|

شمع‌سازی پیمان جبلی و شرکا

نامه مسدودیت‌خواهانه آقای جبلی به رئیس‌جمهور درباره فیلترِ فیلیمو و موارد مشابه و مکرر ملال‌آور و محدودیت‌آور اخیر، که به نام صیانت و حمایت و... هر روز از گوشه‌ای سر بر می‌آورد و خاطر هموطنان نجیب و شریف ایرانی را آزرده می‌کند و کسب‌وکارهای فراوانی را به تعطیلی می‌کشاند، مرا به یاد عریضه معروف شمع‌سازان خطاب به هیئت دولت فرانسه انداخت.

نامه مسدودیت‌خواهانه آقای جبلی به رئیس‌جمهور درباره فیلترِ فیلیمو و موارد مشابه و مکرر ملال‌آور و محدودیت‌آور اخیر، که به نام صیانت و حمایت و... هر روز از گوشه‌ای سر بر می‌آورد و خاطر هموطنان نجیب و شریف ایرانی را آزرده می‌کند و کسب‌وکارهای فراوانی را به تعطیلی می‌کشاند، مرا به یاد عریضه معروف شمع‌سازان خطاب به هیئت دولت فرانسه انداخت. همان نامه خیالی از جانب سازندگان شمع و... که فردریک باستیا نظریه‌پرداز و اقتصاددان فرانسوی با نبوغ و دانش کم‌نظیرش برای دفاع از نظریه بازار آزاد آن را منتشر کرد.

خلاصه آن درخواست صنف سازندگان شمع، فانوس، چراغ گازی، لامپ و تولیدکنندگان بنزین، الکل، صمغ و خلاصه صنایع مربوط به روشنایی را اینجا می‌آورم و خواندنش را به آقای پیمان جبلی و امثال ایشان توصیه می‌کنم، فقط خواهش می‌کنم اگر در طول خواندن آن خنده‌شان گرفت یا تعجب کردند، به خودشان و کارهایی که در این سال‌ها کرده‌اند بیشتر فکر کنند. که ای‌ کاش کمی به آنچه می‌کنید، فقط کمی، فکر می‌کردید.

«آقایان اعضای محترم هیئت دولت!

در حال حاضر ما از وجود یک رقیب قدرتمند خارجی رنج می‌بریم که در شرایطی آن‌چنان برتر از ما به تولید روشنایی می‌پردازد که کالاهایش تقریبا به ثمن بخس به دست مصرف‌کننده بازار داخلی می‌رسد. لحظه‌ای که او رخ می‌نماید در دم کاسبی ما از سکه می‌افتد و تمام مشتریانمان به سوی او هجوم می‌برند؛ به این ترتیب بخشی از صنعت ملی که متعلقات بی‌شمار دارد، یکباره از حرکت می‌ایستد. این رقیب بی‌رحم که کسی جز خورشید نیست، جنگ قیمت ناجوانمردانه‌ای علیه ما به راه می‌اندازد و ما شکی نداریم که توسط انگلیسی‌‌های خائن اجیر شده است؛ چراکه او در آن جزیره‌ متکبر و دل‌مرده‌ آنها به زحمت حتی پرتویی می‌افشاند، اما ما فرانسوی‌‌ها را بیچاره کرده است.

چیزی که ما می‌خواهیم این است که شما قانونی به تصویب برسانید که دستور بدهد تمام پنجره‌‌های جلویی و عقبی و سقفی، نورگیرها، بالکن‌‌ها، دریچه‌‌های ورودی و خروجی و در یک کلام هرشکاف و درز و سوراخی که از طریق آن نور خورشید وارد خانه‌‌ها می‌شود، مسدود شود. این کار باید به خاطر ما تولیدکنندگان و به پاس شایستگی‌ای که در همه‌ این سال‌‌ها در راه خدمت و اعتلای وطن از خود نشان داده‌ایم انجام شود -پسندیده نیست مایی را که یک عمر صرف عمران و آبادانی کرده‌ایم، اینک در نبردی چنین نابرابر یکه و تنها بگذارید...

 

اگر پیه بیشتری برای سوخت در چراغ‌‌ها مصرف شود، آن وقت فتیله و گوسفند بیشتری هم لازم می‌شود؛ در نتیجه ما به مراتع بیشتر، گوشت، پشم، پوست و از همه مهم‌تر کود بیشتری احتیاج خواهیم داشت که خود اصل و اساس تمام انواع ثروت‌‌های کشاورزی است.

اگر سوخت بیشتری مصرف شود، آن‌وقت ما باید کوکنار، زیتون و گندم بیشتری کشت کنیم. این گیاهان مرغوب که شدیدا به خاک غنی احتیاج دارند به ما کمک می‌کنند که از افزایش باروری که با چرانیدن رمه‌‌های بیشتر در خاک سرزمین‌مان ایجاد شده است، حداکثر استفاده را ببریم.

خلنگزار‌‌های ما با درختان صمغی پوشیده خواهند شد. دسته‌‌های بزرگ زنبورانمان که اکنون بی‌کار در بیابان‌‌ها می‌چرخند، آن‌موقع خواهند توانست گنجینه‌‌های عظیمی برای ما در کوهستان‌‌ها گرد بیاورند. خلاصه بگوییم، هیچ شاخه‌ای از کشاورزی نیست که از رهگذر این اقدام شما رونق و شکوفایی نبیند.

عین این مطلب درباره‌ کشتیرانی هم صادق است. هزاران کشتی برای شکار نهنگ به دریا خواهند رفت و در ‌اندک زمانی، ما ناوگان عظیمی خواهیم داشت که به‌خوبی از عهده‌ دفاع از شرافت فرانسه برمی‌آیند و آن وقت امیدواریم قدردانی‌شان نسبت به نویسندگان این عریضه -شامل ما شمع‌سازان و باقی دوستان- را هم به نحو شایسته‌ای ابراز کنند. دیگر از تولید کالاهای پاریسی چه بگوییم که روضه‌ رضوان می‌شود. 

از این به بعد شما شمعدانی‌‌ها و لوسترهای طلایی و برنزی خواهید داشت. لامپ‌‌هایی که در بلورهای کریستالی نورافشانی می‌کنند، نوری زیبا و درخشان که به اتاق‌‌هایتان صفا و صمیمیت می‌بخشد و تمام اینها در برابر این روشنایی رنگ‌پریده‌ امروزی.

آن صمغ‌کش کنار دریا، آن معدنکار بیچاره در حفره‌ سیاه‌رنگش، از این پس هیچ‌چیز جز افزایش دستمزد و رفاه نخواهد دید. تمام اینها در دستان شماست آقایان و آن‌وقت خواهید دید که شاید هیچ فرانسوی‌ای، از معدن‌دار ثروتمند تا خرده‌پا‌ترین سازنده کبریت‌‌های خطرناک، هیچ‌کس نیست که کار و بارش با موفقیت این عریضه رونق نگیرد...».

جمله آخر: 

آقای جبلی! دکان شمع‌فروشی‌تان با بستن نور دیگران رونق نمی‌گیرد. موضوع جدی‌تر از این شوخی‌هاست.