سفره مردم، طبیعت زایای کشور است
علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست، در جلسه شورای اداری استان مرکزی (31 تیر 1401)، نکاتی بعضا قابل تأمل را بیان کرد: «...امروز به برکت تلاشهای بینالمللی دولت سیزدهم شاهد هستیم روزانه هیئتهایی از کشورهای منطقه حضور یافته و خواهان عقد توافقنامههایی هستند...
علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست، در جلسه شورای اداری استان مرکزی (31 تیر 1401)، نکاتی بعضا قابل تأمل را بیان کرد: «...امروز به برکت تلاشهای بینالمللی دولت سیزدهم شاهد هستیم روزانه هیئتهایی از کشورهای منطقه حضور یافته و خواهان عقد توافقنامههایی هستند... مردم با وجود اینکه سفره آنان کوچک شده پای همهچیز ایستادهاند...». ایشان پس از این گزاره به نکاتی دیگر از قبیل افزایش آمار طلاق و نرخ بیکاری و در نتیجه ضرورت توسعه صنایع و نقدبودن اعتبارات وعدهدادهشده به نهادهای اجرائی منطقه نیز اشاره کردند. نکاتی که بیش از جایگاه متولی محیط زیست، معاون رئیسجمهور بودن ایشان را نشان میداد. در این مجال تنها به ضرورت بازنگری تلقی رئیس سازمان محیط زیست از مفهوم «سفره» و «مردم» میپردازیم. بهطور قطع منظور آقای سلاجقه از «سفره» آنچه اخیرا و در طول چند کیلومتر بهمناسبت عید سعید غدیر در خیابان ولیعصر در تهران گسترده شده بود، نیست. آن سفره متولی دیگری دارد گرچه با بار معنوی اما با انبوهی ظروف غیرقابل بازیافت شاید حتی در تعارض با پایداری محیط زیست هم بوده است. امیدواریم مراد متولی بستر حیات کشور از «سفره» ذخایر آب زیرزمینی کشور خشک ما باشد که بیش از 70 درصد آن را از دست دادهایم یا که مواردی از قبیل دو میلیون هکتار اراضی مرغوب کشاورزی از دست رفته، 9 میلیون هکتار اراضی جنگلی تخریب شده، دریاچه در حال احتضار ارومیه، رود بزرگ کارونی که اکنون به فاضلابی آلوده تبدیل شده است، چشمه بزرگ کوهرنگ، انبوه تالابهای خشکیده، هزاران هکتار اراضی تخریبشده و بیبدیل شمال و... و بهطورکلی تمامی عرصه طبیعت زایای کشورمان باشد. حتما منظور رئیس سازمان محیط زیست از «مردم» نیز تنها آنانی نیستند که بعضا در تبلیغات انتخاباتی بر سر سفرهای نفتآلود فرامیخوانند. مردم در مفهوم درست توسعه پایدار، تمامی نسلهای پرشمار آینده را هم تشکیل میدهند. آنها که هنوز پا به عرصه حیات نگذاشته و ما به جای گسترانیدن فرش قرمزی از امکانات، این طبیعت زایا را هم در مسلخی از غفلت پیش پایشان قربانی کردهایم. ای کاش آقای سلاجقه باور داشته باشند آن مردمی که در طول تاریخ برای حراست از این طبیعت زایا ایستاده بودند هرگز تخریب این سفره کرامت آفریدگار را برنمیتابند. بدون تردید چنین مردمی هنوز برای حفظ آنچه از این طبیعت مانده است به گواه تمامی تاریخ این سرزمین آماده هرگونه فداکاری بهزعم ایشان ایستادهاند. گرچه از جایگاه هر معاون رئیسجمهوری انتظار میرود که از آمدن گروههای متعدد به کشورمان برای تدارک تفاهمنامهها، ابراز شادمانی کرده و حتی آن را به حساب دولت متبوع خود بگذارد. از طرفی هم باید بدانیم که ورود فوجفوج این گروههای سیاسی اقتصادی از آنسوی مرزها را الزاما نباید نشانی از رونق دانست. آنچه برای مردم در این مورد اهمیت دارد آگاهی از انگیزه و ماهیت این تفاهمنامهها و در راستای منافع ملی است. ای کاش متولی محیط زیست نیز در بازنگری سخنان خود در اراک به خاطر بسپارند که در جهت صیانت از بستر حیات بیش از رئیسجمهور به مردم پاسخگو بوده و از چه کردهایم و چه باید انجام دهیم بیشتر بگویند. برای مواردی مانند توسعه صنایع، افزایش آمار طلاق و نرخ بالای بیکاری... کشتیبانهای دیگری هم هستند که باید پاسخ بدهند.