|

اهمیت کارایی تطبیقی در اقتصاد

کشاورزی را در نظر بگیرید که به روش سنتی مشغول انجام امور کشاورزی است. او به‌صورت بی‌رویه از منابع آبی در اختیارش برای کاشت محصولات کشاورزی استفاده می‌کند. حال به مرور زمان و طی گذر سال‌ها با تغییرات شرایط اقلیمی دیگر منابع غنی آب در دسترس کشاورز قرار نمی‌گیرد.

 کشاورزی را در نظر بگیرید که به روش سنتی مشغول انجام امور کشاورزی است. او به‌صورت بی‌رویه از منابع آبی در اختیارش برای کاشت محصولات کشاورزی استفاده می‌کند. حال به مرور زمان و طی گذر سال‌ها با تغییرات شرایط اقلیمی دیگر منابع غنی آب در دسترس کشاورز قرار نمی‌گیرد. در این شرایط اگر کشاورز همچنان به روش سنتی خود پایبند باشد، دیر یا زود با مشکلات ناشی از کمبود آب مواجه خواهد شد و درآمد حاصل از کشاورزی برای آن فرد در معرض خطر قرار می‌گیرد. از‌این‌رو او باید عجالتا به دنبال یک راه‌حل جایگزین باشد. بهتر است کشاورز تغییراتی را در مقایسه با گذشته اعمال کند. برای نمونه از کاشت محصولات با میزان مصرف بالای آب پرهیز کند و اینکه روش آبیاری مدرن و قطره‌ای را جایگزین روش آبیاری سنتی کند. در این شرایط، کشاورز به تغییرات و دگرگونی‌های رخ‌داده واکنش مناسب نشان داده و با تطبیق خود نسبت به وقایع حادث‌شده، توانسته است میزان کارایی خود را ارتقا دهد. داگلاس نورث، برنده جایزه نوبل اقتصاد، نام این فرایند را کارایی تطبیقی می‌نامد.

دنیای امروز با سرعتی شگفت‌آور در حال تغییر است. همه افراد به‌طور پیوسته در معرض این تحولات قرار دارند. چند دهه قبل تعداد اندکی از افراد با مبانی علوم رایانه‌ای آشنا بودند؛ ولی با گذر زمان و نفوذ چشمگیر رایانه در مشاغل مختلف، امروزه کمتر کسی را می‌توان یافت که نسبت به دنیای رایانه بی‌اطلاع باشد. دلیلش این است که تطبیق‌نیافتن با دنیای نوین تکنولوژی، موجبات عقب‌ماندگی افراد یا حتی باعث از دست دادن شغل آنها می‌شود.

در زمینه اقتصادی نیز سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی که درک مناسبی نسبت به تحولات حادث‌شده داشته‌اند، قادر بوده‌اند به حیات خود ادامه دهند؛ اما مواردی نیز می‌توان یافت که با تعلل درباره دگرگونی‌های محیطی واکنش نشان داده و در زمان کوتاهی موقعیت و جایگاه خود را از دست داده‌اند. شرکت نوکیای فنلاند را می‌توان در زمره این موارد نام برد. نوکیا در سال 1992 اولین گوشی تلفن همراه خود را تولید کرد. این شرکت به گونه‌ای اعجاب‌آور بازار تلفن همراه را درنوردید و در زمانی کوتاه توانست در سال 2007 با پشت سر گذاشتن شرکت موتورولا و با تصاحب 49 درصد از سهم بازار تلفن همراه، رتبه اول بازار را به خود اختصاص دهد. دوران افول نوکیا بسیار سریع از راه رسیده و این ابرشرکت در مدت کوتاهی بازار تلفن همراه را به رقبا واگذار کرد و از بازار حذف شد. گفته می‌شود علت اصلی این رخداد مربوط است به بی‌توجهی نوکیا به تحولات و اقدامات رقبای خود در بازار به گونه‌ای که نوکیا هرگز تلفن‌های اندروید یا شرکت اپل را به‌عنوان رقبای جدی خود در نظر نمی‌گرفت؛ در‌حالی‌که رقبا نسبت به نیازهای مشتری پاسخی سریع و بجا ارائه می‌دادند. نوکیا به علت غفلت نتوانست خود را با شرایط جدید بازار و مشتریان منطبق کند و با بازدهی نزولی و کارایی‌نداشتن مواجه شد. بی‌توجهی به کارایی تطبیقی عامل ناپدیدشدن نوکیا در بازار گوشی تلفن همراه بود.

دنیای امروزی دنیایی است مملو از تغییرات مکرر و پیاپی همراه با چالش‌ها، بحران‌ها و نااطمینانی‌های گوناگون. کشورهایی توانسته‌اند از بحران‌ها و نابسامانی‌ها جان سالم به در ببرند که برخوردی مقتضی با چالش‌ها و دگرگونی‌ها را لحاظ کرده‌اند. کشوری که اقتصاد آن در یک سطح مشخص از تکنولوژی و فناوری گرفتار شده و قادر نبوده هم‌زمان با تغییرات گسترده در دنیای فناوری خود را همراه کند، نباید انتظار داشت که جایگاه شایسته‌ای در اقتصاد جهانی کسب کند. اقتصاد همه کشورهای توسعه‌یافته همواره در‌حال پوست‌اندازی و دگردیسی هستند.

در قرن 19 صنعت حمل‌ونقل ریلی جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد آمریکا داشت؛ ولی به مرور زمان و بر اثر پیشرفت دیگر صنایع، موقعیت و جایگاه خود را از دست داد. همچنین در دهه 1950، صنعت خودرو، نقش بسزایی در اقتصاد آمریکا ایفا می‌کرد؛ به‌ نحوی‌ که 20 درصد وزن اقتصاد آمریکا را به خود اختصاص داده بود. در این دوره به ازای هر شش شغل، یک شغل مرتبط با صنعت خودرو بود. با گذشت زمان جایگاه صنعت خودرو نیز به وسیله دیگر بخش‌های اقتصاد تهدید شد.

در نمونه‌ای دیگر از جابه‌جایی و تحرک در اقتصاد می‌توان به صنعت کشاورزی آمریکا اشاره کرد. وزن صنعت کشاورزی از حدود 18 درصد از تولید داخلی آمریکا در دهه 1950 به نزدیک دو درصد در زمان حال تنزل پیدا کرده است. از سوی دیگر تغییرات تکنولوژیک و فناوری‌های نوین سبب شد در همین مقطع زمانی سهم صنعت خدمات از کمتر از 60 درصد به بالای 80 درصد جهش یابد.

جابه‌جایی و تحرک در اقتصاد، ناشی از سطح بالایی از پویایی و انعطاف‌پذیری سازمان‌های اقتصادی است. سازمان‌های اقتصادی که پذیرای تغییر در برابر چالش‌ها و دگرگونی‌ها هستند، در‌واقع با انطباق خود با شرایط جدید، بقا و پایداری خود را تضمین می‌کنند. در نقطه مقابل شوروی سابق را می‌توان نام برد. این کشور با ساختار اقتصادی متمرکز و برنامه‌ریزی‌شده، توانست بعد از جنگ جهانی دوم خود را به‌عنوان رقیب اصلی آمریکا مطرح کند. موفقیت‌های شوروی به اندازه‌ای شگفت‌انگیز بود که پل ساموئلسون، برنده جایزه نوبل اقتصاد در دهه 1970 پیش‌بینی کرد که شوروی تا پایان قرن بیستم از آمریکا پیشی خواهد گرفت؛ ولی آنچه رخ داد، خلاف انتظارات بود. ساختار اقتصادی غیرمنعطف، دستوری و غیررقابتی در شوروی سبب شد اقتصاد وارد دوران افول و نزول شود و ساختار اقتصادی بسته مانع از تطابق سازمان‌های اقتصادی با تحولات جهانی شد؛ بنابراین قاعده کارایی تطبیقی اجرا نشد. کارایی تطبیقی مستلزم ساختاری است که در مواجهه با عدم اطمینان‌های فراگیر جهان در حال تغییر، بدیل‌های گوناگونی را به نحوی انعطاف‌پذیر امتحان کند که این مسئله در طی زمان پدید می‌آید، اتحاد جماهیر شوروی نقطه مقابل چنین رویکردی را نشان داد.

اقتصاد ایران به‌طور پیوسته وابستگی بالایی به صادرات نفت و مشتقات نفتی و مواد خام معدنی و فلزی داشته است. اقتصاد ایران فاقد تنوع و گستردگی در بخش‌های مختلف اقتصادی است. بخش مهمی از فعالیت‌های اقتصادی در ایران در گرو حمایت‌های دولت امکان‌پذیر است. در صورت حذف یارانه‌های انرژی، بسیاری از صنایع فاقد توجیه اقتصادی خواهند بود. دلبستگی به دریافت انواع سوبسیدها مانع از آن شده است تا صنایع برتر کشور (پتروشیمی، معدنی و فلزی) انگیزه کافی برای بهبود کارایی داشته باشند. همچنین ارتباط اندک میان صاحبان صنایع داخلی و بنگاه‌های اقتصادی بین‌المللی باعث شده امکان انتقال فناوری روز دنیا به‌سختی اتفاق بیفتد. منزوی‌بودن سازمان‌های اقتصادی داخلی و دوربودن از عرصه رقابت جهانی سبب شد فعالان اقتصادی نتوانند خود را با محیط بین‌المللی تطابق دهند. به دلیل انطباق‌نداشتن با اقتصاد جهانی، میزان کارایی و بازدهی اقتصاد داخلی با چالش روبه‌رو شده است. مهجور بودن از فناوری‌های مدرن و علوم نوین جهانی، باعث شده بنگاه‌های اقتصادی داخل کشور به‌طور مداوم قدرت رقابت در عرصه جهانی و حتی منطقه‌ای را از دست بدهند. غفلت از کارایی تطبیقی در اقتصاد ایران، میزان رقابت‌پذیری را به‌شدت تنزل داده و در صورت حذف یارانه‌ها و کاهش تعرفه‌های وارداتی (مانند صنعت خودرو) بنگاه‌های اقتصادی دیگر توان ادامه فعالیت نخواهند داشت.

سخن آخر اینکه سرعت تغییرات در دنیای امروزی به گونه‌ای باورنکردنی در حال افزایش است. بسیاری از بنگاه‌های بین‌المللی به‌صورت سالانه محصولات جدیدی را روانه بازار جهانی می‌کنند. آنها مجبور هستند برای ادامه بقای خود در برابر دگرگونی‌ها واکنش فوری نشان دهند. همه اقتصادها با مسئله چگونگی بقا در مواجهه با نااطمینانی‌ها، مجموعه هرگز پایان‌ناپذیر چالش‌های جدید، دگردیسی‌ها و بحران‌ها روبه‌رو هستند. وجود سازمان‌های اقتصادی رقابت‌پذیر و فراگیر باعث تقویت کارایی تطبیقی می‌شود و این امر توانایی اقتصاد را برای بقا در مواجهه با ترتیبات دائما در‌حال تغییر مسائل و مشکلات تقویت می‌کند. وجود ساختار اقتصادی پویا، انعطاف‌پذیر و رقابتی با افزایش میزان کارایی تطبیقی، همواره با ایجاد جریان آزاد اندیشه‌ها و ایده‌های اقتصادی، طیفی از روش‌های بالقوه برای درک و حل مسائل جدید ایجاد می‌کنند. لازمه ایجاد کارایی تطبیقی در اقتصاد، خلق سازمان‌های منعطف، رقابتی، چند‌وجهی و خلاقانه سیاسی است. نهادهای غیرانحصاری باعث ایجاد سازمان‌های اقتصادی رقابتی می‌شود. به عبارتی شرط پیدایش کارایی تطبیقی در اقتصاد، ظهور کارایی تطبیقی در ساختارهای سیاسی است.