|

گفت‌وگوی اجتماعی؟

حجت‌الاسلام‌ حسینی همدانی‌ در خطبه‌های نماز جمعه گذشته کرج (۳۱ تیر) مطلبی گفت به این مضمون که بسیار نقل شد: «خط تحریف، پویشی با عنوان «من محجبه و مخالف گشت ارشادم» راه انداخته است. این پویش مشابه قرآن بر سرنیزه کردن سپاه معاویه در جنگ صفین است».

حجت‌الاسلام‌ حسینی همدانی‌ در خطبه‌های نماز جمعه گذشته کرج (۳۱ تیر) مطلبی گفت به این مضمون که بسیار نقل شد: «خط تحریف، پویشی با عنوان «من محجبه و مخالف گشت ارشادم» راه انداخته است. این پویش مشابه قرآن بر سرنیزه کردن سپاه معاویه در جنگ صفین است». اشاره او به پویش گروهی از زنان محجبه در شبکه‌های اجتماعی با همین عنوان و عنوان‌های مشابه بود. مقامات و رسانه‌های دیگر نیز این پویش را بی‌پاسخ نگذاشتند. از جمله خبرگزاری تسنیم در این خصوص مطلبی (در همان روز) با این عنوان منتشر کرد: «حجاب؛ گفت‌وگوی اجتماعی آری، ساده‌لوحی و ابزار دشمن شدن هرگز». در این مطلب می‌خوانیم اینکه «نهاد متولی ارشاد چگونه باید ارشاد کند و به‌طورکلی اینکه یک نظام حکمرانی اسلامی چگونه باید حجاب را بهبود ببخشد» سال‌هاست که موضوع «گفت‌وگوهای نظری» بوده. بر همین مبنا نویسنده می‌گوید «اما در میانه این گفت‌وگوها معمولا از یک چیز غفلت می‌شود یا توجه به آن در حاشیه قرار می‌گیرد؛ در بحث نظری و حتی سلیقه‌های عملی نسبت به حجاب در هر موضعی که باشیم نمی‌توان شکل‌گیری یک کمپین سیاسی بزرگ برای مقابله با اصل اسلام و جمهوری اسلامی را نادیده گرفت و با آن مقابله نکرد». این مطلب همین خط استدلالی را ادامه می‌دهد و در پایان به این نتیجه و توصیه می‌رسد که «بنابراین کمپین سیاسی مقابله با حجاب قطعا تلاشی برای آزادی نیست؛ مقدمه‌ای بر کمند اسارت است. گفت‌وگوهای اجتماعی درباره مسئله حجاب را با کارچاق‌کنی برای مزدوران پمپئو اشتباه نگیریم». ‌مضمون و مقصود این واکنش‌ها روشن است و نکاتی که از چشم می‌اندازند هم اینجا محل بحث نیست. نکته درخور توجه شاید مفهوم «گفت‌وگوی اجتماعی» باشد که تسنیم به کار برده است. اصطلاح گفت‌وگو و گفت‌وگوی اجتماعی را ما خلق نکرده‌ایم و ما هم به آن معنا نمی‌بخشیم؛ همان‌طورکه اصطلاح «قانون» که در این بحث مورد استفاده است، در ایران پیشینه تاریخی‌ و دلالت‌های مشخصی داشته و دارد. در مبادله‌ای که شایان اطلاق لفظ گفت‌وگوست طرف‌ها دست‌کم در زمان وقوعش از نوعی برابری برخوردارند: یعنی به تساوی و به‌کفایت مجال صورت‌بندی و بازگویی مواضع خود را دارند و به همین اندازه هم برای شنیدن طرف مقابل بردباری به خرج می‌دهند. زبان و موقعیت گفت‌وگو موقعیت تساوی است. خطاب‌کردن و تک‌گویی اقسام متفاوتی از جریان کلام هستند. اگر به شما بگویم که می‌توانیم بر سر فلان اختلافمان حرف بزنیم ولی حرفی که داری می‌زنی از بن فتنه‌برانگیز است، در واقع تهدیدتان کرده‌ام و این حرف نسبتی با گفت‌وگو ندارد؛ نهایتا تعارفی است در برابر جمع.‌ البته پیداست که همین استفاده از مفهوم گفت‌وگو نیز به این دلیل است که طرف خطاب خودی به‌ شمار می‌رود. با دیگرانی که در همین بستر حرفی می‌زنند یا عملی می‌‌کنند سخن از گفت‌وگو نیست. در رسمی‌ترین برخورد به آنان یادآوری می‌شود که قانون لازم‌الاتباع است. همان‌طورکه اشاره شد قانون هم از قضا اصطلاحی نیست که ما امروز وضع کرده باشیم. سابقه بحث بر سر قانون و حکومت قانونی به عصر ناصری و بعد مشروطه برمی‌گردد و اتفاقا تلقی شناخته‌شده از قانون با مفهوم گفت‌وگو پیوند دارد.