عقلانیت و اینترنت
چگونگی مدیریت فضای مجازی، بیشک، یکی از چالشها و دغدغههای ساختار مدیریت کلان در سالهای اخیر بوده است. اینکه اظهارنظرها، پیشنهادها و راهکارهای بیشماری از سوی دیدگاههای دارای منافع متفاوت و متضاد، بهمنظور مدیریت فضای مجازی ارائه شده است.
چگونگی مدیریت فضای مجازی، بیشک، یکی از چالشها و دغدغههای ساختار مدیریت کلان در سالهای اخیر بوده است. اینکه اظهارنظرها، پیشنهادها و راهکارهای بیشماری از سوی دیدگاههای دارای منافع متفاوت و متضاد، بهمنظور مدیریت فضای مجازی ارائه شده است. اینکه «در نبود راهبردی ملی»، در چند سال اخیر، به واسطه وقوع اعتراضات تکرارشونده خیابانی، متولیان مدیریت فضای مجازی، به ناچار، اقداماتی اورژانسی و مقطعی در راستای مدیریت فضای مجازی انجام دادهاند. ظاهرا بنا بر شواهد، «متولیان مدیریت فضای مجازی در شرایط بلاتکلیفی میان آنچه برای مدیریت کلان مطلوب و آنچه نیاز اجتنابناپذیر اجتماعی و مطلوب آحاد شهروندان است»، در جستوجوی راهکاری ممکن برای مدیریت فضای مجازی به سر میبرند. در راستای برونرفت از مخمصه مدیریت فضای مجازی، نکاتی کلی و مختصر ارائه میشود.
بنا بر یک قاعده فرا ارادی، توسعه جوامع تابع برخی ارادهها و اذهان سیاسی نیست. به این معنی که برخی ساختارهای مدیریتی (بهواسطه اهدافی خاص) ممکن است روند توسعه یک جامعه را کند کنند، اما هرگز نمیتوانند روند توسعه جامعه را متوقف کنند؛ چراکه «توسعه به معنی حرکت، تغییر و تکامل در ذات زندگی یا عالم هستی و درنتیجه امری متکی به برخی ارادهها یا اذهان سیاسی» نیست. آیا اینگونه نیست که دلیل و فلسفه وجودی انواع ابزارآلات (فناوری)، تسهیل و امنکردن زندگی انسانهاست؟ یا به عبارتی، آیا اراده، ذهن صادق و بااخلاقی میتواند تداوم جوامع کنونی را بدون انواع ابزارآلات در عرصههای گوناگون (کشاورزی، صنعتی، الکترونیک، عمران، حملونقل و...) متصور باشد؟ آیا اینگونه نیست که کشف، اختراع و استفاده از ابزارآلات سنگی، آهنی، چوبی و... در جوامع ابتدایی و انواع ابزارآلات و تولیدات پیشرفتهِ صنعتی در جوامع امروزی، اصلیترین عامل توسعه، به معنی ایجاد امنیت، آسایش، آرامش و... برای انسانهاست؟
یقینا دیدگاههای متفاوتی میان برخی کارگزاران، عناصر و نهادهای حاکمیتی با افکار عمومی، درباره چگونگی مدیریت فضای مجازی وجود دارد. ظاهرا برخی کارگزاران و نهادهای حاکمیتی که اینترنت را یک عامل تهدیدکننده تلقی میکنند، یک نکته بنیادی، کاربردی و اجتنابناپذیر را دریافت و درک نکردهاند؛ اینکه تحولات و اعتراضات سیاسی در همه دورههای تاریخی صرفنظر از سطح توسعه ابزارآلات (فناوری) یا شکل ساختار حکمرانی وجود داشته، دارد و خواهد داشت. به عبارتی «اعتراضات اجتماعی سوخت تحولات اجتماعی و سیاسی و در نتیجه، توسعه یک جامعه پویاست». بیشک اگر اعتراضات اجتماعی وجود نداشت، توسعه جوامع رخ نمیداد و در نتیجه انسانها هنوز غارنشین، بیابانگرد، فاقد اعتقادات آسمانی و... بودند.
به بیانی کاربردی، «اعتراضات نبض حیات یک جامعه است». نکته قابل تأمل اینکه، در ساختارهای سیاسی گوناگون، شکل اعتراضات اجتنابناپذیر، متفاوت است. یا کاربردیتر این است که بگویم نوع و کیفیت اعتراضات تابع ساختار مدیریت کلان جامعه است. خیابان و صندوق رأی دو بستر تاریخی، رایج و شناختهشده برای ظهور و بروز اعتراضات است. بنا بر همه اصول زمینی و آسمانی، امری کاملا بدیهی و اجتنابناپذیر است که در ساختارهای سیاسیای که صندوق رأی نباشد، خیابان تنها امکان و بستر اعتراضات خواهد بود. به تعبیری بسیار کلی، عقلانیت به آنچه ممکن، مطلوب، اجتنابناپذیر و... است یا نیست، معطوف است. در راستای درک و کاربرد عقلانیت طرح چند پرسش خالی از لطف نیست. آیا امری حیرتآور و غیرعقلانی نخواهد بود، اگر افرادی بگویند که چراغهای خیابانها و منازل در شبها باید خاموش باشند، چراکه «روشنایی» راهکار و ابزاری برای کشف دزدان (یا پیشگیری از دزدی) در شب است؟ مگر عقلانی است که به خاطر تخلف تعداد اندکی راننده یا آمار بالای تصادفات و تلفات، جادهها و خیابانها را مسدود یا محدود کنیم؟ مگر به خاطر شیوع کرونا، روابط میان انسانها یا کشورها مسدود شد؟ مگر به خاطر اختلاس تعداد اندکی صاحبمنصب بیاخلاق، عرصه مدیریت سیاسی را مسدود میکنند؟ مگر به خاطر تخلف تعداد اندکی در نیروی انتظامی، سازمان نیروی انتظامی را منحل میکنند؟ مگر عقلانی است که به خاطر خطای یک یا چند قاضی، قوه قضائیه منحل شود؟ مگر عقلانی است که به خاطر سیلیزدن یک نماینده مجلس به یک مأمور راهنمایی و رانندگی، مجلس منحل شود؟ مگر عقلانی است که به خاطر رابطه «حسنه» چین با عربستان، با چین، قطع رابطه کنیم؟ یا آیا ارسال یک نامه بین دو شهر با شتر یا اسب (مانند قرون پیشین) مطلوبتر است یا از طریق اینترنت؟ آیا منطقی و عقلانی است که به خاطر برخی ویژگیها یا کارکردهای فضای مجازی که به «زعم برخی» نامطلوب است، فرصت فضای مجازی را برای دهها میلیون شهروند (یک ملت) محدود کرد؟ و... . یکی از کارکردها و پیامدهای «ایده حکمرانی خوب» که در ماههای اخیر تحت تأثیر اعتراض تودهها، در برخی اذهان سیاسی خطور کرده است، «تسهیل زندگی شهروندان (پیگیری منافع ملی)» است. پرسشی که دغدغهمندان صادق و بااخلاق حکمرانی خوب باید به آن پاسخی کاربردی بدهند این است که آیا محدودکردن فضای مجازی (اینترنت) در راستای تسهیل یا دشوارترکردن «زندگی» شهروندان است؟