|

سخنی با رئیس‌جمهور محترم

در آستانه معرفی وزیر جدید آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی شایسته می‌دانم به‌عنوان یک معلم بازنشسته نکاتی را از منظر خیرخواهی و با عنایت به تجارب برگرفته از سال‌های طولانی خدمت معروض داشته، امید دارم قوای مجریه و مقننه با مداقه تمام نسبت به این یادداشت بذل توجه کنند.

در آستانه معرفی وزیر جدید آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی شایسته می‌دانم به‌عنوان یک معلم بازنشسته نکاتی را از منظر خیرخواهی و با عنایت به تجارب برگرفته از سال‌های طولانی خدمت معروض داشته، امید دارم قوای مجریه و مقننه با مداقه تمام نسبت به این یادداشت بذل توجه کنند.

- بر هیچ‌ کسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش به‌عنوان گسترده‌ترین دستگاه اجرائی و آموزشی کشور هم به لحاظ تعداد نیروهای انسانی و هم گستردگی حوزه عملکرد در جغرافیای سرزمینی و هم به نسبت تأثیر پایدار و فراگیر در سایر حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیازمند توجه و اهتمام جدی است.

- یک آموزش و پرورش موفق و کارآمد نیازمند عوامل تأثیرگذار فراوانی است؛ اما به نظر نگارنده دو نیاز اساسی‌تر همیشه در اولویت نیازهای آموزش و پرورش ایران قرار دارد: نخست نیازهای اقتصادی است. اقتصاد آموزش و پرورش به‌عنوان مهم‌ترین دستگاه مولد در کشور مستلزم سرمایه‌گذاری مادی فراوانی است که بتواند زیر‌ساخت‌های مناسب و ابزار و تجهیزات لازم برای ساختن نسل آینده ایران را فراهم کند.

- دومین نیاز آموزش و پرورش به‌ویژه معلمان کشور حفظ منزلت و جایگاه اجتماعی آنان است. نیازهای معنوی که بتواند در تراز تلاش‌های فداکارانه آنان، به صورت اقناع و احترام احساس شود و انگیزه این انسان‌های شریف و نجیب را برای استمرار خدمت تضمین کند. اینک با عنایت به موارد پیش‌گفته، حداقل دو شاخص عمده برای معرفی و انتخاب وزیر آموزش و پرورش باید مورد توجه رئیس اجرائی کشور قرار گیرد. اگر دولت مصمم است که بزرگ‌ترین دستگاه اجرائی کشور را در مسیر اهداف و برنامه‌های آموزش و پرورش و سربلندی ایران هدایت کند، لازمه آن، معرفی وزیری است که بتواند حداقل یکی از دو نیاز آموزش و پرورش را تأمین کند. اگر قصد دولت رسیدگی به اقتصاد آموزش و پرورش است، انتصاب مدیری با پیشینه اقتصادی موفق و سابقه ممتاز مدیریت کلان برای این منظور باید در نظر گرفته شود و اگر دولت در شرایط ویژه اقتصادی امروز توان تأمین نیازهای مالی و اقتصادی آموزش و پرورش را ندارد، دست‌کم باید برای تأمین نیازهای معنوی و حفظ منزلت و جایگاه رفیع معلمی، شخصیتی معنوی، دانشمند و فرهیخته را برگزینند که بتواند خیل معلمان کشور را نمایندگی و راضی کند و آنان احساس کنند که دولت اگر در بُعد اقتصادی ناتوان است و قادر به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی آنان نیست، دست‌کم به آنان احترام گذاشته و شخصی در تراز شغل و جایگاه معنوی معلمی را برای آنان انتخاب کرده است؛ شخصیتی که بتوانند به وجودش  افتخار کنند.                    با عرض پوزش و احترام به شخصیت فرد معرفی‌شده، پر‌واضح است که ایشان برای این سمت فاقد ویژگی‌های پیش‌گفته است. سوابق کاری فرد مذکور (نگارنده به سوابق شخصی و فردی ایشان نگاه منفی ندارد) برای تصدی در وزارت خطیر آموزش و پرورش با حداقل معیارهای مدیریت کلان در کشور و وزارتخانه مهمی مانند آموزش و پرورش و همچنین ویژگی‌هایی که بتواند دو نیاز پیش‌گفته را تجلی بخشد، هیچ تطبیقی ندارد؛ پس تا فرصت باقی است، دولت در این ماجرا تجدیدنظر کند یا مجلس با واکنش مناسب و درک شرایط کنونی کشور، بیش‌ازپیش فاصله جامعه فرهنگی کشور و نظام را بیشتر نکند. حداقل احترام دولت به مهم‌ترین کانون تربیت نیروهای انسانی شایسته برای کشور، معرفی وزیری از بین جامعه ارزشمند فرهنگیان است که از سوابق و تجارب ممتاز اجرائی، مدیریتی کلان آموزشی و تربیتی برخوردار بوده و بهره‌مند از دانش کافی و متناسب با شأن و منزلت آموزش و پرورش باشد. بدون ‌تردید بی‌توجهی به نکات یادشده و قرار‌گرفتن وزیری به دور از معیارهای لازم در کاهش انگیزه و کارایی قشر عظیم و مهم و مؤثر آموزش و پرورش و دلسوزی آنان تأثیر جبران‌ناپذیری به جای خواهد گذاشت و کارنامه دولت را در این بخش با ناکارآمدی همراه خواهد کرد.