ماراتن عزل و نصبها در مدیریت بخش کشاورزی
بخش کشاورزی اگرچه همه تولید و مصرفکنندگان کشور را دربر میگیرد؛ اما به دلیل همبستگی کامل با علم و تجربه یکی از غیرسیاسیترین عرصههای اقتصادی کشور به شمار میآید.
بخش کشاورزی اگرچه همه تولید و مصرفکنندگان کشور را دربر میگیرد؛ اما به دلیل همبستگی کامل با علم و تجربه یکی از غیرسیاسیترین عرصههای اقتصادی کشور به شمار میآید. بهعنوان مثال انتخاب گونههای زراعی و باغی متناسب با هر اقلیم، پژوهش شیوههای علمی برای حداکثر بهرهوری پایدار از منابع تولید، تدوین طرح جامع بلندمدت و قراردادن نقش روشن آن در اقتصاد ملی... . اساسا با امر جناحبندیهای سیاسی ارتباطی نداشته و صرفا مبتنی بر نظام نوین علمی و نیز مدیریتی توانمند است. مدیریتی که تنها با احراز شایستگی و پایبندی به منافع ملی باید انتخاب شود. اگر برای واردات حدود 45 درصد محصولات غذایی کشور، به جایگاه حزبی و سیاسی تولیدکنندگان خارجی حساسیتی نداریم، چرا در انتخاب متولیان داخلی در هزارتوی گزینشهای پیچیده ارزیابی و تأیید میشوند؟ گزینشهایی که باعث میشود در این پیچیدگی چهبسا عنصر اصلی «شایستگی» به حاشیه برود. دستاورد برنامههای بخش کشاورزی درعینحال کارکردی بلندمدت داشته و نتایج واقعی آن در کوتاهمدت و بهویژه برای مدیران غیرحرفهای بالاسر ملموس نیست؛ بنابراین باید به مدیری با فرض شایستگی برای احراز برنامههای راهبردی این بخش اعتماد کرد و مجال داد و باید تحت تأثیر فوریتهای بازار مصرف و ناشکیبایی جناحهای ناهمسو مورد خدشه قرار نگیرد؛ اما چهار جابهجایی وزیر جهاد کشاورزی در خلال چهار سال گذشته نشان از نبود درک و راهبرد درست در سیاستگذاری کلان داشته است؛ مدیریتی که همواره آماج تندبادهای سیاسی و جناحی قرار دارد. از طرفی و بنا به پیشینه، پیامد و تغییرات آمدن هر وزیر جدید عینا بر همه میزهای سطوح پایینتر اثر میگذارد. با مروری گذرا بر بولتنهای خبری وزارت جهاد کشاورزی و بهویژه در این چهار سال درمییابیم که اخبار عزل و نصب و مراسم تودیع و معارفهها، سهم پررنگی از فعالیتهای درونسازمانی متولی این بخش را به خود اختصاص داده است. پرسش این است که در چنین ساختار پرنوسان و ناپایداری چگونه امکان اجرای برنامههای ماهیتا بلندمدت برای کشاورزی کشور وجود دارد؟ البته این حجم از عزل و نصبها، جدای از موج تغییرات پس از آغاز هر دوره جدید مجلس و در پی سهمخواهی نمایندگان از بخشهای اجرائی است. در این امواج تغییرات، حکایت انتصاب آقای ساداتینژاد باز هم متمایز بود. در شرایطی که کمیسیون کشاورزی و محیط زیست مجلس فعلی از وجود نمایندگان خبره و با پیشینه علمی کشاورزی کمبهره و بیش از یکسوم اعضای آن دارای تحصیلات حوزوی و دور از تخصص لازم بودند، رئیس وقت این کمیسیون را هم بر سکوی وزارت نشاندند.
این جابهجایی بهتنهایی نشان از عدم اعتبار بخش کشاورزی، آب و محیط زیست در مجلس نظارت و قانونگذاری میدهد که خود بحثی جداگانه میطلبد. برکناری وزیری که در 20ماهه اخیر و در فراغت از ماراتن عزل و نصبها، آرزوهای شیرینی ازجمله اقتدار تولید غذا در کشور و احراز مقام برتر آن در خاورمیانه، بهرهگیری از ابتکار کشاورزی قراردادی در راستای خودکفایی، مستندکردن همه اراضی کشاورزی کشور، کاشت یک میلیارد نهال در چهار سال آینده و... را در اذهان مخاطبان کاشته بود، بر شگفتی آگاهان این عرصه افزود. این شگفتی نه ناشی از عدم توانمندی وزیر خوشبین مستعفی بلکه به دلیل آن است که از جبین چنین جایگزینی باز هم نوری امیدبخش نمیتابد. همچنان باید در انتظار دور باطل ماراتن عزل و نصبها و رخسار بیفروع بخش کشاورزی باشیم.