تهران فضاهای فرهنگیاش را لازم دارد
وقتی یکی از معاونان وزارت ارشاد از هنرمندان دعوت کرد که پا پیش بگذارند و کنسرت بدهند، اغلب مخاطبان عکسالعمل نشان دادند. یکی گفت که این حرف خیلی سوررئال است، کنسرت دل خوش میخواهد و دل و دماغ. اما بیشتر صحبتها این بود که: باشد، اما باید کنسرتی درخور شرایط جدید گذاشت.
وقتی یکی از معاونان وزارت ارشاد از هنرمندان دعوت کرد که پا پیش بگذارند و کنسرت بدهند، اغلب مخاطبان عکسالعمل نشان دادند. یکی گفت که این حرف خیلی سوررئال است، کنسرت دل خوش میخواهد و دل و دماغ. اما بیشتر صحبتها این بود که: باشد، اما باید کنسرتی درخور شرایط جدید گذاشت. با حضور هنرمندان زن و با درونمایههای امروزین و امیدوارکننده. تازه پای شهرداری هم به میان کشیده شد، زیرا شهر در دست اوست. گفته شد اگر شهرداری میخواهد واقعا برای آشتی با مردم اقدام کند، خوب است معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری را با انتصاب یک زن تغییر دهد تا او بهعنوان یک زن مدیر بتواند بهطور نمادین با این جمعیت متفاوت و معترض همراهی کند و بتواند فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مناسبی را پیش ببرد. همچنین صحبت از بازنگری در نظامنامه مدیریت محله به نفع فعالان محلی با اولویت زنان و در اختیار مردم و سمنها قراردادن سرای محلات شد که قبلا هم بارها همینجا درباره آن نوشتیم.
آنچه مسلم است تعیین مدیرانی معتدل میتواند واقعا به شرایط کمک کند. اگر در سینماها با گشادهدستی بیشتر فیلمهای جالب نشان داده شوند... حتی فیلمهای قدیمی و با محتوا و خاطرهانگیز تاریخ سینما... بسیاری از کسانی که عرصه شهر را بر خود تنگ میبینند تشویق میشوند با خانواده به سینما بروند و ساعتی را در پیادهروهای شهر با آرامش به گردش و تفریح بگذرانند و با شهر آشتی کنند. اگر مردم به جای اینکه ناچار شوند در گوشه خانه خود بنشینند و سریالهای خستهکننده تماشا کنند با برنامههای فرهنگی به سینما و تئاترهای عالی، مثل همین نمایش پدر که ماه گذشته در تئاتر شهر دیدیم جلب شوند، سینماها دیگر پشت سر هم تعطیل نمیشوند.
ماه گذشته تعطیلی سینما عصر جدید برای همه سینماروهای اصیل و قدیمی خبر بدی بود. خیلی از سینماها در تهران و مراکز شهرستانها نیز در سالهای اخیر تعطیل شدند و سینماروها به مکانهایی کشیده شدند که چند سالن سینما و پارکینگ و فودکورت دارد. پس میتوان گفت که اگر مجتمعهای سینمایی چارسو و کورش مشتری دارند، به ضرس قاطع میتوان به احیا و بازسازی سینماها و تئاترهای قدیمی، بهخصوص در مرکز تهران امیدوار بود، خاصه آنکه خیلی از کافهرستورانها هم در مرکز تهران شکل گرفتهاند و مرکز شهرمان دارد حالت بسیار جذابتری به خود میگیرد.
اگر مردم شهر، بهویژه جوانانمان به مرکز شهر و جاهایی مثل لالهزار جلب میشدند، سینماها هرگز تعطیل نمیشد. هنوز هم دیر نشده. برای احیای لالهزار کافی است شهرداری منطقه 12 و سازمان زیباسازی آن برنامههایشان را ادامه بدهند. جدارهسازی و مرمت بناهای زیبای قدیمی ادامه یابد و سرمایهگذارانی جذب شوند تا در لالهزار کار کنند. همین امروز یکی از دوستان شهرداری میگفت که فردی میخواسته تئاتر نصر را به رستوران تبدیل کند (مدل رستوران وکیلالتجار در میدان محمدیه)، اما او تشویقش کرده آن را به تئاتری تبدیل کند که کافه تئاتری هم در کنار خود داشته باشد. در حال حاضر بسیاری از خانهها و مکانهای فرهنگی قدیمی تهران در حال بازسازی و مرمت هستند و شهردار منطقه 12، یعنی منطقه تاریخی شهرمان نیز با آگاهی به لزوم رونقگرفتن تهران قدیم و بهویژه لالهزار که سمبل تهرانِ آغاز دوران مدرن و خاطرهانگیز است، خوب است تسهیلاتی را برای این گامهای اولیه مهم و شتابدهنده در نظر بگیرد.
بههرحال بهروزرسانی نقش مهمی در مخاطبسازی دارد. تغییر سالنهای سینما و افزایش قابلیتهایی مثل تئاتر، همایش و... و تغییر مقیاس سالن از تکسالن بزرگ یا میانمقیاس به چند سالن کوچکمقیاس و همینطور تزریق کاربریهای همخوان و تغییر سینما به مجموعه فرهنگی، همگی مسیرهای بهسازی سینماها هستند. حتی اگر بهطورکل سینما تعطیل شود، بازهم فاصله کاربری سینما تا مثلا کاربری تجاری چندین پله است که متأسفانه با صدور مجوزهای تغییر، مکانهای عمومی و کاربریهای فرهنگی به سرعت و با بهانه «عدم بازده اقتصادی»، به تجاریها و اداریهای مدل قدیم و غیرجذاب بدل میشوند.البته فعلا این چرخ اقتصاد زمین است که تمام شهر را لای چرخدندههایش خرد میکند و متولیان امر به جای بهسازی و بازسازی، به سادگی مجوز نوسازی توأم با تغییر کاربری صادر میکنند و در کمیسیونها مجوز میگیرند. درحالیکه فعالیت فرهنگی میتواند کسبوکار پررونقی باشد، چنانکه تئاترهای تهران تا قبل از دوره کرونا تعدادشان به صد تئاتر فعال میرسید که همه در مکانهای شخصی و غیراستاندارد، مشتریان زیادی هم داشتند.بهطورکلی برای سینماهای قدیمی در شرایطی که شهر از کمبود سرانههای فرهنگی رنج میبرد، حذف امکانات موجود و بعد تلاش برای تملک و ساخت فضای فرهنگی جدید با چندین برابر سرمایه (سنگی بزرگ به نشانه نزدن)، خطاست و اصلاح و بهسازی فیزیکی بناهای زیبای قدیمی میتواند برای کل تهران قدیم جواب بدهد. این کار میتواند مرحله به مرحله و آرامآرام پیش برود تا ماندگار و پایدار باشد. اقدامات شهردار پیشین که قابل توجه بود. تسهیلگران دفاتر تسهیلگری نیز میتوانند همچنان نقش مهمی بازی کنند و مهمتر از همه همزمان با اقدامات احیا، جلوگیری از تولد پاساژهای عظیم و مخرب در منطقه بسیار اهمیت دارد. بدون شک باید برای محورهای سواره و پیاده برنامه داشت. گامی دیگر بهرهمندی از ظرفیتهای محلی در برنامهها و مشارکت آنها برای برنامهریزی است؛ مثلا ایجاد گذر هنر و درستکردن چیزی شبیه «جمعهبازار هنر» در گذر پیرنیای لالهزار، کاری است که در صورت توافق و اقدام شهردار منطقه، چهره لالهزار و کارکرد گردش و تفریح در آن را تغییر خواهد داد. چرا با فکرهای ساده و متناسب با سبک زندگی جوانان، شهرمان را به جایی شادتر و قابل زندگیتر تبدیل نکنیم؟ تهران به فضاهای عمومی و مکانهای فرهنگی خوبش محتاج است!