|

فاصله‌گیری از نقش

گاهی کارمندی را می‌بینیم که وظایفش را به درستی انجام نمی‌دهد یا با کاهلی، بی‌رمقی و بی‌توجهی وظیفه کاری‌اش را نصفه‌ونیمه انجام می‌دهد. در جامعه‌شناسی به این حالت فاصله‌گیری از نقش گفته می‌شود. یعنی کارمند مطابق با انتظارات و توقعی که از نقش او در نزد بقیه وجود دارد عمل نمی‌کند. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که کارمند با فاصله‌گیری از نقشش می‌خواهد وانمود کند که شأن، جایگاه و شایستگی او بیشتر از موقعیت شغلی فعلی است؛

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

گاهی کارمندی را می‌بینیم که وظایفش را به درستی انجام نمی‌دهد یا با کاهلی، بی‌رمقی و بی‌توجهی وظیفه کاری‌اش را نصفه‌ونیمه انجام می‌دهد. در جامعه‌شناسی به این حالت فاصله‌گیری از نقش گفته می‌شود. یعنی کارمند مطابق با انتظارات و توقعی که از نقش او در نزد بقیه وجود دارد عمل نمی‌کند. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که کارمند با فاصله‌گیری از نقشش می‌خواهد وانمود کند که شأن، جایگاه و شایستگی او بیشتر از موقعیت شغلی فعلی است؛ اما فاصله‌گیری از نقش فقط مربوط به محیط‌های کاری نیست. در محیط‌های آموزشی نیز این مسئله وجود دارد و در حال افزایش است. دانش‌آموزان از نقش دانش‌آموزی که یادگیری و مطالعه کتاب درسی و توجه به مباحث معلم است، فاصله‌ می‌گیرند. یک فرض این است که آنها این ذهنیت را دارند که مباحث کتاب و آنچه در کلاس می‌گذرد، به محیط واقعی و اجتماعی که او تصور می‌کند، ارتباط کمی دارد. فاصله‌گیری از نقش در محیط دانشگاه هم وجود دارد. دانشجویانی که نقش جوینده دانش بودن (آموزشی و پژوهش) را انجام نمی‌دهند و با بی‌تفاوتی، بی‌توجهی و بی‌میلی در کلاس حاضر می‌شوند؛ اما چه مباحثی چنین چیزی را ایجاد کرده است؟ در ادامه سعی می‌کنم برخی از آنها را بیان کنم.

الف- ابهام در نقش. برخی از دانشجویان اطلاع کمی از نقش دانشجو دارند. با برخی از آنها که صحبت کردم، می‌گفتند در دوران مدرسه فقط به آنها گفته شده که درس بخوانند تا به دانشگاه برسند و تصویر روشنی از چگونه‌بودن در دانشگاه و نقش دانشجوبودن ندارند یا تصور آرمانی‌شان این‌گونه بوده است که در دانشگاه سخت‌گیری‌های خواندن و مطالعه‌کردن وجود ندارد. ب- بی‌علاقگی به رشته تحصیلی. برای من تعجب‌آور است که حتی در دوران تحصیلات تکمیلی هم دانشجویانی هستند که به رشته خود بی‌علاقه هستند. برای برخی از آنها این تصور وجود دارد که اگر در رشته دیگری تحصیل می‌کردند، به این فاصله‌گرفتن از نقش دانشجو مبتلا نمی‌شدند. ج) اجبار به تحصیل. گروه دیگری از دانشجویان فاصله بسیاری از نقش دانشجوبودن دارند، آنها کسانی هستند که هیچ علاقه‌ای به میدان علم و دانشگاه ندارند و علایق و ترجیحاتشان در محیط دانشگاه نیست اما اجبارهای والدین یا فشار اجتماعی باعث شده که در یک رشته تحصیلی که قبول شده‌اند، مشغول تحصیل شوند، درحالی‌که چنین نقشی را با نقش اصلی خود در تعارض می‌بینند. عجیب است که گروهی دیگر دلیل فاصله نقشی از دانشجوبودن را نرفتن و به‌عقب‌انداختن خدمت سربازی می‌دانند. تعدادی هم شیوه تدریس استاد را دلیل بی‌علاقگی می‌دانند.‌ نکته عجیب این است که هیچ‌کدام از این افراد برای حل این مسئله، عملی و حرکتی انجام نمی‌دهند و سال‌ها در همین وضعیت باقی می‌مانند...

 نه کسی که در نقش دانشجوبودن ابهام دارد و نه کسی که نسبت به رشته خود بی‌علاقه است، فعالیتی برای کاهش این فاصله انجام نمی‌دهد. نه ابهام‌داشتن را با دانشگاه در میان می‌گذارد و نه حرکتی برای عوض‌کردن رشته خود و... انجام می‌دهند. در چنین وضعیتی زمان، منابع و استعدادهای زیادی هدر می‌رود. علاوه‌بر‌این حضور زیاد دانشجویانی که از نقش دانشجو‌بودن فاصله گرفته‌اند، در محیط دانشگاه و کلاس درس، دیگر دانشجویانی را که با عشق و علاقه وارد میدان آکادمی شده‌اند نیز متأثر می‌کند. به قول معروف «افسرده‌دلی افسرده کند انجمنی را». در کلاس درس گروهی از دانشجویان که نقش دانشجویی را خوب می‌شناسند و در کلاس علاقه و توجه نشان می‌دهند، کنار دانشجویانی نشسته‌اند که هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را ندارند. چنین دانشجویانی فضای دانشگاه را درگیر فعالیت‌های دیگری می‌کنند که سنخیتی با محیط دانشگاهی ندارد. استاد متبحر می‌تواند با توجه‌کردن به این مباحث و شیوه تدریس تعداد بیشتر ی را به جمع علاقه‌مندان به نقش دانشجویی اضافه کند اما کافی نیست. اصلاح ساز‌‌و‌کارهای دیگر مانند شیوه جذب دانشجو برای کاهش فاصله‌گیری از نقش لازم است. نکته مهم این است که آنچه برای تصمیم‌گیران و مدیران اهمیت بیشتری دارد، نه چاره‌اندیشی برای مسئله فاصله‌گیری از نقش بلکه چالش فاصله‌گیری افراد از قواعد نمود و شیوه بودن است. به‌عبارتی مسئله مهم‌تر برای برخی مدیران فاصله‌گیری افراد از قواعد بروز و نمایش خود است؛ یعنی چگونگی رؤیت‌پذیری و آشکارشدگی افراد چالش‌برانگیزتر است تا فاصله‌گیری از نقش.