وعده سر خرمن 1402
گندم به لحاظ نقش کلیدی در الگوی غذایی مردم کشورمان از جایگاه ویژهای در امنیت عذایی برخوردار بوده است. در چرخش مدیریتهای بخش کشاورزی در بعد از انقلاب، همواره این اهمیت بهعنوان اصلیترین محصول در کانون توجه، برنامه و تبلیغات آنان قرار داشته است.
گندم به لحاظ نقش کلیدی در الگوی غذایی مردم کشورمان از جایگاه ویژهای در امنیت عذایی برخوردار بوده است. در چرخش مدیریتهای بخش کشاورزی در بعد از انقلاب، همواره این اهمیت بهعنوان اصلیترین محصول در کانون توجه، برنامه و تبلیغات آنان قرار داشته است. چنین تمرکز و توجهی در بسیاری از مواقع چهبسا موجب بهحاشیهرفتن دیگر محصولات اصلی در قالب کشاورزی پایدار شده است. در چنین روندی، منابع تجدیدناپذیر تولید از قبیل خاک و آب و... را شاید بتوان قربانی اصلی این اشتیاق دانست. این قربانی تاکنون در پای میز مدیریتهای این بخش و دیگر دستگاههای اجرائی از قبیل نیرو، مسکن و شهرسازی، صنعت و... به مسلخ رفته و کماکان میرود. مدیریت کنونی بخش کشاورزی در ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهند که چه عواملی موجب شد با وجود دستیابی به خودکفایی گندم در سالهای 1385 و 1396 باز هم به واردکنندهای با مرتبت بالا در جهان تبدیل شدیم؟
وزیر جهاد کشاورزی در جلسهای با حضور رئیس دولت به ذکر پارهای از برنامههای موفق خود در همین 10 ماه اخیر و در مسیر خودکفایی گندم اشاره کردند که از هر حیث تأملبرانگیز است. ایشان با تأکید بر تولید 11.5 میلیون تن گندم در سال جاری اظهار کردند که موفق به خرید هفت میلیون تن از کشاورزان شدهایم، اما نگفتند که به چه دلیلی نتوانستیم 4.5 میلیون تن دیگر را خریداری کنیم. آیا جز این بوده است که نرخ خرید تضمینی شورای عالی اقتصاد برای تولیدکنندگان مقرون به صرفه نبوده است؟ ایشان با تأکید بر روش «کشاورزی قراردادی»، آن را شیوهای کارآمد برای افزایش تولید گندم عنوان کردند. آقای ساداتینژاد تأکید کرد که اگر دولت اعتبار مورد نیاز برای کشت قراردادی را تأمین کند، در سال 1402 به خودکفایی گندم دست پیدا میکنیم. پرسش دیگر آن است مگر در سالهایی که به خودکفایی گندم رسیدیم قرارداد کشت و تحویل گندم با گندمکاران اجرا شد؟ اساسا با توجه به شرایط اقلیمی کشور تقریبا نیمی از سطوح زراعی کشت محصولات زمستانه (گندم و جو) و بقیه به زراعتهای بهره تابستانه اختصاص پیدا میکرد. در سه دهه اخیر کشت دانه روغنی کلزا نیز در سیکل محصولات زمستان جای گرفته است. «کشت قراردادی» برای چنین الگوی نهادینهشدهای در شرایطی که دسترسی به نهادههای بذر، کود و سم آسان و دارای دو نرخ رسمی و بازار سیاه نباشد و نرخ تضمینی برای زارعان توجیه داشته باشد مفهوم چرخ پنجم را در افزایش تولید ایفا میکند. البته این چرخ پنجم بار سنگین و بیهودهای را بر حجیمترشدن بوروکراسی حاکم بر این وزارتخانه فربه و کمجان میافزاید. کشت قراردادی تنها در بحران کمبود نهادهها رغبتی از سر ناچاری برای کشاورزان ایجاد کرده و آنان را غیرمستقیم به رعایای دولت تبدیل و تنها پیامد اقتصادی آن و به بهای فشار بر تولیدکنندگان، کنترل بازار مصرف خواهد بود. شیوه کشت قراردادی تنها در مناسبات تنظیمشده بخش خصوصی بین صنایع تبدیلی مانند روغن، قند، پنبه و... میتواند بازده مفیدی داشته که آنهم از گذشته مرسوم بوده است. بدون تردید و با توجه به منابع محدود آب کشور، ترغیب بیشتر برای توسعه گندم با مشوقهایی از قبیل کود ارزانقیمت یا مجانی به کاهش سطح زراعت کلزا و جو و علوفههای زمستانه منجر میشود. نتیجهای که برنامهریزان بخش کشاورزی آن را از منظر اقتصاد و منافع کلان کشور باید ارزیابی کنند. مدیریتی که بنا بر آن دارد برای احراز شایستگی خود گزارش خودکفایی دیگر بار گندم را احتمالا بدهد آیا میتواند صادقانه از کاهش تولید دانههای روغنی و جو و افزایش واردات آنها هم در جشن کاذب گزارش دهد؟ وزیر جهاد کشاورزی درباره زراعت دیم هم آمار خاصی را ارائه دادند. اینکه در سال جاری 2.6 میلیون تن محصول دیم تولید شده و در سال آینده با افزایش سطح به 5.2 میلیون هکتار (یک میلیون هکتار بیش از گذشته)، حدود دو میلیون تن افزایش محصول خواهیم داشت. ضمن آنکه این پیشبینی خوشبینانه برای زراعتی متکی به نزولات آسمانی و در سال همچنان خشک آتی موجب شگفتی است، ای کاش ایشان پاسخ دهند که این افزایش سطح از کجا آمده است؟ اگر از اراضی متداول آیش سالانه دیم استفاده شده است که توجیه فنی ندارد. اما اگر با واگذاری مراتع ملی که عمدتا در سطوح شیبدار واقع شده، به این برنامه مبادرت شود که این اراضی و بیهیچ توجیهی از حیطه اراضی ملی خارج و به مالکیتهای شخصی تبدیل میشود. در این صورت، هم با فرسایش خاک بیشتر و هم با تنگنای بیشتر علوفه برای دامداران کوچرو مواجه میشویم. اینکه با ارائه گزارش عملکرد پایین دیم در گذشته بخواهیم بر رونق آمار کنونی بیفزاییم شایسته مقام مدیریت ایشان نیست. در این گزارش آقای ساداتینژاد از ارقام پیشرفتهای خیرهکنندهای در خلال 10 ماهه تصدی خود گفتند که تحلیل آن به مجال دیگری موکول میشود. البته این راقم نیز مانند تمامی شهروندان کشورمان با آرزوی رسیدن ایشان به برترین شرایط کشاورزی در غرب آسیا همسو هستم، مشروط بر اینکه فاصله آرزوهایمان با واقعیتهای موجود را راستیآزمایی کرده و برای گزارش آنچه کردهایم به انتظار آینده ننشینیم.