انتخابات و شمعی در تاریکی
نوجوانی بودم که با اندیشههای اصلاحطلبی آشنا شدم. نسل دوم خرداد بودیم و سراسر هیجان و سرشار از ناصبوری. آن نوجوان ناپخته اینک تاریخ و تجربه را توأمان با خود دارد و -چنانکه بزرگان گفتهاند- آموخته که اصلاحطلبی حرکتی تدریجی و صبورانه است.
نوجوانی بودم که با اندیشههای اصلاحطلبی آشنا شدم. نسل دوم خرداد بودیم و سراسر هیجان و سرشار از ناصبوری. آن نوجوان ناپخته اینک تاریخ و تجربه را توأمان با خود دارد و -چنانکه بزرگان گفتهاند- آموخته که اصلاحطلبی حرکتی تدریجی و صبورانه است. اصلاحات قبض و بسط تاریخی، فکری و اجرائی دارد؛ اما همچنان زنده است و ما به آن وفادار. گاهی محدود و پژمرده میشود و زمانی سبز. ممکن است در دورهای هویت اعتدالی به خود بگیرد و گاهی با نام صدای ملت عرض اندام کند. هرچه باشد، حرکتی تاریخی در صد سال اخیر در ایران آغاز شده و با پستی و بلندیهای زیادی مواجه میشود. شاید بتوان این حرکت را با محدودیت مواجه و برای مدتی متوقف کرد؛ اما هیچگاه توقیف نمیشود. نوعی انرژی و جوهر سیاسی تاریخی است که در متن جامعه ایرانی وجود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد. انکار اصلاحطلبی به منزله انکار انگاره صلحطلبانه و خشونتپرهیز است.
اصلاحات ضرورتا در همه حوزهها امکانپذیر نیست. گاهی به حوزه اجرائی میآید و زمانی در مجلس صدای ملت میشود. به فراخور زمان به جغرافیای مدنی و فکری میرود و گاهی در شهرداریها و شوراهای شهر متمرکز میشود. به هر صورت اصلاحات در حوزههای ممکن را نباید از نظر دور داشت و اینک فهرست صدای ملت، همین ممکن حداقلی است که به آن امید بستهایم. اگرچه بخش زیادی از جامعه از حرکتهای اصلاحی رویگردان و ناامید شده است؛ اما به نظر ما آنچه این روزها «روزنهگشایی» خوانده میشود و به امضا و تأیید دغدغهمندان ایران رسیده، میتواند مبنا و دلیل خردمندانهای برای حضور در صحنه باشد. ما چنین میاندیشیم که روشنکردن یک شمع در تاریکی هم میتواند امیدآفرین باشد؛ بلکه به قول مولانا «یک شمع از این مجلس
صد شمع بگیراند».
به نظر ما خالیکردن میدان برای توسعه تاریکی و تاریکاندیشان در این برهه حساس تاریخی نه به صلاح است و نه نزدیک به نشانههای تدبیر و اصلاح.«صدای ملت» با ترکیبی از آرای متنوع فکری بر مبنای تدبیر و اصلاح امور شکل گرفته؛ بلکه در این برهه تاریخی مهم و سرنوشتساز آینه و بازتابدهنده صدای ملتی باشیم که کم سرخورده و ناامید نیست. فهرستی که با نام صدای ملت نهایی شده است، قرار نیست زمین را به آسمان ببرد؛ اما نگاهش به پدیدههای پیرامون، تلاش برای قانونمندکردن مناسبات اثرگذار بر زندگی مردم و محدودکردن سرعت قانونگریزی است.
ترکیب صدای ملت نزدیکترین فهرست به گلستان فرهنگها و اقوام ایرانی است که جمعیت زیادی از آن در تهران ساکن هستند. کلانشهر تهران فقط متعلق به تهرانیها نیست. این حوزه انتخاباتی و مشخص شهری که پایتخت ایران است، نمایندگی فرهنگی و جمعیتی ادیان، مذاهب و فرهنگهای قومی و زبانی متنوعی است که فهرست صدای ملت با افتخار میتواند آن را نمایندگی کند.
در این شرایط سخت که «ممکن»های ابتدایی و بدیهی در زندگی و سفره بسیاری از ما رنگ باخته، نباید ناامید بود. فهرست صدای ملت دقیقا علیه این ناامیدی و شرایط سخت است. بر این باوریم که حتی در این شرایط هم میتوان امیدآفرینی کرد و شمعی در تاریکی روشن کرد. قهر با صندوق رأی تاریکی را فراختر و ترسناکتر میکند. سکوت و بیتفاوتی ما در این دوره تاریخی، توسعه تاریکی و رأی به ناامیدی است. باشد که فردای انتخابات، بهار را اگر نساختیم، زمستان و بوران را تداوم نبخشیم و اگر خورشید را ندیدیم، شمعی امیدبخش در تاریکی داشته باشیم. به قول مولانا:
یک شمع از این مجلس صد شمع بگیراند
گر مردهای ور زنده هم زنده شوی با ما
پاهای تو بگشاید روشن به تو بنماید
تا تو همه تن چون گل در خنده شوی با ما