|

«تحریم» یا «تیغ دولبه»

نقدی بر کتاب «نتیجه معکوس؛ چگونه تحریم‌ها نگرش جهان را در برابر منافع آمریکا تغییر داده»1

محاصره فیزیکی شهرها و قلعه‌ها، به‌عنوان یک حربه جنگی، تاریخی دیرینه دارد. تحریم و محاصره اقتصادی در تاریخ جهان سابقه‌ای بیش از دو هزار سال دارد.

محاصره فیزیکی شهرها و قلعه‌ها، به‌عنوان یک حربه جنگی، تاریخی دیرینه دارد. تحریم و محاصره اقتصادی در تاریخ جهان سابقه‌ای بیش از دو هزار سال دارد. اولین مورد تاریخی ثبت‌شده در سال ۴۳۲ قبل از میلاد است که امپراتوری آتن تجار مگارا را از تجارت تحریم کرد(2)؛ اما در قرن بیستم و هم‌زمان با بسط ارتباطات و جهانی‌شدن اقتصاد، شاهد شروع فراگیر تحریم دولت‌های مدرن بر‌اساس منافع و سیاست خارجی خود هستیم. فراگیر‌شدن استفاده از ابزار تحریم به حدی پیش رفته که سازمان ملل متحد نیز آن را قانونی دانسته و جهت پیشگیری از مخاصمات بین‌المللی از این ابزار تنبیهی استفاده می‌کند؛ اما با پایان جنگ سرد و رقابت چندقطبی و ظهور قدرت‌های اقتصادی جدید، تحریم به یک ابزار متداول اعمال سیاست خارجی، به‌ویژه از سوی ایالات‌ متحده آمریکا، تبدیل شده است. ایالات‌ متحده در مدت تنها دو دهه گذشته حدود ۷۰ برنامه گسترده تحریمی اعمال کرده که بیش از 9 هزار فرد، شرکت و بخش‌های اقتصادی را در دنیا تحت تأثیر قرار داده است. تأثیرات منفی تحریم بر مردم کشورهای تحریم‌شده، تنها در سطح اقتصادی و محدود‌سازی معیشت مردم خلاصه نمی‌شود و بسیاری از مطالعات اخیر نشان می‌دهد تحریم‌ها اثرات پیچیده، مخرب و بلندمدت بر نهادهای سیاسی، اجتماعی، ایجاد گسترده فقر و گرسنگی و فساد داشته و باعث افول فرهنگ و فرسایش جبران‌ناپذیر منابع طبیعی و زوال محیط‌ زیست کشورهای هدف داشته است.

مکانیسم تحریم‌ها بعد از جنگ سرد شکل دیگری به خود گرفته و در دو دهه گذشته، به‌شدت روند افزایشی داشته و مهم‌تر آنکه فرایند آن از نظر کیفی دچار پیچیدگی‌های فراوانی شده است. هدفمندکردن تحریم‌ها با عناوینی مانند هوشمندسازی و اثر‌بخشی تحریم‌ها در دهه گذشته باعث شد نهادهای خاص دولتی ایجاد شود و حتی ده‌ها اندیشکده در سراسر جهان و به‌ویژه در ایالات‌ متحده تأسیس شود. مراکز یادشده به صورت مستمر در حال بررسی و ردیابی تأثیرات تحریم‌ها هستند. حتی برخی از این مراکز آن را به کسب‌وکاری پردرآمد تبدیل کرده و از نتایج آن، چه از طریق ردیابی، فروش اطلاعات و گزارش تحلیل عملکرد به دولت‌های تحریم‌گر یا به کار بستن آن در کسب‌وکار حرفه‌ای و مشاوره به کمپانی‌ها برای گریز از تحریم‌ها سود سرشاری به دست می‌آورند.

اما در سال‌های اخیر به موازات شدیدتر‌شدن تحریم‌ها و گستردگی جغرافیایی آن، ترفندهای دورزدن تحریم‌ها نیز از سوی کشورهایی که هدف تحریم‌ها و قربانی این پدیده قرار گرفته‌اند، خود به یک حرفه و مهارت نوین بین‌المللی تبدیل‌ شده است. در کنار ظهور گریزگاه‌های تحریمی هم‌زمان با ظهور ارز دیجیتال و رشد فناوری‌ها در دنیای مجازی، حوزه تأثیرگذاری تیغ تحریم‌ها و مبانی اعتباری تجارت جهانی مانند سلطه بی‌چون‌و‌چرای دلار در بازارهای مالی و مبادلات بین‌المللی از سوی دولت‌ها زیر سؤال رفته است. به تعبیر برخی تجار چینی؛ «تیغ سامورایی تحریم‌ها نه‌تنها برش گذشته را ندارد؛ بلکه اعتبار دیرین صاحب خود را نیز زیر سؤال برده است». همین امر باعث شده همگام با هزینه‌های گزافی که برخی ملل و دولت‌های تحت تحریم‌، به‌ویژه ملت ایران تحمل کرده‌اند، مبانی نظم حاکم بر روابط تجارت بین‌الملل دچار خلل و شکاف‌های فزاینده شود که بی‌شک در فرایند ایجاد فضای چندقطبی و شبکه‌ای در جهان تأثیر شگرفی داشته است.

کتاب‬ «نتیجه معکوس»، چگونه تحریم‌ها نگرش جهان را در برابر منافع آمریکا تغییر می‌دهد» نوشته خانم آگاته دمارایس، به‌ تفصیل و دقت به آثار معکوس تحریم‌های چند دهه گذشته بر اقتدار آمریکا که در حوزه تأمین منافع بلندمدت این کشور ضربه جدی وارد کرده، پرداخته است(3). نویسنده کتاب با نگاه موشکافانه و نقادانه، تحریم‌هایی را که آمریکا در تمام این سال‌ها اعمال کرده، به‌ دقت توصیف و تحلیل می‌کند. این کتاب اطلاعات مفیدی از ویژگی‌های تحریم‌های آمریکا علیه کشورهای جهان را ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که: ۱- چگونه و چرا تحریم‌ها در بعضی موارد اثر نکرده، ۲-چرا و چگونه متوجه شدند که باید روند تحریم‌ها را با هم‌پیمانان خود دنبال کنند. ۳-و بالاخره چرا و پس از تلاش‌های متعدد آمریکا به نتیجه معکوس رسیده و هم‌اکنون بسیاری از کشورها به دنبال آن هستند که وابستگی خودشان را به دلار کاهش دهند.

نویسنده نشان می‌دهد که شرکت‌های چندملیتی تیم تخصصی ایجاد کرده‌اند که در حال بررسی حقوقی برقراری رابطه با کشورهای تحریم‌شده هستند و اینکه باید از چه حربه‌های مالی و‌ حقوقی استفاده کنند که مشمول تحریم‌های آمریکا نشوند. نویسنده منکر اثر مخرب تحریم‌ها بر اقتصاد کشورهای تحت تحریم نیست و معتقد است تحریم‌های آمریکا تأثیر گسترده نه‌تنها در سطح کشورهای هدف؛ بلکه تأثیرات جهانی داشته است. واشنگتن حدود ۷۰ برنامه تحریمی کلان اعمال کرده که بیش از 9 هزار فرد، شرکت و بخش‌های اقتصادی را در دنیا تحت تأثیر قرار داده. در‌این‌میان ایران و روسیه مشمول بیشترین و مؤثرترین تحریم‌های آمریکا هستند.

نکته جالب اینکه در 90 درصد مثال‌هایی که نویسنده از تحریم‌ها آورده، نام ایران حضور دارد. 

‌به گفته نویسنده کتاب و بر‌اساس تحلیل او چهار عامل شاخص موفقیت تحریم‌هاست:

1- زمان و تداوم تحریم‌ها، اینکه تا چه مدتی پایدار هستند و توان ادامه‌ دارند؟

2- دامنه و وسعت تحریم‌ها چه میزان است؟ اگر دامنه محدود باشد، به نظر نویسنده اثرگذاری بیشتر داشته.

3- آیا کشورهای تحریم‌شده اساسا با آمریکا رابطه قبلی تجاری داشته‌اند؟ بدیهی است اگر رابطه اقتصادی قوی از قبل وجود نداشته؛ بنابراین برای کشور تحریم‌شده تأثیر زیادی نخواهد داشت.

4- مهم‌ترین عامل تأثیرگذاری تحریم‌ها این است که آمریکا در اعمال تحریم‌ها دیگر کشورها را با خود همراه کرده است؟ به نظر نویسنده کتاب، در مواردی که تحریم‌ها تنها از طرف آمریکا بوده، اثر بسیار محدود داشته است. از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ آمریکا در تحریم‌های یک‌جانبه‌اش تنها به ۱۳ درصد اهداف تحریمی‌اش دست پیدا کرده است؛ اما نکته بسیار مهم این است که تاریخچه تحریم‌ها نشان می‌دهد در مقایسه با جنگ نظامی، تحریم‌ها یک سیاست بسیار کم‌هزینه برای آمریکاست؛ به‌ویژه وقتی که بار اصلی اجرای این تحریم‌ها بر روی دوش شرکت‌های چندملیتی و بانک‌هاست؛ چون کمپانی‌ها در صورت همکاری‌نکردن فرصت‌های کسب‌و‌کار و سرمایه‌گذاری زیادی را از دست می‌دهند. البته نویسنده به منابع درآمدی دولت آمریکا از محل جریمه‌های سنگین شرکت‌های چندملیتی و بانک‌ها اشاره‌ای نکرده است. نکته مهم‌تر کتاب این است که آمریکا به هیچ‌کدام از اهداف اعلام‌شده رسمی و اولیه تحریم خود در کشورهایی مانند ایران، کوبا، ونزوئلا، کره شمالی و روسیه نرسیده! چراکه هدف رسمی و اعلام‌شده آمریکا تغییر رژیم این کشورها بوده و تاکنون در هیچ‌کدام از موارد فوق به هدف خود دست نیافته است. بدیهی است که در‌این‌میان اقتصاد و معیشت مردم عادی این کشورها بیشترین آسیب را از تحریم‌ها دیده است. اما وقتی صحبت از تحریم‌های ثانویه به میان می‌آید، آمریکایی‌ها از شرکت‌های اروپایی می‌خواهند که فورا سرمایه‌گذاری خودشان را در کشورهای تحت تحریم لغو کنند؛ در غیر‌این‌صورت با خطر تحریم‌های ثانویه مواجه می‌شوند. پادرمیانی دولت‌های اروپایی هم با آمریکایی‌ها فایده‌ای نداشته و به‌هیچ‌عنوان مشمول بخشش نمی‌شوند. آمریکا گرچه معتقد است تحریم‌ها ابزار به‌ پای میز مذاکره کشاندن کشورهاست و تحریم‌ها تعارضی با رعایت منشور حقوق بشر و موارد بشردوستانه مثل واردات غذا، دارو و تجهیزات پزشکی ندارد؛ اما وقتی‌که کشوری تحریم ثانویه می‌شود، در عمل همه راه‌ها و مسیرهای مالی برای انجام معاملات تجاری مسدود و بدون‌شک مردم عادی بیشترین تأثیر منفی را از تحریم‌ها می‌برند؛ مانند تحریم‌های عراق که به اعتباری باعث مرگ‌ومیر نیم میلیون کودک در این کشور شد. بخش دیگری از کتاب مربوط به تحریم‌های چین هست که اساسا متفاوت با دیگر کشورهاست. نویسنده معتقد است تحریم‌های آمریکا علیه چین و جنگ اقتصادی که علیه این کشور شروع کرده، داستان دیگری دارد. چین اولین طرف تجاری ۱۴۵ کشور جهان، دومین اقتصاد جهان است و به زیرکی تسلیم آمریکا نمی‌شود؛ بنابراین تحریم‌های آمریکا درنهایت هم به ضرر آمریکایی‌ها و هم به ضرر چینی‌هاست؛ پس هر دو طرف با احتیاط بیشتری دست به تحریم می‌زنند. اما راهی که آمریکا در پیش‌ گرفته، شرکت‌های چندملیتی را بیش‌ازپیش به این باور رسانده که این کشور در تحریم‌ها بیشتر به دنبال اهداف و منافع اقتصادی خودش است و نه ایجاد دموکراسی، حقوق بشر، آزادی یا مقابله با نظام‌های دیکتاتوری. به‌همین‌دلیل شرکت‌های چندملیتی هم به‌تدریج سعی کردند وابستگی خودشان را به آمریکا کمتر کنند. استفاده از رمز‌ارزها به‌ نوعی واکنش به رفتار آمریکا در تحریم کشورها و منع آنها از مبادله با دلار است. نویسنده سؤال می‌کند که آیا این کشورها موفق خواهند شد؟ به نظر او چین که در عمل به دنبال آن است و به‌تدریج آن را انجام می‌دهد و اروپایی‌ها هم در کنار اقتصادهای نوظهور تلاش‌هایی جدی در کنار‌گذاشتن دلار در مبادلات بین خود را آغاز کرده‌اند و این خود آغاز راه است.

 پی‌نوشت‌ها:

 1-  Backfire: How Sanctions Reshape the World Against U.S. Interests

2- A Brief History of Economic Sanctions, Noura Abughris, https://www.carter-ruck.com/insight/a-brief-history-of-economic-sanctions/

3- Backfire: How Sanctions Reshape the World Against U.S. Interests, 2022, by Agathe Demarais.