|

پایتخت تاب‌آوری دارد اگر آن را درست بسازیم

فکرکردن به زلزله مهیب تهران برای مردم به اندازه کافی دلهره‌آور هست اما از آن بدتر این است که مطالبی غیرکارشناسی و به دور از واقعیت‌های دنیای امروز در مورد زلزله تهران نگاشته شود و بیش از اندازه مردم را نگران و وحشت‌زده کند.

پژمان جوزی رئیس انجمن صنعت ساختمان

فکرکردن به زلزله مهیب تهران برای مردم به اندازه کافی دلهره‌آور هست اما از آن بدتر این است که مطالبی غیرکارشناسی و به دور از واقعیت‌های دنیای امروز در مورد زلزله تهران نگاشته شود و بیش از اندازه مردم را نگران و وحشت‌زده کند. آن هم اگر این مطلب در رسانه‌ای سراسری منتشر شود که در نتیجه از یک سو نگرانی مردم را بیشتر می‌کند و از سویی حیرت کارشناسان را بر می‌انگیزد. چندی پیش مطلبی تحت عنوان «پایتخت در برابر زلزله تاب‌آوری ندارد» را در یکی از نشریات مطالعه کردم که غیرعلمی و  بر‌اساس مطالب گردآوری‌شده آن هم به دور از واقعیت‌های موجود نگاشته شده بود که به عنوان سازنده منتخب پایتخت متحیر شدم. صنعت ساختمان تاکنون متولی مشخصی نداشته و از این رو اظهارات غیرکارشناسی در این حوزه زیاد بوده است، چنانکه سازنده بی‌پایه و ریشه‌ای که هیچ نزدیکی با صنعت و علم ساختمان نداشته و ندارد به واسطه کسب اندکی سرمایه بسازوبفروش می‌شود و نتیجه می‌شود آنچه شده است. اما باید جلوی این بساط را از جایی و به کمک رسانه‌های ریشه‌دار و منصف گرفت. بشر از دیرباز گریزی از بلایای طبیعی نداشته و همواره در معرض آسیب بلای طبیعی بوده و خواهد بود. این روند نه تنها متوقف نمی‌شود بلکه با استفاده بیشتر انسان از مواهب کره زمین این شرایط تشدید نیز خواهد شد، چنانکه هم‌اکنون تغییرات اقلیمی موجب نگرانی همه دانشمندان است. اما فرق انسان با سایر موجودات این است که انسان به واسطه فکر و اندیشه، خود را در برابر بلای طبیعی مقاوم می‌کند نه اینکه از آنها فرار کند. بسیار گفته می‌شود که تهران بر روی گسل ساخته شده است و نسبت به این واقعیت دائما حرف‌های غیرکارشناسی و عوامانه مطرح می‌شود. آری تهران‌ روی گسل است چنانکه ژاپن بر روی گسل است، چنانکه سانفرانسیسکو بر روی گسل است و... اما آیا در دنیای جدید مردم، ژاپن را رها می‌کنند و ساخت‌وساز را  متوقف می‌کنند؟ خیر.

 

راه‌حل این مشکل پناه‌بردن به علم و دانش و اتکا بر مهندسی ساخت‌وساز برای رهایی از دست بلای طبیعی است، نه آنکه با ایجاد رعب و وحشت در مردم زندگی دشوار آنان را دشوارتر کنیم. در سال 1906 در شهر سانفرانسیسکو زلزله‌ای به شدت 7.8 ریشتر آمد که موجب خسارت‌های بسیاری از‌جمله آتش‌سوزی گسترده در این شهر شد که آتش‌سوزی تا هفت روز نیز ادامه داشت. در سال جاری در ژاپن زلزله‌ای به شدت 7.5 ریشتر به وقوع پیوست. اما در هیچ‌کدام از این دو زلزله در هر دو کشور صحبت از کشته‌های میلیونی و خسارات غیرقابل جبران نشد، چرا؟ چون اتکا به دانش مهندسی وجود داشت.

تهران از هر سوی، هم از غرب‌، هم از شرق و هم از شمال و جنوب بر روی گسل است. بزرگ‌ترین شهر ایران با نزدیک به یک‌چهارم جمعیت، چگونه می‌شود این شهر را از ساختن باز‌داشت؟ از هر سوی در تهران حرکت کنیم گسل آن را محاصره کرده؛ یا باید شهر را تعطیل کرد یا باید کار را به سازندگان بزرگ سپرد و به جای پاشیدن تخم وحشت و ارائه تحلیل‌های غیرکارشناسی به سازندگان معتبر اتکا کرد.

تا زمانی که دیدگاه ما به صنعت ساختمان نگاه عالمانه نباشد، از مشکلات فقط سخن می‌گوییم و راهی برای آن نمی‌یابیم چون پیداکردن راه‌حل عالمانه نیازمند کنارزدن تابو‌هایی است که جسارت و عمل می‌‌خواهد نه شعاردادن.

باید فرهنگ مرتفع‌سازی را در ایران جا بیندازیم. دنیا به سوی مرتفع‌سازی در حرکت است؛ چراکه در کشورهای توسعه‌یافته دریافته‌اند هرچقدر شهر را در عرض توسعه بدهند، ارائه خدمات برای مسئولان شهری دشوارتر است تا تمرکز.

گفته می‌شود ۳۲ هکتار بافت فرسوده در محدوده حریم گسل‌های شهر تهران قرار دارد. شما تصور کنید بازسازی 32 هکتار بافت فرسوده چه هزینه‌ها و دشواری‌هایی برای مسئولان به همراه خواهد داشت. همان دشواری‌هایی که تاکنون کسی به سمت بازسازی این بافت‌ها نرفته است. نکته مهم‌‌تر این است که در بلندمرتبه‌سازی می‌توان جمعیتی به مراتب بیشتر را در همین فضای شهری جای داد، با امکانات بیشتر و کم‌هزینه‌تر. علاوه بر اینکه در بلندمرتبه‌سازی‌های مهندسی‌شده استحکام ساختمان در برابر زلزله‌ها با ریشتر بالا مقاوم است و از خسارات زیاد جلوگیری می‌کند و آمار مرگ‌ومیر و جراحات را کاهش می‌دهد، در عین حال ارائه سرویس‌دهی خدمات شهری را نیز ممکن‌تر می‌کند.

سخن در اینجا درباره بلند‌مرتبه‌سازی‌هایی است که مهندسی‌ساز باشد و معماران خبره آن را طراحی کرده باشند، نه ساختمان‌های ناایمنی که به واسطه رانت توسط یک عده سودجو فاقد اصول علمی بنا شده باشد.

دیدگاه‌های کهنه را باید به دور ریخت، تابوها را باید شکست، شهرهای بزرگی همچون تهران که در معرض بلایای طبیعی است نیاز به سازندگان و معماران بزرگی دارد که اتفاقا نه‌تنها با بلندمرتبه‌سازی بلکه با آسمان‌خراش‌سازی در شهر اول، به ایمنی شهر و شهروندان کمک کنند، دوم، ارائه خدمات شهری را متمرکز و آسان کنند، سوم، از گسترش بیهوده و غیرقابل کنترل شهر جلوگیری شود. چهارم، ایجاد و برقراری امنیت راحت‌تر شود و بسیاری از مزایای دیگر که در توسعه سطحی شهر  ممکن نیست.

از هم‌اکنون باید برای بافت‌های فرسوده کاری کرد، اما راه‌حل آن بازسازی بی‌حاصل آن نیست که مجدد خسارت به بار بیاورد و جان و مال مردم را تهدید کند. با بلندمرتبه‌سازی باید خانوارها را از بافت فرسوده به فضای مناسبی منتقل کرد و در فرصت مناسب برای بافت‌های فرسوده اندیشید و فضای مناسب شهری به نفع مردم را در آنجا ایجاد کرد. این یک کار ملی است که دولت، شهرداری و سازندگان شاخص باید آن را همراه هم  انجام دهند.

*فارغ‌‌التحصیل راه و ساختمان از دانشگاه صنعتی امیرکبیر