ضرورت مدیریت دیپلماتیک تنشهای منطقهای
تشدید تنشهای منطقه، در ساعات و روزهای گذشته را میتوان هشداری جدی برای شعلهورشدن جنگی بزرگ در منطقه از آغاز بحران غزه دانست. فروکشکردن هیجانات رسانهای ناشی از حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل و آغاز گمانهزنیها برای واکنش احتمالی اسرائیل، فرصتی ایجاد کرده تا لزوم مدیریت فوری تنشها بهتدریج دوباره به میان خبرها بازگردد.
تشدید تنشهای منطقه، در ساعات و روزهای گذشته را میتوان هشداری جدی برای شعلهورشدن جنگی بزرگ در منطقه از آغاز بحران غزه دانست. فروکشکردن هیجانات رسانهای ناشی از حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل و آغاز گمانهزنیها برای واکنش احتمالی اسرائیل، فرصتی ایجاد کرده تا لزوم مدیریت فوری تنشها بهتدریج دوباره به میان خبرها بازگردد. تصویر منطقه در صورت وقوع بحران نظامی و جنگ تصویر خوشایندی نخواهد بود. در این شرایط بسیار حساس و متفاوت با تحولات سالهای گذشته، بیش از هر زمان دیگری احتمال وقوع جنگ گسترده احساس میشود و البته این شرایط حساس همزمان میتواند موجب بازشدن قفل دیپلماسی در سطح بینالمللی شود؛ بنابراین در این شرایط حساس، ضرورت فعالشدن دیپلماسی کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشود؛ یعنی کشور باید از تمام ظرفیتها و داراییهای دیپلماتیک خود برای مدیریت تنشها استفاده کند. درحالیکه با گذشت بیش از شش ماه از آغاز بحران غزه و کشتهشدن هزاران نفر از غیرنظامیان در نتیجه این بحران، سازمانهای بینالمللی نتوانستهاند برای انجام وظایف قانونی خود بهویژه جلوگیری از قربانیشدن روزافزون غیرنظامیان اقدام عملی خاصی انجام دهند، بازشدن جبههای جدید از جنگ میتواند پیامدهای نگرانکنندهای برای منطقه بهویژه غیرنظامیان در پی داشته باشد؛ درحالیکه ایران بهصورت رسمی اتمام عملیات نظامی علیه اسرائیل را به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع داده و هشدار داده شده که در صورت هرگونه اقدام نظامی اسرائیل دور جدیدی از حملات آغاز میشود؛ اما پیچیدگیهای مناسبات بینالمللی و حساسیت موضوع ایجاب میکند که دستگاه دیپلماسی با سرعت و جدیت دور جدیدی از ابتکارات دیپلماتیک را آغاز کند و با استفاده از تمام ظرفیتها زمینه تشدید تنشها را مسدود کند. این اقدامات میتواند در دو بعد سازماندهی شود. یکم کاهش و مدیریت تنشها میان ایران با طرفهای درگیر در بحران و حتی ارائه ابتکار عمل یا پیشنهادهای جدیدی از سوی ایران و دوم لزوم یافتهشدن راهحلی قانونی و انسانی برای بحران غزه با افزایش تلاشهای دیپلماتیک در سطح بینالمللی. هماهنگی دستگاهها و تریبونها و مشخصشدن رویکرد رسمی کشور از تریبون وزارت خارجه هم بخشی از این تلاشهای دیپلماتیک است که باید به آن توجه شود.
بدیهی است که بروز جنگ فراگیر میان ایران با اسرئیل با همراهی آمریکا و کشورهای غربی یا بدون همراهی آنان میتواند تبعات زیادی در حوزه انسانی، اقتصادی و سیاسی و امنیتی بر جای بگذارد و زندگی شهروندان بیشماری را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ بنابراین هر نوع تلاش برای مهار تنشها و مدیریت سطح تنشها ضرورتی اساسی در راستای منافع ملی است. آنچه مهمتر از حدس و گمان درباره پیروز نهایی میدان نبرد نظامی یا احتمال نوع واکنشها است، توجه به پیامدهای پیچیده و چندجانبه هرگونه جنگی است که زندگی میلیونها نفر از شهروندان را در ایران و منطقه تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. جنگ راهحلی برای حل مسائل پیچیده پیشرو نیست؛ بلکه ابزار کارآمدی به نام دیپلماسی است که میتواند افقهای جدیدی برای کشور بگشاید. پیشبینیپذیر است که شورای امنیت در جلسه عصر دیروز خود (تا زمان انتشار این یادداشت از نتیجه این جلسه خبری منتشر نشده است) نتواند به جمعبندی فوری و اقدام عملی درباره بحران روزافزون خاورمیانه دست یابد؛ اما فرصت برای دیپلماسی همچنان گشوده است.