روز جهانی حقوق بشر؛ حکایت مشتاقی و مهجوری
هفتادوپنجمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در حالی از گرد راه میرسد که اخبار تکاندهنده و تصاویر دلخراش از غزه و کرانه باختری دلهای حقوقبشرباور را مشوشتر از همیشه کرده است. قواعد و سازوکارهای تضمین حقوق بشر انگار بیش از همیشه حکایت مشتاقی و مهجوری زمانه دارد. به قول حضرت حافظ «مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد/ کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی».
۱- هفتادوپنجمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در حالی از گرد راه میرسد که اخبار تکاندهنده و تصاویر دلخراش از غزه و کرانه باختری دلهای حقوقبشرباور را مشوشتر از همیشه کرده است. قواعد و سازوکارهای تضمین حقوق بشر انگار بیش از همیشه حکایت مشتاقی و مهجوری زمانه دارد. به قول حضرت حافظ «مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد/ کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی».
۲- جهان معاصر پس از تجربه هفت دهه اجماع حقوقبشری بر سر یک سند 30مادهای، هنوز در تدارک یک اندک مایه صلح پایدار و عادلانه دست و پا میزند و دنیای متمدن با سوگیریهای سیاسی بهراحتی آبخوردن و در پس ابر غوغاسالاری رسانهای سرمایهسالار، با حقوق بشر هم سر ناسازگاری و بندبازی دارد. اینک «خیال، حوصله بحر میپزد»؛ هیهات! ما و جهان شاهد ظلمهای روتوششده و نقض حقهای عریان اما شکلاتپیچ رسانههای دروغسالار هستیم.
۳- با اینهمه، حقوق بشر آموزههایی دارد که حداقلی از ضرورتهای سر یک میز نشستن جهانی را فراهم میکند. نباید این اندک مصلحت همنشینی را به باد داد و با آن سر مهر و آشتی نداشت. ضرورتها و مصلحتها ایجاب میکند این متن اعلامیه جهانی را دستمایه مودتی فراگیر و اخوتی همبستهساز قرار دهیم. جهان امروز بدون حقوق بشر به صلح پایدار نمیرسد. این ارزش اخلاقی صرفا با اجماع وجدان جهانی قابلیت تحقق پیدا میکند؛ وگرنه سازوکارهای بینالمللی و سازمانهای جهانی و محکمه بینالمللی تاکنون نتوانستهاند حفظ آبرو کنند و ضمانت اجرای اثربخشی برای نظام حقوق بشر دست و پا کنند.
۴- نگرانیها آن موقع افزون میشود که قدرتهای برتر جهانی نیز با اتکا بر ظرفیتهای ناعادلانه و حق وتوی قدرتمآبانه خویش، برخوردهای دوگانه و ابزاری و بازاری را پیشه کردهاند. ما برای جهانی حقوقبشریتر به یک اجماع و همدلی فرامرزی و فرااعتقادی نیاز داریم.
جهان باید برای برپایی نظمی حقوقبشریتر به پا خیزد و نهادهای مدنی، ملی و منطقهای و رسانههای جمعی را بسیج کند؛ وگرنه قدرتها نقطه قابل اتکایی برای حقوق بشر نبودهاند و عمدتا نمایشی و مصرفی به قلمرو حقوق بشر ورود کردهاند.
۵- در داخل کشور هم وضعیت ارتقای حقوق بشر کند و نارس است. نظام ارزیابی و پایش حقوق بشر قوت و کفایت کافی ندارد. نهاد ملی حقوق بشر باید تأسیس و حمایت شود و استقلال شرط اصلی آن است. مقاومت در برابر ایجاد نهاد ملی یک خطای جدی است. نباید اجازه دهیم ایران در جهان مقید به حقوق بشر تعریف نشود. ما باید سرآمد حقوق بشر باشیم و ادبیات و دیانت و تاریخ ما این ظرفیت را والاتر از همه جای دنیا دارد.
۶- در زمینه کاهش اعدام و صیانت از حق حیات چالشها با اصلاح قانون و بازبینی رویهها باید مدنظر قرار گیرد. هنوز آمار زندانیان بالاست و یک زندانی سیاسی داشتن هم زیاد است. خبرنگار نباید تحمل کیفر ببیند و عدالت کیفری ما در زمینه جرائم سیاسی نمره قابل قبولی نمیگیرد.
۷- در زمینه حقوق زنان و خصوصا خشونتها علیه زنان، گامهای مثبتی برداشته شده است و از حیث تقنینی اتفاقات مثبتی افتاده، اما از حیث ساختاری و رفتاری و ایجاد قواعد مداخله حمایتی گامهای جدیتری باید برداشته شود. دیدهبانی حقوق بشر ضعیف ارزیابی میشود و باید این دیدهبانی توسط نهادهای مستقل انجام شود. هنوز ریسک کنش حقوقبشری به دلیل صبغه تقابلی با نهادهای رسمی بالاست و این اصلا مطلوب نیست. کنشگر حقوق بشر و خصوصا افشاگر نقض حقوق بشر باید در حاشیه امن باشد تا فضا برای ناقض حقوق بشر و شکنجهگر و متعدی سخت باشد. وضعیت زندانها در ایران خوب ارزیابی میشود؛ هرچند جمعیت کیفری بالاست. تحریمها علیه حقوق بشر کارکرد داشته و باید جهان را با گفتوگوی سازنده علیه تحریمها همسو کرد.
۸- ما از ظرفیت دادستانها برای احیای حقوق عامه استفاده مکفی نداریم. دادگاه قانون اساسی نداشته و برای تجاوز به حقوق اساسی و آزادیهای بنیادین سازوکار قوی و اثربخش نداریم. این موارد مستلزم ساختارهای اثربخش، بازدارنده و قوی است. در زمینه حقوق محیط زیست، جامعه آگاهتر از دهههای پیش است و بحث حکمرانی آب و وضعیت جنگلها و تالابها بیش از قبل رصد میشود، ولی ضمانت اجراها ضعیف ارزیابی میشود و پایش و مراقبت نیاز به استحکام متناسب با اهمیت حقوق محیط زیست دارد.
۹- استیفای حقوق معلولان و توانخواهان به طرز قابل ملاحظهای بیشتر رعایت میشود و این مهم متکی بر حس انساندوستی ایرانیان است. بااینحال، آموزش حقوق بشر و تکالیف و مسئولیتها در نظام آموزشی و رسانهای ما ضعیف است. در زمینه حذف اعدام زیر 18 سال، گامهای مثبتی برداشتهایم، ولی اخیرا یک فقره اعدام زیر 18 سال، حقوقبشریها را غافلگیر کرد و اکیدا باید بازدارنده این روند را متوقف کرد.
۱۰- حقوق انتخاباتی و آزادیهای مدنی در کشور ما چالشهایی دارد و در انتخابات پیشروی مجلس و خبرگان نیز باید دست به تغییرهای جدی به نفع حق تعیین سرنوشت بزنیم. جامعه باز، با رعایت حقوق و آزادیهای شهروندان، چاره کار گشایش در کشور و ضدیت با فساد است. حقوق رفاهی و رفع فقر در جامعه ما با لحاظ تورمهای پلکانی و مستمر، سد راه بسیاری از برخورداریهای شهروندی است. حال با همه این تفاسیر باید برای ارتقای حقوق بشر کوشش مخلصانه و بیریا کرد. هر گام به حساب میآید و موفقیتهای کوچک هم ارزش دارد؛ چون در خدمت مردم است. حقوق بشر نسخه درمان خیلی از مشکلات ملی و بینالمللی است. به قول حافظ «ای درد توام درمان در بستر ناکامی/ وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی».