|

رویکردی متین برای زندگی شهری نوین

‌شرکت در مراسم شب بندر کیاشهر در فرهنگسرای نیاوران دوشنبه 8 خرداد، طلایه‌ای از رویکردی درست و بجا را نسبت به شهرهایمان برایم مطرح کرد که در این زمانه سیاست‌گذاری‌های دلبخواهی و غیرکارشناسانه که هر روز می‌شنویم و غمگین می‌شویم، آهنگی جدید و شاد بود و حلاوت خاص خود را داشت.

‌شرکت در مراسم شب بندر کیاشهر در فرهنگسرای نیاوران دوشنبه 8 خرداد، طلایه‌ای از رویکردی درست و بجا را نسبت به شهرهایمان برایم مطرح کرد که در این زمانه سیاست‌گذاری‌های دلبخواهی و غیرکارشناسانه که هر روز می‌شنویم و غمگین می‌شویم، آهنگی جدید و شاد بود و حلاوت خاص خود را داشت. پس لازم شد یادداشت امروزم را به این گونه جدید توسعه شهری «هویت‌محور»، ریشه‌دار و «محلی» اختصاص دهم که نشانی از حرکت‌های سالم و خودجوش برای پروراندن شهر و محلاتش طبق نظر مردم شهر را در خود داشت. دکتر سروش باغبان، شهرساز مشاور شهرداری کیاشهر، سخن خود را با یگانه‌بودن موقعیت طبیعی و جغرافیایی شهر 25 هزار نفری کیاشهر، به‌عنوان نقطه‌ای که سفیدرود زیبا به دریا می‌ریزد و پارک ملی بوجاق و چراگاه‌های اسبان و گاوان وحشی و زیستگاه پرندگان مهاجر بی‌نظیرش را تشکیل می‌دهد، معرفی کرد. او سپس از پل پیاده 600متری روی تالاب و اسکله‌های چوبی در کنار آن و از مجموعه تاریخی شیلات صدساله کیاشهر گفت و از «هفته‌بازار»های آن که در روزهای خاص مردم اطراف را هم به کیاشهر می‌‌کشاند. اینها همه نشانه‌های تشخص این بندر کوچک قدیمی بودند که از دیرباز محل صید و فراوری خاویار کاسپین بوده است؛ این طلای ناب که نزد اشراف تمام دنیا معروف بوده و هست و نقش ماهی آن بر برَند شهر کیاشهر نشسته است.

سخنرانی‌های شهردار کیاشهر، آقای محیط‌طباطبایی و دیگر مسئولینی که برای عقد پیمان خواهرخواندگی بنادر کیاشهر با بندر خمیر به آنجا آمده بودند نیز همه اعلا و پر از انرژی مثبت برای آینده بود. معلوم شد که در بندر خمیر -واقع بین بندرعباس و بندر لنگه- نیز برنامه‌های مشابهی برای حفاظت از جنگل‌های منگرو که در تالاب‌های مشابهی می‌رویند، نهاده شده است که این دو بندر را با هم در سیاست‌های توسعه در عین همراهی با حفاظت فعال، مشابه و همبسته می‌کند. طباطبایی نیز با هیجانی تأثیرگذار از اهمیت حضور مردم و آینده‌نگری سخن گفت: مردمی که مغز اقتصادی دارند و درست است که از سود سرمایه بهره ببرند و فرهنگ خود را برای ساختن زندگی پایدار شهری، پایه قرار دهند. درواقع، همان‌طور که نوید فلاحت، مدیر توانای پروژه‌های شرکت مشاور می‌گفت، تمام نقاط قدرت این پروژه‌ها در خطوط ساحلی شمال و جنوب کشور در حفاظت و مراقبت از این شهرهای ساحلی و طبیعت‌گرا و فرهنگ اصیل مردمان‌شان است که در سال‌های اخیر به شدت در معرض تهدید توسعه سواحل و هجوم جمعیت مهاجر از شهرهای فلات مرکزی ایران به سوی خود هستند. در لابه‌لای سخنرانی‌ها، نمایش فیلم‌های کوتاه ویژه به خوبی همه چیز را نشان می‌داد، به‌طوری که لازم به توضیح نبود که ریشه‌های توسعه آینده شهر را باید در همین نقاط قوت مشهود آن جست‌وجو کرد و دوباره بازیافت! در حفظ این طبیعت بکر، در احیای ساختمان‌های چوبی شیلات و خود فعالیت شیلات‌ که فعلا همه رها شده است، در تشویق و سازماندهی بهتر هفته‌بازارها و خلاصه در ساماندهی گردشگری، طوری که به اینها همه آسیب نرساند. در واقع نکته اصلی در توسعه هویت‌محور، دادن اولویت‌های توسعه به گردشگری به شرط آلوده‌نکردن سواحل و کنترل حد و حدود ساخت‌وسازهای مرتبط با آن است. آنچه تاکنون در طول سواحل کاسپین شاهد بوده‌ایم، توسعه‌ای لجام‌گسیخته و بی‌حد و مرز بوده که طبیعت و کشاورزی را به‌تدریج نابود کرده و جایی هم برای گردش باقی نگذاشته است. بنابراین آگاهی مردم و البته مسئولان محلی، برای مهار سازندگان سهل‌انگار در اینجا اهمیت پیدا می‌کند. آگاهی به اینکه اگر از احیای بافت موجود و توانایی‌های ذاتی و منحصربه‌فرد محلی استفاده شود، نقاطی مانند کیاشهر می‌توانند هویت محلی و زیبایی خود را حفظ کنند و از طریق گردشگری ثروت بیشتری به دست آورند. البته باید گفت که جلب مشارکت‌های مردمی در توسعه شهرها سال‌هاست جای خود را در ادبیات شهر و شهرسازی در دنیا پیدا کرده است و تسهیلگران و جامعه‌شناسان شهری سال‌هاست دارند با طراحان شهری و معماران همکاری می‌کنند تا آنچه به عنوان طرح شهری ارائه می‌شود به مذاق مردم شهر نیز خوش بیاید و سلیقه محلی را به همراه مدرنیت امروزی منعکس کند. صحبت ایجاد پیاده‌راه‌ها و محورهای تفریحی-تجاری مناسب در شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان نیز جدید نیست‌ و بعضی از این طرح‌ها مانند میدان‌های شهرداری در رشت و همدان (سال‌های 90) یا محله جلفا در اصفهان، واقعا موفق هم بوده‌اند. اما حال، پس از شنیدن حکایت کیاشهر و خمیر و قشم و... باید گفت که در کشور پهناور و کهنسال‌مان، با طبیعت بسیار متنوع و مردمانی با فرهنگ‌های گوناگون اصیل، چه بسیارند شهرهای کوچکی مانند نراق (که آنجا هم به همت شهردارش آقای مرادی احیا شد و به شهر کوچک درخشانی تبدیل شد) و ماهان و صدها شهر کوچک دیگر که می‌توانند به جاذبه‌های گردشگری تبدیل شوند و کهکشان شهری کشورمان را نورانی کنند.