پایتونیسم و مسئله تحقیر
پایتون گیت یکی از موضوعهای داغ این روزهاست و واکنشهای بسیاری را در رسانههای رسمی تا رسانههای اجتماعی برانگیخته است و همه به نکوهش سخنان یک «استاد دانشگاه» در نشستی با عنوان «دانشمندان یک درصد برتر جهان» پرداختند که ادعاهای مضحکی درباره کاربردهای زبان برنامهنویسی پایتون مطرح کرد.
پایتون گیت یکی از موضوعهای داغ این روزهاست و واکنشهای بسیاری را در رسانههای رسمی تا رسانههای اجتماعی برانگیخته است و همه به نکوهش سخنان یک «استاد دانشگاه» در نشستی با عنوان «دانشمندان یک درصد برتر جهان» پرداختند که ادعاهای مضحکی درباره کاربردهای زبان برنامهنویسی پایتون مطرح کرد. این حجم گسترده واکنش البته در مقایسه با نمونههای قبلی بیسابقه است و اینبار حتی برخی فعالان همسو و نزدیک به دولت هم اعتراض کردند و یکی از آنها در واکنش تند خود برخی از موارد پایتونیسم را ذکر کرد: «مستعان، غنیسازی در زیرزمین، لامبورگینی ایرانی، زمستان سخت، اشتغال با یک میلیون تومان، خودرو با سوخت آب، دلارزدایی و فروپاشی آمریکا، اداره مملکت با تهاتر نفت». جالب اینکه دو مورد از این مثالها مربوط به یک نفر است، همانکه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود و حالا هم دبیر شورای عالی مناطق آزاد است: حجت عبدالملکی که البته موارد بیشتری را در کارنامه دارد، مثل: «با بهرهبرداری مناسب از منابع موجود کشاورزی، در میانمدت میتوانیم به دوازدهمین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شویم». به نظر میرسد دلیل عمده این حجم گسترده واکنشهای منفی این است که مردم یکی از ریشههای وضعیت موجود اقتصادی و اداری کشور را همین پایتونیسم میدانند. چیزی که رضا غبیشاوی، روزنامهنگار، از آن به وضعیت پایتونی تعبیر کرد: «نشانهای از وضعیت کنونی جامعه ایرانی است. برخی میگویند استاد پایتونی، تنها نیست.
در کنار وزیر و مسئول پایتونی، سیاستمدار پایتونی، کارمندان پایتونی و... و از همه مهمتر ذهن و تفکر پایتونی». دلیل این حجم از واکنش این است که جامعه میخواهد به سازوکارهایی اعتراض کند که «افراد پایتونی» را در موضع مسئولیت و تصمیمگیری مینشاند. مسئولی که نمیداند کشورهای 5+1 کداماند، نماینده مجلسی که نمیتواند نام موزه لوور را تلفظ کند و الا ماشاءالله مثال میتوان زد از سخنان پایتونی و مسئولان پایتونی. اینکه در دولت قبلی مدام تبلغ میشد مشکلات اقتصادی ربطی به تحریمها ندارد و به بیکفایتی دولت روحانی مربوط است هم نمونه دیگری از سخنان پایتونی است. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفت، مسئله احساس تحقیر و تبعات ویرانگر آن است. اگرچه مردم زیر فشار تورم و گرانی هستند اما همه نارضایتی موجود (بهویژه در میان جوانان) منحصر به فشارهای اقتصادی نیست. جامعه وقتی قطر را میبیند که جام جهانی برگزار میکند، از سرمایهگذاری امارات متحده عربی در زمینه هوش مصنوعی میشنود، از برنامههای عربستان برای آینده میخواند، رشد صنایع ترکیه و صادراتش به اروپا را میبیند و... و مقایسه میکند... احساس تحقیر میکند. حس تلخ تحقیر، آدمی را دلگیر و ناامید میکند و دلها را برمیگرداند و بزرگترین تهدید پیشرو دقیقا همین است. راه مقابله، نظام اداری قوی است و برنامهمحوری، برنامه برای رشد تولید، برنامه برای کاهش تورم، برنامه برای توسعه فناوریهای دیجیتال، برنامه برای رشد گردشگری، برنامه برای نشاط اجتماعی... و «دولت قوی» شرط اجراشدن این برنامههای امیدبخش است. آینده ایران در گرو مبارزه واقعی با پایتونیسم است.