جستاری بر پیوستگی لرزهای
شما آقای مدیر! آیا آمادهاید؟
تنها کمتر از 10 روز پس از زمینلرزه هشتم بهمن 1401 (28 ژانویه 2023) با بزرگای 5.9 ریشتری خوی در ایران که بر پهنه لرزهزای گسل گیلاتو –سیهچشمه- خوی با پیشینه لرزهای سالهای 550 پیش از میلاد، 1840، 1843 و 1970 میلادی شهر خوی و روستاهای پیرامونی آن را به ویرانی کشید
تنها کمتر از 10 روز پس از زمینلرزه هشتم بهمن 1401 (28 ژانویه 2023) با بزرگای 5.9 ریشتری خوی در ایران که بر پهنه لرزهزای گسل گیلاتو –سیهچشمه- خوی با پیشینه لرزهای سالهای 550 پیش از میلاد، 1840، 1843 و 1970 میلادی شهر خوی و روستاهای پیرامونی آن را به ویرانی کشید؛ در 17 بهمن 1401 (6 فوریه 2023) زمینلرزهای به بزرگی 7.8 و مجموعهای از پسلرزهها از جمله زمینلرزهای با بزرگی 7.5 ریشتر در جنوب ترکیه در نزدیکی مرز شمالی سوریه رخ داد.
این زمینلرزه که از آن بهعنوان سترگترین زمینلرزه ترکیه از سال 1999 میلادی و یکی از بزرگترین زلزلههای ثبتشده منطقه در سده اخیر یاد میشود، در همبری پیوند سهگانه بین صفحات آناتولی، عربستان و آفریقا، در پهنه گسلی گسله فعال و لرزهزای آناتولی شرقی قرار دارد. پیش از شروع توالی زمینلرزههای 17 بهمن 1401، از سال 1349 خورشیدی (1970)، تنها سه زمینلرزه به بزرگی شش یا بیشتر در فاصله 250 کیلومتری از رومرکز کانونی زمینلرزه کنونی رخ داده است که بزرگترین آنها با بزرگی 6.7، در شمال خاوری زمینلرزههای ششم فوریه در 24 ژانویه 2020 به ثبت رسیده است. زمینلرزه 7.5 ریشتری در زمینلرزه ششم فوریه بین گستره لرزهای رویداد 7.8 ریشتری و رویداد ژانویه 2020 در امتداد یا در همبری گسله آناتولی شرقی رخ داده است. برخلاف سکون نسبی لرزهای ناحیه مرکزی زمینلرزههای ششم فوریه جنوب ترکیه، حلب در شمال سوریه در پیشینه تاریخی خود با زمینلرزههای 7.1 و 7.0 ریشتری سالهای 1138 و 1822 میلادی به ویرانی کشیده شده است.
زمینلرزههای آغازین روزهای بهمنماه 1401 شهرستان خوی و نواحی پیرامونی آن که به احتمال زیاد از جنبش دوباره پاره گسله جنوبی گسل موسوم به گسله گیلاتو –سیهچشمه- خوی با راستای تقریبی شمال باختری-جنوب خاوری و در ازای کل نزدیک به 140 کیلومتر با گذر از شهر خوی به گواه گذشته لرزهای خود فقط در همین قطعه از سامانه گسلی توان لرزهای تولید زمینلرزههایی با بزرگای شش ریشتر را دارد که از نیمسده پیش شناخته شده و به تکرار در انتشارات سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی و پژوهشکده علوم زمین بروشنی قابل رهگیری است. اگرچه شاید لازم به یادآوری دوباره نباشد که در این مورد اخیر نیز مانند دیگر گزارشها و هشدارهای رسمی و غیررسمی درباره گریز ناگزیر آسیبپذیری جایجای ایرانزمین از جمله پایتخت، کلانشهرهایی مانند کرج، تبریز و مشهد، شهرها و روستاهای کشور در رویارویی با زمینلرزه احتمالی آینده و پیامدهای آن، درخواست تأمین اعتبار (هرچند اندک!) یا پشتیبانی از انجام مطالعات تکمیلی مورد نیاز زمینشناسی زمینلرزه، مورد بیتوجهی غیرقابل باور و پشتهماندازیهای مکرر بهگونهای نهادینهشده در نزد تصمیمسازان وقت مانند مسئولان دیروزشان یا صاحبمنصبان امروزشان، در سطح استانی و چه در سازمانهای «حاکمیتی» در مقیاس کشوری قرار گرفت!
ویژگیهای زمینشناختی، جامعهشناختی مجموعه زمینلرزههای رخداده در بهمنماه در دو سوی مرز ایران و ترکیه شاهد و تأکیدی دوباره است بر دومینوی لرزهخیزی و آسیبپذیری گسترده منطقه که با مدیریت کهنه و ناهنجار شهری، ناشی از نبود باورمندی بر برنامهریزی دانشپایه، سرمایهگذاری مستمر در تجهیز و هزینهکرد در پژوهشهای هدفمند برای تهیه روزآمد نقشه راه علمی در مسیر توسعه پایدار و تابآوری اجتماعی به دور از هرگونه خرافات در چرایی حوادث طبیعی به زشتی رخ مینماید.
تردیدی نیست که در این میان شایعات، پیشبینیها، بیهودهگوییها یا مقایسههای غیرعلمی زمینلرزههای رخداده با زمینلرزههای دیگر کشورها برای نمونه ژاپن بدون کمترین توجه به گوناگونی ویژگیها و تفاوتهای لرزهزمینساختی، نزد اهل فن و خرد همچون نتی ناکوک و چون آبی بر کهنه آسیاب شکسته جهلپیشگان پرگو در تناقض ماهوی با انفجار دانایی در سده 21 است.
از این میان، پیشبینیهای احتمال رخدادن زمینلرزه در شهرهای تبریز یا استانبول ناشی از سری زمینلرزههای سترگ 17 بهمن جنوب ترکیه در فضای مجازی یا در مصاحبههای کلیشهای رایج مشابه با آنچه پس از هر رویداد زلزله از تریبونهای گوناگون! دیده میشود (بدون توجه به سازوکار و ویژگیهای زمینساختی و لرزهای) در همین شمار قابلدستهبندی است.
با توجه به هندسه و سازوکار سامانه گسلههای جنبا و لرزهزای گیلاتو -سیهچشمه- خوی در شمال باختری ایران و گسله شرق آناتولی در جنوب ترکیه پربیراه نیست اگر چنین نتیجهگیری شود که «اگر» در صورت همبستگی جنبشی-زایشی دو سامانه گسلی یادشده، پس از زمینلرزه هشتم بهمن خوی، شاهد رخدادن زمینلرزههای شوم و ویرانگر 17 بهمن غازیآنتپ نمیبودیم! احتمال انتقال و جابهجایی تنش انباشته ناشی از جنبش راستگرد پس از زمینلرزههای خوی بهسوی شهرهایی مانند مرند، تبریز و حتی شاید شهر مراغه و پهنه خاوری دریاچه ارومیه و حتی بخشهای جنوبیتر آن نیز ناممکن نمیبود! درحالیکه با توجه به الگوی توزیع و رهایی چپگرد تنش و با توجه به آرایش مکانی و جانمایی دو زمینلرزه اصلی 17 بهمن ترکیه و پسلرزه پیامد آن، شواهد نو زمینساختی بیشتر نشان از احتمال رخداد لرزهای آتی -نه در استانبول- که بر یکی از دو شاخه گسلی مرز لبه قارهای عربی-آفریقایی در مدیترانه خاوری (پهنه آبی یونان) و با احتمال بیشتر در گستره جغرافیایی بخش کرانهای سوریه، لبنان، دریای مرده، اردن، کرانه باختری و اسرائیل خواهد بود. پیشبینی کوتاهمدت زمین آرزوی دیرین انسان است که برخلاف پیشبینیهایمان و درازمدت با دانش امروز هنوز بهصورت عملی فراهم نیامده است ولی بر پایه دادههای موجود از مطالعات زمینساختی، پارینهلرزهشناسی و ژئودتیک، زمان چنین رخدادی همچنان در هالهای از ابهام و عدم قطعیت برای بازه زمانی از چند سال تا چندده سال آینده قابل انگاشت خواهد بود.
از دیگر نگاه، لازم به یادآوری اینکه پس از رخداد زمینلرزه بهار 1394 خورشیدی (آوریل 2015) پایتخت نپال با بزرگای 7.6 در مقیاس ریشتر یکی از شهرهای سهگانه با خطر بالای لرزهای با احتمال رخداد نزدیک: کاتماندو، تهران و استانبول، پایتخت ایران و شهرهای پیرامونی آن با جمعیتی نزدیک به 15 میلیون نفر و پایتخت اقتصادی ترکیه با جمعیتی حدود 16 میلیون نفر همچنان در کابوس سرنوشت هراسناک خود در رویارویی با زمینلرزه ناگزیر آینده به سر میبرند. از این میان برخلاف تهران، استانبول با اتکا بر سیاست راهبردی بر مدیریت غیرامنیتی، با توجه به ویژگیهای یگانه جغرافیایی این کلانشهر در پیوندگاه دو خشکی آسیا و اروپا با پیوستن به شبکه سوپرسایت جهانی (شبکه آزمایشگاه طبیعی) از سال 2014 در تعاملی بینالمللی و پویا، ضمن بهرهمندی از خدمات پشتیبانی آموزشی جهانی، انتقال دانش و فناوری و جذب نیروی انسانی متخصص، بیشترین رکورد جذب سرمایه و امکانات نرم و سختافزاری را از آن خود کرده است.
شبکه موسوم به سوپرسایت یا شبکه آزمایشگاههای طبیعی مخاطرات زمینشناختی یک مشارکت بینالمللی داوطلبانه با هدف بهبود سازوکار تربیت و آموزش نیروی انسانی کارآمد و ارتقای دانشگاهها و مراکز پژوهشی در اجرای پروژههای مطالعاتی و مدیریت بحران، با رویکرد اشتراک و دسترسی آزاد دانش، پژوهشهای علمی در حوزه مخاطرات زمینشناختی، ارزیابی، ترویج و جذب سریع و مؤثر نتایج علمی نوین برای افزایش بهرهمندی عمومی در کاهش خطر بلایای طبیعی در مقیاس منطقهای و جهانی است.
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید/ هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور (حافظ شیرازی).
* عضو هیئتعلمی و رئیس کرسی یونسکو در مخاطرات زمینشناختی ساحلی، پژوهشکده علوم زمین