|

در ضرورت «حقیقت»

‌‌آقای رئیسی در روز ملی صادرات از «رشد 40‌درصدی صادرات در سال گذشته و رشد 13‌درصدی صادرات غیرنفتی» سخن گفتند و همچنین به «رشد آمار تولید تجهیزات و ابزار تولید، رشد شرکت‌های بورسی، کاهش نرخ بی‌کاری در کشور و...» اشاره و عنوان کردند: «با توجه به نرخ رشد حدود پنج درصد در شش‌ماهه اول فعالیت این دولت‌... حتما نرخ رشد اقتصادی هشت درصد که هدف‌گذاری شده، قابل دستیابی است» و چنین نتیجه‌گیری کردند که «این رشد اقتصادی کشور، دشمن را عصبانی کرده

‌‌آقای رئیسی در روز ملی صادرات از «رشد 40‌درصدی صادرات در سال گذشته و رشد 13‌درصدی صادرات غیرنفتی» سخن گفتند و همچنین به «رشد آمار تولید تجهیزات و ابزار تولید، رشد شرکت‌های بورسی، کاهش نرخ بی‌کاری در کشور و...» اشاره و عنوان کردند: «با توجه به نرخ رشد حدود پنج درصد در شش‌ماهه اول فعالیت این دولت‌... حتما نرخ رشد اقتصادی هشت درصد که هدف‌گذاری شده، قابل دستیابی است» و چنین نتیجه‌گیری کردند که «این رشد اقتصادی کشور، دشمن را عصبانی کرده؛ چرا‌که برقراری رژیم تحریم‌ها بر ایران اسلامی همه برای این است که کشور رشد نکند، تولید و صادرات نداشته باشد و...».

این نگاه سراسر مثبت و روشن از وضعیت اقتصادی کشور و نبود ضعف و خطا در سیاست‌گذاری داخلی و بی‌اثر‌بودن فشارهای خارجی، نه‌تنها در گفتار رئیس دولت و سایر اعضای کابینه، بلکه در اخبار و گزارش‌های ارگان رسانه‌ای دولت یعنی روزنامه «ایران» نیز هر روز تکرار می‌شود. شیوه‌ای که دیدن واقعیات و شنیدن صدای منتقدان و معترضان را دشوارتر و اصلاح وضعیت بغرنج فعلی را برای دولتمردان بلاموضوع می‌کند. چنان‌که درست در روزهایی که کشورمان به همراه کره‌شمالی در لیست سیاه «اف‌ای‌تی‌اف» جا خوش کرده که این امر در کنار تحریم‌های بین‌المللی، فشار سنگینی را بر تولیدکنندگان وارد و تأمین مواد اولیه را به مشکل حاد بنگاه‌های صنعتی تبدیل کرده، ارگان دولت تیتر می‌زند «تحریم‌ها فقط 20 درصد برای تجارت مشکل ایجاد کرده است» و می‌نویسد «سال‌های گذشته تولیدکنندگان به‌شدت مشکل تولید داشتند و همواره دغدغه آنها نبود مواد اولیه تولید بود، اما با سازوکار و فرایندی که دولت سیزدهم ایجاد کرد، اکنون چنین چالشی وجود ندارد و مواد اولیه به‌‌راحتی وارد کشور می‌شود و در اختیار تولیدکنندگان قرار می‌گیرد» (روزنامه ایران، 30/7). همچنین در شرایطی که ماشین تولید تورم (کسری بودجه) غوغا می‌کند و حجم نقدینگی به بیش از پنج‌هزار‌و 400 هزار میلیارد تومان رسیده و تورم آه از نهاد هر ایرانی درآورده و خط فقر در یک خانوار چهار‌نفره در پایتخت به 12 میلیون و در کل کشور به حدود شش‌و‌نیم میلیون تومان رسیده، ارگان دولت خبر از «کاهش 20‌درصدی تورم در یک سال اخیر» می‌دهد و می‌نویسد «نرخ تورم که در پایان دولت روحانی به بالاترین رکورد 80 سال اخیر رسیده بود، در دولت رئیسی تاکنون نزدیک به 20 درصد کاهش یافته است» (روزنامه ایران، 24/7) یا از کاهش دو‌پله‌ای رتبه نرخ تورم کشورمان با استناد به گزارش اخیر صندوق بین‌المللی پول و کسب رتبه هفتم در فهرست کشورهای دارای بالاترین نرخ تورم در 193 کشور جهان ذوق‌زده می‌شود (ایران، 26/7).

در حوزه اشتغال اما بازی با آمار بسیار عجیب‌و‌غریب می‌نماید. چنان‌که در خبری از «ایجاد دو‌میلیون‌و 100 هزار شغل جدید صنعتی در کشور» سخن گفته می‌شود؛ دو‌میلیون‌و 100 هزار شغلی که قرار است با «بهره‌برداری از 77‌هزارو 810 واحد تولیدی و صنعتی» ایجاد شود «که هم‌اکنون بین 20 تا بیش از 60 درصد پیشرفت فیزیکی داشته‌اند و به فراخور طی ماه‌های آینده به بهره‌برداری خواهند رسید» (روزنامه ایران، 20/7/1401).

این در حالی است که به نوشته همین روزنامه، کل اشتغال صنعتی کشور در حال حاضر «دو‌میلیون‌و‌692 هزار نفر در 75‌هزار‌و 375 واحد تولیدی» است. درواقع این رسانه مدعی است طی چند ماه، به اندازه تمامی طول تاریخ صنعت کشور، در دولت سیزدهم شغل ایجاد می‌شود؛ آن‌هم در شرایط نااطمینانی‌های داخلی و خارجی و بی‌ثباتی‌های مؤلفه‌های اقتصاد کلان و فضای بس نامساعد کسب‌وکار و خاموشی موتور سرمایه‌گذاری و... و با بهره‌برداری از طرح‌های نیمه‌تمامی که به گواهی سازمان برنامه و بودجه متوسط به‌بار‌نشستن آنها 17 سال است (برای بهره‌برداری از 75 طرح حوزه صنعت معدن و تجارت و ارتباطات به 39 سال زمان نیاز است، رسانه‌ها 9/10/1400).

مقصود از ارائه این نمونه اخبار که می‌توان الاماشاءالله به آنها افزود، ذکر این نکته مهم است که وقتی چشم بر واقعیات می‌بندیم و اخبار و اطلاعات ناصحیح و غیردقیق را منتشر و به‌تدریج خود نیز آنها را باور می‌کنیم، در را بر اصلاح امور می‌بندیم. به‌راستی اگر وضعیت اقتصادی این‌چنین خوب و معقول و منطقی است، پس این اعتراض‌ها‌ و نارضایتی‌های آشکار و نهان که بخش عمده آنها نیز صبغه اقتصادی (گرانی، بی‌کاری، فساد و...) دارد، برای چیست؟ آیا مردم از خوشی و به قول معروف شکم‌سیری و از سر تفنن به اعتراض برخاسته‌اند و انواع آسیب‌ها را به جان خریده‌اند؟ یا درد و رنج‌شان واقعی و زندگی بر آنان بسی سخت و طاقت‌فرسا شده است و دولت و ارگان رسمی آن و سایر رسانه‌های رسمی (صداوسیما و...) به‌جای دیدن این واقعیات و حرکت به سمت اصلاح امور با تجمیع اراده ملی، صورت‌مسئله را پاک کرده و خود را به خواب زده‌اند؟

با اطلاع‌رسانی غلط و انتشار اخبار بی‌پایه و اساس، حقیقت هرچه از ما دورتر و بی‌اعتمادی جامعه افزون‌تر می‌شود و سرمایه اجتماعی هرچه بیشتر کاهش می‌یابد. خبررسانی صحیح به نظر اولین نشانه‌های رهایی از خواب‌زدگی و فهم وضعیت دشوار و دردناک فعلی کشور و مهم‌ترین گام برای رسیدن به حقیقت و اصلاح امور است.