواهد داشت. هرچند برنامهریزان چینی نتوانند به هدفهای خود دست یابند، اما پیشبرد برنامههای آنها بدونشک امنیت جهانی را با دشواریهایی روبهرو خواهد کرد. برنامه اقتصادی-نظامی چین که با هدف چیرگی بر کشورها اجرا میشود، یک تجربه نو در تاریخ سیاسی جهان است. کشوری که آمیزهای از سرمایهداری و کمونیسم دوآتشه است، برای به بند کشیدن کشورها کمنداندازی میکند. تارهای درهمتنیده چنین کمندی بافتهشده در تاریکخانه حزب کمونیست و دستانی که این کمند را میکشد، سرمایهداران تازه به دوران رسیده چینی هستند. کنشهای سیاسی ناکارا و چیرگی دیپلماسی تردید در سیاستهای فراملی رقیبان اصلی چین، تنشهای ژئوپلیتیک ناشی از توسعه سیاستهای یکجانبهگرایانه را بیشتر میکند. رویارویی با چین، هوشیاری و اجماع جهانی را طلب میکند. جنگ اوکراین و تنش در حاشیه اروپا فرصتی مناسب برای اجرای سیاستهای یکجانبهگرایانه چین است. دوری از دیپلماسی تردید و پایاندادن به جنگ اوکراین مجال بیشتری برای رویارویی با هدفهای سلطهجویانه چین فراهم میکند.