دو خط موازی
مردم رسما اعلام میکنند میتوان با مقاومت تحریم را بیاثر کرد، بنابراین وظیفه خود میدانیم به خواست مردم ایستادگی مقابل زیادهخواهان و مقابل نظام سلطه را در دستور کار قرار دهیم
مردم رسما اعلام میکنند میتوان با مقاومت تحریم را بیاثر کرد، بنابراین وظیفه خود میدانیم به خواست مردم ایستادگی مقابل زیادهخواهان و مقابل نظام سلطه را در دستور کار قرار دهیم و از مواضع جمهوری اسلامی عقبنشینی نکنیم (رئیسجمهوری، رسانهها، 6/5).اقتصاد ایران مانند هر اقتصادی برای آنکه نمیرد نیاز به ارتباط با جهان دارد بدون این ارتباط با جهان هر روز اندازههای این اقتصاد کوچکتر و به اقتصادی معیشتی و بخور و نمیر تبدیل میشود. مانند وضعیت دریاچه ارومیه که این روزها وضعیت دردناک آن بار دیگر سرخط خبرها قرار گرفته و گفته شده پنج درصد آن بیشتر باقی نمانده است. اقتصاد و صنعت ایران نیز طی این سالها بهواسطه تحریمها و دورافتادگی از تحولات علمی و تکنولوژیکی و جذب منابع سرمایهای و گسترش بازارها یقینا متحمل بیشترین آسیبها شده است. آسیبهایی که با سیاستهای نادرست داخلی هرچه بیشتر تشدید شده و کار اصلاح وضعیت معیشت و کار و کسب مردم را دشوارتر از هر زمان دیگر کرده است.تداوم وضعیت موجود با توجه به تغییر سطح تورم طی چند سال اخیر از 20 درصد سالانه و 1.5 درصد ماهانه به دو برابر (حدود 40 درصد در سال و سه درصد در ماه) و تشدید این وضعیت به سبب افزایش شدید نقدینگی (روزانه حدود چهار هزار میلیارد تومان) در مقابل عدم افزایش درآمدهای ارزی و... به افزایش فقر عمومی و عقبماندگی صنعتی منجر میشود. تغییر این معادله بیشک بدون تحول عمیق و ساختاری در بینش و روش و راهبرد حکمرانی اقتصادی ناممکن است. بهویژه آنکه صفبندیهای جدید شکلگرفته در جهان و منطقه پس از تجاوز روسیه به اوکراین و بالاگرفتن بحران انرژی میتواند حلقه محاصره به دور کشورمان را تنگتر کند.چنانکه سفر رئیسجمهوری آمریکا به منطقه و دیدارها و ملاقاتها و قول و قرارهای کشورهای خلیج فارس با بزرگترین قدرت اقتصادی جهان، بیشک تأثیر بسزایی در فضای اقتصادی آینده ایران خواهد داشت و امکان بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی منطقهای و حتی جهانی برای کشورمان را محدودتر خواهد کرد.البته ظاهرا سیاستگذاران کشور که راهبرد گردش به شرق را دنبال میکنند، کمتر خطری از این بابت احساس کرده و محور روسیه و کشورهای شوروی سابق به اضافه چین و یکی، دو کشور آمریکای لاتین را جایگزین ارتباط با کشورهای غربی و آمریکا و... میدانند.سیاستی که در موفقیت آن اما و اگر بسیار وجود دارد، چراکه این رابطه بیشتر جنبه سلبی دارد و مبتنی بر وجود دشمن مشترک یعنی غرب است تا جنبه ایجابی و وجود منافع مشترک اقتصادی؛ چنانکه روسیه رقیب اقتصادی ایران در حوزه نفت و گاز و صنایع سنگین و... است و چین نیز ابرصادرکننده انواع محصولات به جهان و از جمله ایران است. سایر کشورهای قرارگرفته در مجموعه همکاران اقتصادی ایران نیز کشورهایی بسیار کماثر در زنجیره تولید و تجارت جهانیاند.در بعد سیاسی نیز قرارگرفتن در محور دشمنی با غرب از یک سو به افزایش هزینههای نظامی و امنیتی کشور منجر شده و برنامههای عمرانی و حمایتهای رفاهی دولت را بهشدت کاهش داده یا به انحراف میبرد (افزایش یارانهها بدون وجود منابع و افزایش نقدینگی و تورم و...) و از سوی دیگر با افزایش نااطمینانیها فعالیتهای سوداگرانه و سفتهبازی را تشدید و امکان پسانداز و سرمایهگذاری از سوی خانوارها و بنگاهها را بیش از پیش سلب میکند.مرور تجارب کشورهای توسعهیافته و نیز تجارب تاریخی کشورمان نشان میدهد رشد و توسعه و رهایی از عقبماندگی صنعتی یعنی «ارتباط» با جهان و حضور در زنجیره تولید جهانی، یعنی «ارتباط» با علم و دانش و نخبگان و شایستهسالاری، یعنی «ارتباط» با مردم و تأمین حقوق برابر آنها: «مادام که انقلاب صنعتی ایران را به حرکت نیندازد، ما در همان گذشته خواهیم ماند... چرا؟ به علت اینکه ما میخواهیم جنسی را که با دست به عمل آوردهایم، با جنسی که سایرین با چرخ میسازند، تاخت بزنیم و در بازار امروز دنیا این قبیل معاملات محال است. یا باید ایرانی جو و گندم خودش را بخورد، کرباس و برک خودش را بپوشد، سرحداتش را به روی همه ببندد و فقیر و فاسد بماند... یا باید کارگاه اجدادی را برچیند و... به انقلاب صنعتی ایمان بیاورد تا متمول بشود و... انقلاب صنعتی تبدیل آلات قدیمه تولید ثروت است به آلات جدیدالاختراع، تبدیل کارگاه به کارخانه» (علیاکبر داور، 1301، «اول اصلاح اقتصادی، مجموعه مقالات علیاکبر داور»).«بیارتباطی» و شکاف عمیق بین دغدغه حکومتها و مردم در یک قرن اخیر، جز در لحظاتی، همواره مانع اصلی در مسیر توسعه کشور بوده است، مردمی که از حکومتها چیزی جز فراهمآوردن امکان تأمین معیشت سالم و مناسب و حقوق انسانی و مداخلهنکردن در زندگی روزمره و صلح و آشتی با جهان را طلب نکردهاند و دولتها و حکومتهایی که رؤیاهای دیگر در سر دارند که با این مطالبات جور درنمیآید و خط موازی با آن است!