|

فقر و تنهایی استراتژیک‌

«این‌جوری بود که روزگارم تو تنهایی می‌گذشت... به اختری رسیدم که مسکن پادشاهی بود... پادشاه گفت: قدرت باید بیش از هر چیز به عقل متکی باشد. اگر تو به ملتت فرمان بدهی که بروند خودشان را بیندازند تو دریا انقلاب می‌کنند. حق داریم توقع اطاعت داشته باشیم چون اوامرمان عاقلانه است».

«این‌جوری بود که روزگارم تو تنهایی می‌گذشت... به اختری رسیدم که مسکن پادشاهی بود... پادشاه گفت: قدرت باید بیش از هر چیز به عقل متکی باشد. اگر تو به ملتت فرمان بدهی که بروند خودشان را بیندازند تو دریا انقلاب می‌کنند. حق داریم توقع اطاعت داشته باشیم چون اوامرمان عاقلانه است».

(شازده کوچولو)

1- روزنامه «ایران» ارگان دولت در حالی تیتر یکی، دو روز قبل خود را به استفاده 52 میلیون ایرانی از کالابرگ اختصاص داد (کالابرگ در سفره 52 میلیون ایرانی – 20/12) و با افتخار از این نوشت که «هر نفر می‌تواند 11 قلم کالای اساسی را با قیمت 523 هزار تومان بخرد و 220 هزار تومان هم یارانه تشویقی از دولت دریافت کند» که دو سال قبل درست در همین روزها رئیس همین دولت دستور داده بود که فقر مطلق در همان سال 1400 برطرف شود (فقر مطلق نباید به سال 1401 برسد و می‌شود در همین سال 1400 برطرف شود – آقای رئیسی – 14/12/1402). دستور و وعده‌ای که مانند بسیاری دیگر از این دست وعده‌ها نسبتی با واقعیت نیافت و گره‌‌های اقتصادی کشور را اگر نه کورتر حداقل همچنان ناگشوده همچون زخم‌هایی سرباز و بس دردناک باقی گذاشت که اصولا جز این نیز نمی‌توانست باشد و واقعیت اقتصاد ایران تلخ‌تر از این حرف‌هاست. چنان‌که مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی زیر نظر سازمان برنامه و بودجه در «سند نقشه راهبردی صنعتی» با اشاره به اهمیت رشد اقتصادی بلندمدت و پایدار در کسب موفقیت در عرصه صنعتی و اقتصادی به مقایسه رشد اقتصادی 2.3 درصدی کشورمان در سال‌‌های 2015 تا 2022 با رشدهای 5.2 و 3.4 ترکیه و عربستان به عنوان رقبای منطقه‌ای ایران می‌پردازد و به رشدهای 4.5 و 3.3 درصدی مصر و امارات اشاره می‌کند و نتیجه می‌گیرد «نه‌تنها سطح تولید این کشورها از ایران بالاتر بلکه شتاب رشد آنها نیز بالاتر است» (همان) البته سوای کمیت، کیفیت رشد اقتصادی ایران نیز مسئله است که متکی به تولید نفت و درآمدهای نفتی بوده و در کشورهای فوق مبتنی بر «ارتقای سیاست‌گذاری‌ها و فناوری و نوآوری و بهره‌وری». به همین سبب است که طبق همین سند وضعیت کشورمان در شاخص‌‌های رقابت‌پذیری و ارزش‌افزوده صنعت از تولید ناخالص داخلی سیر نزولی داشته و در شاخص‌‌های آزادی اقتصادی و فضای کسب‌وکار و... در رتبه‌‌های آخر (به ترتیب 164 و 127) قرار گرفته است. در این سند به صراحت عنوان می‌شود: «یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌‌های مؤثر در رتبه‌بندی‌‌های شناخته‌شده جهانی، به طور مستقیم و غیرمستقیم، میزان بازبودن اقتصاد کشور است. محدودیت‌‌های تجاری و مالی برآمده از تحریم، مانند عضونبودن در «اف‌ای‌تی‌اف»، سبب‌ساز بخش قابل توجهی از این شرایط شناخته می‌شوند».

2- هفته گذشته در همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران که از آن به نشست «میانه‌روها»، «معتدل‌ها» و... یاد شد، مباحث سیاسی به اقتصاد نیز کشیده شد. رئیس سابق مجلس ضمن آنکه با دیدگاه کسانی که معتقدند جایگاه آمریکا و غرب در حال افول است، مخالفت کرد و بر توان تخریب‌کنندگی این دو قدرت تأکید کرد «جنس مقابله در دنیای پیش‌رو را هژمونی و رقابت اقتصادی» دانست و اینکه «قطب‌ها نقش بازیگران هوشمندی را دارند که هدفشان برتری اقتصادی‌شان است و... رقابت‌ها به سمت تکنولوژی و قدرت اقتصادی در حال حرکت است و... مواجهه ما در دنیای آینده می‌بایست بر مدار منافع ملی باشد و تسهیل توسعه ملی» (رسانه‌ها- 17/12) سخنانی که اگرچه بخشی از آن در تضاد با دیدگاه وزیر خارجه اسبق و نماینده جدید مجلس (منوچهر متکی) قرار گرفت که «نظم کنونی را در حال فروپاشی» دانست و به گفته او حتی «غربی‌ها نمی‌خواهند در برابر این فروپاشی مقاومت کنند و خود را با این وضعیت تطبیق می‌دهند» اما در اینکه «اقتصاد» جایگاه مهمی در قدرت کشورها دارد و «در حوزه اقتصاد موفق نبودیم» مجبور به اعتراف شد. در این میان شاید حقیقت ماجرا را یکی دیگر از وزرای خارجه قبلی، علی‌اکبر صالحی بر زبان آورد که «ما در حال حاضر دچار تنهایی استراتژیک هستیم و باید هوشمندانه عمل کنیم... ارزیابی درستی از فرصت‌ها و تهدیدهای موجود و آینده در روابط بین‌الملل داشته باشیم و احساسی عمل نکنیم که متأسفانه این احساسی عمل‌کردن خیلی به ما ضربه زده است» (همان).

3- کشوری که مهم‌ترین دغدغه و بزرگ‌ترین افتخار دولتش تأمین مایحتاج اولیه زندگی مردم است و دائما در «وضعیت اضطراری» به سر می‌برد و توسعه در آن به حاشیه رفته و رقابت را به گواهی اسناد رسمی از کشورهای همسایه با مزیت‌هایی به مراتب کمتر از ایران باخته و موتورهای رشد آن نیز در حال خاموش‌شدن است (منفی‌شدن رشد موجودی سرمایه «نفت و گاز» از سال 98 به بعد و «صنعت» از سال 96 به بعد) و تداوم همین رشد اندک نیز به رشد سرمایه‌گذاری 15 درصدی در سال نیاز دارد (بالاترین متوسط رشد سالانه هفت درصد بوده است- مسعود نیلی)؛ کشوری که در «تنهایی استراتژیک» به سر می‌برد و فاصله دولت و مردم هر روز بیشتر می‌شود، نیاز به خانه‌تکانی اساسی در پارادایم فکری دولتمردان و حاکمیت عقلانیت در طریق حکمرانی دارد.