عکسی که از همه فیلترها عبور کرد
چه بپذیریم، چه نپذیریم، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بخش جداییناپذیر زندگی روزمره ما شده است. تصوری که به فضای مجازی و فناوری اطلاعات بهعنوان پدیدهای فانتزی، غیرضروری یا احیانا مسبب انحرافات و بحرانهای اجتماعی مینگرد، تصوری از روی سادگی است. این موضوع آنقدر روشن است که توضیح و ذکر مثال برای آن توضیح واضحات است.
چه بپذیریم، چه نپذیریم، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بخش جداییناپذیر زندگی روزمره ما شده است. تصوری که به فضای مجازی و فناوری اطلاعات بهعنوان پدیدهای فانتزی، غیرضروری یا احیانا مسبب انحرافات و بحرانهای اجتماعی مینگرد، تصوری از روی سادگی است. این موضوع آنقدر روشن است که توضیح و ذکر مثال برای آن توضیح واضحات است. بیگمان دستگاههایی که بر انسداد فضای مجازی پافشاری میکنند، به این حقیقت واقفاند که کار و زندگی مردم، نهتنها در ایران بلکه در همه جهان بر چنین بستری استوار است و انسداد دائمی آن محال و ادامه چنین رویهای خطایی فاحش است که سرمایه اجتماعی دولت را فرومیکاهد. اگر بخواهیم مثال ملموسی درباره این تجربه بزنیم، به متنی باید اشاره کنیم که آذریجهرمی، وزیر سابق ارتباطات، با این مضمون منتشر کرد: «... بنده با همه تجاربی که دارم به شما عرض میکنم، این مسیر تعامل با فضای مجازی قطعا غلط است و آزموده را آزمودن خطاست. امروز و در مهرماه ۱۴۰۱ میزان آسیبهای اجتماعی یا به دیگر سخن آمار هر آنچه عاملش فضای مجازی شمرده شده (طلاق، اعتیاد، ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی) را یادداشت کنید و سال آتی با این رویکرد اعمالی شما به فضای مجازی آنها را مجدد سنجش کنید. از دید بنده به احتمال بسیار زیاد، شرایط بدتر خواهد بود؛ چراکه عامل مدنظر فضای مجازی نیست. از آن سو یقینا میزان درخورتوجهی از سرمایه اجتماعی دولت از دست خواهد رفت؛ کسبوکارهای زیادی نابود خواهند شد و بسیاری از مردم از حقوق اولیه خود محروم میشوند. امیدوارم تصمیمهای واقعبینانهای اتخاذ شود».اینها یافتهها و تجربیات یکی از وزرای کابینه قبلی است که ناصحانه خطاب به نهادهای تصمیمگیر درباره انسداد فضای مجازی منتشر شده است؛ اما نکته جالبتر تصویر متفاوتی بود که آذریجهرمی همراه این متن منتشر کرد؛ تصویر معنیداری که با سرووضع رسمی و متعارف دولتمردان فعلی و سابق تفاوت داشت و انبوهی از مخاطبان، از طیفهای مختلف اجتماعی را با خود همراه کرد تا با پیامهای خود به این تصویر واکنش نشان دهند؛ عدهای شوخی کردند، عدهای احوالپرس ، عدهای درددل. در حقیقت این تصویر بود که بیش از متن دیده شد و به رؤیت مردم در اقصانقاط کشور رسید.
انتشار سریع چنین تصویر و پیامی در شرایط فیلتربودن شبکههای اجتماعی و مسدودبودن اینترنت چه معنایی میتواند داشته باشد، جز اینکه در دنیای امروز محدودیت و انسداد فضای مجازی تقریبا امری محال و بیثمر است و مردم هرچند با دشواری، از راههای مختلف به اطلاعات و اخبار مورد علاقه خویش دسترسی خواهند یافت و با شخصیتهای محبوب و مطالب مورد علاقه خویش از طریق همین فضا مرتبط خواهند شد.
اینکه گاهی علل و اسباب رویدادها را دانسته پنهان کنیم یا نادانسته واقعیتها را جور دیگری بنماییم، دردی را دوا نمیکند؛ بلکه عللی بر اسباب قبلی افزون و این فنر باز هم فشردهتر میشود تا روزی که از جایش در برود و بحران دیگری برپا کند. محرومکردن ملتی از فضای مجازی و فناوری پیشرفته که موجب گسترش ارتباطات، نزدیکی مردم و رونق کسبوکارهای کوچک و بزرگ شده است، بههیچعنوان صحیح نیست و بیش از آنکه خدمت به نظام اسلامی باشد، مواجهه با مردمی است که در این نظام تنفس و از آن حمایت میکنند.
به فرمایش امام صادق علیهالسلام: «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً». به عبارتی گفتار و رفتار ما باید به گونهای باشد که افتخار و زینت شیعه باشیم، چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید... .