حفاظت شهری و نقش شورایاران
«حفاظت خود توسعه است». این جمله را دکتر عیسی اسفنجاری، در سخنرانی به یاد ماندنیاش درباره چالشها و تهدیدهای موجود در زمینه مرمت شهری در شهرهای قدیم کشورمان به زبان آورد.
«حفاظت خود توسعه است». این جمله را دکتر عیسی اسفنجاری، در سخنرانی به یاد ماندنیاش درباره چالشها و تهدیدهای موجود در زمینه مرمت شهری در شهرهای قدیم کشورمان به زبان آورد. اسفنجاری، استاد دانشگاه در اصفهان و یکی از معدود کسانی است که تحصیلاتش را در زمینه «مرمت شهری» -و نه مرمت ساختمان- به اتمام رسانیده و شاید هیچکس به خوبی او در کار مرمت شهری سررشته نداشته باشد. صدای شدید باران مانع از شنیدن صحبتهای عیسی اسفنجاری نشد. آری، اگر این «مفهوم» مورد توجه و اقبال عموم قرار گیرد، دیگر کسی مدعی نخواهد شد که میراث تاریخی و فرهنگی و طبیعی ما دستوپاگیر و مانع ساختوساز است. حفاظت اصل پایدار «توسعه» است. برای شهری قدیم و اصیل که در وسط بیابان ساخته نمیشود و در هر جای آن زندگی جریان دارد، حفاظت یک اصل است. حفاظت از بافتها و بناهای تاریخی. حفاظت از فضاهای عمومی و مکان رویدادها. حفاظت و نگهداری از هر آنچه تخریبش در خاطرات ما و نسلهای قبل، انقطاع ایجاد کند و با خود فراموشی به بار آورد. حفاظت یک وظیفه است و ما باید بتوانیم مانع تخریب بافتهای ارزشمند تاریخی در تمام شهرهای کشور عزیزمان، از اصفهان و شیراز و قم و تهران، تا تمام شهرهای متوسط و کوچکمقیاسمان بشویم. خوشبختانه فرهنگ حفاظت از هویتهای شهری دارد در دل مردم و مسئولان بهتدریج جا میافتد و میتوان به این روند امیدوار بود.
اسفنجاری در سخنرانی ارزشمندش از «رفو»کردن تاروپود بافتهای مُثلهشده شهری در اصفهان (در نزدیکی میدان و پشت مسجد شیخ لطفالله)، شیراز و دیگر شهرهای کشورمان سخن گفت و یادآور شد که نگهداری و مرمت بافتهای قدیم از وظایف وزارت میراث، وزارت راه و شهرسازی و شهرداریهای همه جای ایران است. واقعا نیز هر آنچه در ۵۰ سال اخیر تخریب شد، تأسفبار است! و بهتر است ادامه نیابد. ما بخشهای عظیمی از بافتهای ارزشمند شهری قدیممان را از دست دادهایم و اکنون زمان آن است که یک اراده و حرکت ملی برای «حفاظت فعال» به راه بیفتد و بعد از سالها ریختوپاش و تخریب و سوداگری به سود عدهای قلیل -که شهرها و باغها و بافتهای قدیم را داغان کردند تا مسکن بدقواره، برج و مال تجاری بسازند- حال در پی جبران مافات به نفع حق عام بر شهر و حفظ و نگهداری از آنچه برایمان در شهر باقی مانده، برآییم.
خوشبختانه زمینههای این کار نیز بهنوعی فراهم آمده است؛ بهطوریکه اعضای شورای اسلامی شهر تهران در جریان گزارش رئیس دیوان عدالت اداری در صحن شورا خواستار بازنگری در فعالیت شورایاریها و فعالیت جدی آنها در سطح محلی شدهاند.
مهدی چمران، رئیس شورا با بیان اینکه دیوان عدالت اداری شورایاریها را ابطال نکرده است، گفت: انتخابات شورایاریها انتخابات «محلی» است و دیوان اینگونه پنداشته که انتخابات «ملی» است؛ این انتخابات در سطح شهر تهران در مساجد برگزار میشد که در متن قانون شوراها وجود داشت و امیدواریم به نتیجه برسیم؛ بنابراین اگر در محلات قدیم بشود با انتخابات محلی از نیروی داوطلبانه و صمیمی شورایاران دوباره استفاده کرد، «حفاظت» از نهادها و بافتهای محلی خواهد توانست خیلی سریع در صدر فهرست اقدامات انجمنهای محلی یا همان شورایاریها قرار گیرد که با بازنگری در رأی ابطال فعالیت شورایاریها و به راه افتادن هستههای جدید مردمی در محلات امکانپذیر خواهد بود.
ناصر امانی از شورای شهر نیز ابراز کرده است که با احترام به حقوق مردم سرمایههای اجتماعی افزایش مییابد. او با بیان اینکه مردم اصل هستند، گفت: دیوان عدالت اداری دقیقا درباره شورایاریها برعکس دو اصل اساسی عمل کرد؛ در گذشته شورایاریها حضور پیدا میکردند و درخواست داشتند و مدیران را ملزم به اجرای قوانین و پاسخگویی میکردند. اکنون خواسته اکثریت شورا این است که همان نظام قبلی شورایاریها با تجدیدنظر در رأی دیوان عدالت اداری دوباره فعال شود. ظاهرا «نظامنامه» برای انتصاب هستههای امنای محلی عملا درست جواب نداده است. و شورا میخواهد برای قانونیشدن نوعی شورایاری با مجلس به نتیجه برسد. بیشک از دست شورایاران عزیز و قدیمی خیلی کارها برمیآید؛ زیرا شبکه اجتماعیای که توانستهاند در مدت سالها ایجاد کنند، میتواند آنها را در حل مشکلات محلی، ازجمله حفاظت از کالبد منسجم محلات کمک کند.
بهعنوان نمونه میتوان از نجات باغ ایتالیایی شادآباد از خطر تغییر کاربری به تجاری مثال آورد، که از طرف یکی از شورایاران قدیمی منطقه 18 و همکارانشان به نتیجه رسید.
علی سلیمانی، شورایار منطقه 18 چندی پیش چنین نوشت: «باغ ایتالیایی پس از سه ماه تلاش شورایاران و معتمدان منطقه 18 و با همراهی شورای اسلامی شهر تهران، از خطر تغییر کاربری نجات یافت. باغ ایتالیایی چندی پیش از سوی مالک تبدیل به بنگاه آهن شده بود. در این مدت تلاشهای بسیار زیادی انجام شد تا از این اتفاق جلوگیری شود و پس از سه ماه تلاش، شهرداری منطقه 18 با پذیرش این تخلف مبادرت به تخریب مستحدثات تجاری و اعمال قانون در باغ ایتالیا کرد؛ اما اینکه چرا موضوع تغییر کاربری باغ ایتالیایی تا به این حد اهمیت داشت؟ تغییر کاربری و تبدیل باغ ایتالیایی به بنگاه آهن میتوانست تبدیل به موضوع حاد علیه امنیت و آرامش ساکنان منطقه 18 شود. این باغ به دلیل مجاورت با بافت 300هکتاری اراضی مزروعی شادآباد و یافتآباد و مجاورت با بازار آهن این پتانسیل را داشت که دومینویی برای تغییر کاربری اراضی مزروعی منطقه برای تبدیل به بنگاههای غیرقانونی و ورود آسیبهای اجتماعی گسترده مانند معتادان متجاهر و لاستیکسوزی و تخریب باغات را به وجود آورد. این تغییر کاربری میتوانست بازار آهن را در منطقه 18 گسترش داده و منطقهای را که درحالحاضر نیز بهعنوان یکی از آلودهترین مناطق تهران است، از غرب منطقه که محل ورود هوای آزاد است، تبدیل به یکی از آلودهترین منطقه تهران کند که از این کار جلوگیری شد. سلیمانی چنین نتیجه میگیرد که «آبروی مدیریت شهری در گرو پیامدهای ناگوار باغ ایتالیایی بود. بسیاری از مردم در این موضوع، پول را عنصر تعیینکننده میدانستند و این ذهنیت منفی در میان مردم وجود داشت که در این منطقه و در این شهر هر کاری را میتوان با پول انجام داد که با تخریب تأسیسات باغ این ذهنیت منفی تا حد بسیار زیادی کاسته شد».
و اما نتیجه کار اینکه وقتی اهالی باشرافت در محرومترین نقطه پایتخت، چشمشان را روی منافع مادی میبندند؛ یعنی ما در تهران شاهد رشد و توسعه اجتماعی کمنظیری هستیم؛ درحالیکه مالکان اراضی و باغات شمال کشور، لواسان، کرج و تهران و اصفهان و... به خاطر سودهای کلان، ملک خود را فروختند با تغییر کاربری و برجسازی و... تا به گمان خود برای هفت پشتشان آتیه و سرمایه جمع کنند. آنها فکر نمیکردند روزی برسد که به خاطر بحران اقلیمی و زیستمحیطی و کمبود آب، منابع حیاتی شهرها کفاف حیات دو پشتشان را هم نمیدهد و باید بگذارند و بگذرند... .