|

تیر تحریم بر قلب حقوق بشر

گزارشگر باشرف ضد تحریم سازمان ملل با صدای بلند در دنیا گفت که قربانی تحریم، مردم عادی هستند. به‌ویژه ضعفا که آسیب‌پذیرتر هستند. کارزار سیاست در عرصه بین‌الملل با تمسک به این ابزار قهریه یک‌جانبه، به‌دنبال جنگ قدرت و بازی‌های ناچیز اربابان زور است.

صالح نقره‌کار وکیل دادگستری

‌1- گزارشگر باشرف ضد تحریم سازمان ملل با صدای بلند در دنیا گفت که قربانی تحریم، مردم عادی هستند. به‌ویژه ضعفا که آسیب‌پذیرتر هستند. کارزار سیاست در عرصه بین‌الملل با تمسک به این ابزار قهریه یک‌جانبه، به‌دنبال جنگ قدرت و بازی‌های ناچیز اربابان زور است. اما پیامد این زورآزمایی قلدرمآبانه، تحقیر سفره‌های شهروندان متأثر از سیاست ضمن تخفیف عزت آنها و در سایه کاستی حقوق رفاهی و اقتصادی و لاجرم، فروکاست پایه‌های حقوق اجتماعی و حق بر توسعه است.

2- مطالبه، حمایت و تضمین حقوق بنیادین بشری به‌محاق‌رفته در سایه تحریم، وظیفه ملی است. حالا صدای مردم ایران از ظلم تحریم بلند است و نه فقط تاجران و چرخه اقتصاد و نظام دارو و سلامت که بند بند وجود همه شهروندان ایران‌زمین، گرز گرانی است که بر اژدهای مردم‌خوار حق حیات و سلامت و زیست شایسته شهروندان کوفته می‌شود. پیام تظلم مردم ایران این‌ است که استفاده از تحریم‌های یک‌جانبه و ثانویه، تأثیر مخربی بر طیف وسیع حقوق بشر، مدنی و سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله حق حیات و حق توسعه دارد.

3- تحریم منطقه‌ای و بین‌المللی در تجارت خارجی، خدمات مالی و بانکی توسط ایالات متحده و اغلب از سوی وزارت خزانه‌داری آنها طی دهه اخیر خسارت‌بار بوده و بلوکه‌کردن حساب‌های وطن مصیبتی بزرگ است. اما فرایندهای عملکردی ایران دستاورد رفع تحریمی نداشته و سیاست‌مداران با وجود درک رنج شهروندان، یا سر خود گرفته و راه خویش می‌روند یا نتوانسته‌اند یا نگذاشته‌اند اثربخش باشند. باری محصول مذاکرات و تعاملات، تا این تاریخ دست به نقد نبوده و وعده‌های فردایی، شکم خالی و شغل عاری نمی‌شناسد.

4- تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه شرکت‌ها و بخش مالی-تجاری اگر اثر مستقیم بر حیات مردم نداشته باشد، اثر غیرمستقیم و ضمنی خواهد داشت. تحریم قاتل خاموش است و هر ثانیه قربانی می‌گیرد. اما تسبیب این دو سر دارد؛ یک طرف دولتمردان ما و یک طرف واضعان تحریم. حکمرانان اما با درک عمق و شعاع نقمت تحریم از هیچ کوشش و مذاکره و رفع مانعی نباید فروگذار کنند.

5- اگر استمرار تحریم به قول و فعل و ترک فعل آنها قابل استناد بود، تقصیر دارند. هر کسی آب در آسیاب تحریم بریزد ضد ملت است. تحریم‌ها عمدتا دو بهانه دارند؛ یکی هسته‌ای و یکی حقوق بشری. باید با شناخت درست هریک، راه‌حل‌ها را بسنجیم و به عرصه عمومی و گفت‌وگوی بین نخبگانی بکشانیم. قدر مشترکی از تفاهم بر سر خیر عمومی ما را همداستان برای احقاق حقوق بشر نقض‌شده از تحریم می‌کند.

6- بخش قابل‌توجهی از تحریم‌های حقوق بشری علیه ایران قابل مدیریت و مهار است. هرچند قدرت‌ها از حقوق بشر فقط سوءاستفاده می‌فهمند اما دیپلماسی حقوق‌بشرگرا به‌جای تخطئه و انکار، یک فرایند رو به افکار عمومی و متکی به قدرت نرم را در پیش می‌گیرد. ما نباید گزکی دست دشمن مردم ایران دهیم .‌ 7- با علم به سوءنیت دشمنان ایران، استفهام اولویت رفع تحریم برای کشور و حکمرانی یک راهبرد مبنایی است. شناخت این اولویت مصداق «الضرورات تبیح المحظورات» است. تسهیل تبادل زندانیان و بازبینی ظریف روندهای ناقض حقوق بشر که عمدتا هنجاری و ساختاری نبوده و رفتاری هستند باید جدی گرفته شود.‌ 8- با این دیدگاه باید دست به اصلاحاتی بزنیم. هر آنچه را که گل به خودی است و مستمسک نقض حقوق بشر می‌شود، باید بازبینی کنیم. این تحریم‌ها قصدی جز ضررهای مالی و اقدامات تنبیهی و اجبار عملکردی ندارد. اما وضعیت حقوق بشری که پیامد آن است باید چالش اصلی ما با جهان در راستای لغو آن باشد.‌ 9- موضع اخیر «النا دوهان» گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد مبنی بر اینکه از تحریم‌ها علیه ایران دید شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل قابل‌توجیه نیست و این اقدامات کذایی یک‌جانبه قهرآمیز تأثیر منفی بر بهره‌مندی از حقوق بشر می‌گذارد، بسیار برد مثبتی برای ایران است. اینکه ما چگونه از آن استفاده کنیم، مهم‌تر است. به‌ویژه اگر این گزارش را به اتکای پرونده نقض معاهده مودت ۱۹۵۵ ایران-آمریکا مجدد در دیوان بین‌المللی دادگستری طرح کنیم. ‌10- باید صدای حقوق‌بشری مردم ایران به جهان برسد که بدیهی‌ترین قوانین و مقررات بین‌المللی و حتی منشور ملل متحد با تحریم‌ها و اقدامات قهری یکجانبه نقض شده و بحث سیاسی، اینجا فرع بر یک چالش حقوق‌بشری و انسانی است؛ این شأن انسان‌مدار حقوق بین‌الملل است که متکی بر مسئولیت حقوقی و عینی برای نهادها و ساختارهای بین‌المللی، وجدان جهانی در نهادهای مسئول را فراخواند. حداقل انتظار از سازمان ملل، شورای امنیت، شورای حقوق بشر و نهادهای حقوقی و قضائی جهانی این است که با تکیه بر سازوکارهای حقوقی و هنجارها و اصول حقوق بین‌المللی براساس موازین موضوعه مسئولیت بین‌المللی وارد کارزار شده و طی قطع‌نامه‌های قاطع شورای حقوق بشر سازمان‌ملل متحد و مجمع عمومی سازمان‌ملل متحد، از جنایت علیه مردم ایران جلوگیری کنند. به قول سعدی: همه خطای من است اینکه می‌رود بر من/ ز دست خویشتنم تا به خویشتن چه رسد؟!