|

دوگانه وظیفه ملی و انتخابات

به تعبیری، «مفاهیم»، جنسی جمعی دارند؛ مثلا بیشتر انسان‌ها درک مشترکی از چیستی و کارکرد پدیده‌هایی (مفاهیمی) مانند خودرو، شتر، خشونت، بی‌رحمی، قانون، منزل، اخلاق سیاسی، اختلاس، بیابان، حکمرانی، مجلس و... دارند؛

به تعبیری، «مفاهیم»، جنسی جمعی دارند؛ مثلا بیشتر انسان‌ها درک مشترکی از چیستی و کارکرد پدیده‌هایی (مفاهیمی) مانند خودرو، شتر، خشونت، بی‌رحمی، قانون، منزل، اخلاق سیاسی، اختلاس، بیابان، حکمرانی، مجلس و... دارند؛ بنابراین، مفاهیم منهای درک جمعی (مشترک)، فهم فردی تلقی می‌شوند.مثلا اینکه یک نماینده مجلس باید یک‌سری امتیازات خاص داشته باشد، یک فهم فردی درباره فلسفه، کارکرد و چیستی نهاد مجلس و یک نماینده است و در نتیجه فاقد ارزش، کارکرد و اعتبار جمعی است؛ ازاین‌رو مفاهیم و نه درک شخصی امور و پدیده‌ها، موضوع نقد جمعی است. به واسطه نزدیک‌شدن به انتخابات، موضوعی (مفهومی) که باید بیشتر مورد بحث و تبادل‌ نظر همگانی قرار بگیرد، ویژگی‌های یک کاندیدای واجد شرایط (اصلح) است. برخی جناح‌ها، کارگزاران و مسئولان بر ضرورت حضور پرشور شهروندان در انتخابات تأکید می‌کنند؛ اما کمتر درباره ویژگی‌های لازم و ضروری یک کاندیدا اظهارنظر، تبیین یا اطلاع‌رسانی می‌شود. بی‌شک حضور پرشور در انتخابات تابع ویژگی‌های لازم و ضروری برای کاندیداهاست؛ ازاین‌رو در ادامه نکاتی کلی و مختصر درباره برخی «ویژگی‌های یک کاندیدای واجد شرایط نمایندگی» ارائه می‌شود. مدیریت کلان سیاسی مبتنی بر و برآمده از صندوق رأی، بدون‌تردید بنیادی، کاربردی و سودمند‌ترین دستاورد بشر در عرصه مدیریت اجتماعی بوده است. در طول تاریخ جوامع تا قبل از عصر روشنگری، روش‌های سخت (خشونت‌آمیز) «ابزار کسب و انتقال قدرت سیاسی بود»؛ اما بعد از توسعه علوم گوناگون و به‌ویژه علوم انسانی و اجتماعی در عصر روشنگری که زمینه نگاه کاربردی به چیستی انسان و جامعه شد، انتخابات و صندوق رأی به‌مثابه راهکار و روشی خشونت‌پرهیز، برای کسب و انتقال قدرت سیاسی شد. به تعبیری کاربردی، پدیده انتخابات نمود عینی «با هم برای هم، به جای با هم برای من (اقلیت) شد». به بیانی کلی و کاربردی، سازوکار انتخابات یک پدیده و راهکار مدنی به منظور تحقق منافع (انواع نیازهای طبیعی، روان‌شناختی و اجتماعی) و امنیت ملی (جمعی) است؛ بنابراین «وظیفه ملی میهن‌دوستان است تا افراد اصلحی را انتخاب کنند که منافع و امنیت ملی (جمعی) را درک و باور می‌کنند». به این دلیل ساده که مجلس به‌مثابه نمود خرد و اراده جمعی، «صرفا» محل حضور افرادی است که صادقانه، بی‌منت (بی‌توجه به منافع شخصی) و با تمام وجود هدفی جز تحقق منافع و امنیت جمعی ندارند. بنابراین ساده‌ترین و بدیهی‌ترین سنگ محک یا معیار برای انتخاب کاندیداهای اصلح، از سوی شهروندان این است که یک کاندیدا باید هم مفاهیم منافع و امنیت ملی را درک کند و هم اراده و هدف لازم و ضروری برای تحقق منافع و امنیت ملی را داشته باشد؛ بنابراین «فهم و باور یک کاندیدا درباره منافع، امنیت و توسعه ملی»، باید مبنای «تصمیم انتخاباتی و انتخاب افراد اصلح، از طرف شهروندان (رأی‌دهنگان) باشد». به عبارتی دیگر انتخابات، سازوکار انتقال نظر، خواست، اراده، هدف و... «اکثریت شهروندان» به مدیریت کلان است؛ بنابراین پدیده انتخابات بدون توجه به «نظر (اراده، منافع، اهداف و...) اکثریت» در تناقض آشکار با معنی، کارکرد و فلسفه انتخابات است؛ از‌این‌رو بسیار ضروری و لازم است تا همه متولیان، دست‌اندرکاران، کارگزاران و نهادهای مرتبط با انتخابات (به منظور حضور پر‌شور شهروندان در انتخابات)، تصمیم‌ها و عملکرد خود را مبتنی بر نظر افکار عمومی اتخاذ کنند. در پایان، اگر نکات فوق کاربردی و منطقی تلقی شود، آن‌گاه باید گفته شود که «کاندیدایی واجد شرایط است که فلسفه و کارکرد نهاد مجلس و وظیفه یک نماینده را درک کند و باور داشته باشد. درک کند که انتخابات روش نوین و خردمندانه حکمرانی معاصر به منظور پرهیز از خشونت برای کسب قدرت است. اینکه هدف از کسب قدرت، ایجاد امنیت، رفاه و آرامش برای شهروندان است. درک کند که مجلس و نماینده مجلس، مفاهیمی جمعی و نه شخصی هستند، به این معنی که فلسفه وجودی و کارکرد مجلس و نماینده مجلس، «تدبیر شرایط (قوانین) اجتماعی به منظور تحقق امنیت، منافع و توسعه جمعی (ملی) است».