شورای قوی مردمی و شهردار متخصص و هماهنگ
راهحل ریشهای اختلافات شهری
هنوز تب اعتراضات ساکنان اطراف پارک قیطریه در شمال شهر تهران نخوابیده که موضوع ساختوساز در پارک لاله، توجه و تکاپوی ناظران شهری را به خود جلب کرده است. این پروژه که مدتی است همچنان میان اماواگرها است، این بار از سوی شهرداری تهران، نه برای ساخت مسجد؛ بلکه گویا برای احداث مکانی فرهنگی انتخاب شده است. البته شهرداری روشن نمیگوید چه میخواهد بسازد؟ ولی برخی افراد از قولهای شهرداری به خیلی از نهادها در داخل پارکها میگویند...
هنوز تب اعتراضات ساکنان اطراف پارک قیطریه در شمال شهر تهران نخوابیده که موضوع ساختوساز در پارک لاله، توجه و تکاپوی ناظران شهری را به خود جلب کرده است. این پروژه که مدتی است همچنان میان اماواگرها است، این بار از سوی شهرداری تهران، نه برای ساخت مسجد؛ بلکه گویا برای احداث مکانی فرهنگی انتخاب شده است. البته شهرداری روشن نمیگوید چه میخواهد بسازد؟ ولی برخی افراد از قولهای شهرداری به خیلی از نهادها در داخل پارکها میگویند... . ظاهرا سال گذشته از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شده بود که قرار است مرکز دائمی خانه جشنوارههای فرهنگی-هنری با مجموعه سینمایی و گالری هنرهای تجسمی و مکانی برای کنسرت موسیقی، در ضلع جنوبی پارک لاله تهران (بلوار کشاورز) احداث شود. ما تصور کردیم این مکان آن زمین خالی تقاطع خیابان حجاب باید باشد. به هر حال گفته بودند انتخاب این مکان به دلیل نزدیکبودن آن به فضاهای فرهنگی اطراف، کتابخانهها، انتشاراتها و فرهنگستان هنر بوده است.
اکنون برخی از توقف پروژه میگویند و برخی حصارکشیها را برای تجهیز پارک به منبع آب عنوان میکنند. و هر روز هرکس اظهارنظری میکند که فردای آن خلافش ثابت میشود. مهدی عباسی، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، در پاسخ به زمزمههای ساختوساز در بخش جنوبی پارک قدیمی لاله به اکو ایران میگوید: «پیگیری و گفتوگوهایی با ریاست شورای شهر، معاون خدمات شهری شهردار و شهردار منطقه داشتم و براساس هماهنگیها پروژهای در این نقطه احداث نمیشود». درواقع مسئولان جستهوگریخته میگویند ساختوسازی در کار نیست و درختی بریده نخواهد شد؛ اما فیلم منتشرشده از درون حصارکشی انجامشده در پارک لاله، نشان از وجود تعداد درخورتوجهی درخت در داخل آن دارد که احتمالا با احداث هر ساختمانی از بین رفتنشان محتمل است. خلاصه اینکه سؤالهای مبهم بیشتر از پاسخهای شفاف هستند: اگر احداثی در کار نیست، پس حصارکشی برای چیست؟ و چرا همین دوشنبه گذشته خبر آمد که اعضای شورای شهر تهران به محل پارک لاله میروند تا جلوی گودبرداری را بگیرند؟ ظاهرا در شورای شهر اختلافاتی پیش آمده و همه گیجاند که عاقبت این ستیز و گریز به کجا خواهد انجامید؟ پاسخهای متناقض مسئولان شهر و بزرگان شهرداری قانعکننده نیست. اکنون باید پرسش بزرگتری را مطرح کرد که: اصلا قضیه چیست؟ چرا در شهرمان قانون و طرح و ضابطه نداریم؟ مگر رابطه میان شهرداری و شورای شهر را قانون مشخص نکرده است؟ مگر شورای شهر نباید ضمن نظارت و پایش کار شهرداری، به شهروندان پاسخگو باشد؟ در واقع، این گرهها در شهر زمانی کور میشود که ارتباطات بین عوامل دخیل خوب تعریف نشده باشند. همه میدانیم که شوراها یک فصل از قانون اساسی را به خود اختصاص داده و حذف شوراها غیرممکن و نقض قانون اساسی است. در ضمن میدانیم که هیچکس مخالف ساخت مجموعههای فرهنگی و هنری نیست؛ اما این شورای شهر است که باید بگوید: هر چیز کجا و در جای خودش! پارک قدیمی لاله با درختان قدیمی کهنسال از داراییهای معنوی و ارزشمند شهر است که باید محافظت شود. مگر برای سرمایهگذاریهای شهرداری جا در این کلانشهر بیانتها کم است که باید به گوشههای پارکها و باغهای قدیمی چشم بدوزد؟
آری، در گزینههای مختلفی که تاکنون برای ارتباط شورا با شهردار در جهان مطرح شدهاند، احتمالا آن چیزی که به درد شهر ما میخورد، ترکیب شورای قوی/ شهردار متخصص و باکفایت است. اگر اعضای شورا خود را وامدار عموم مردم شهر -و نه صرفا نیروهای سیاسی ممتاز و سرمایهدار- بدانند و واقعا از طرف مردم محلات 352گانه تهران بزرگ و به خاطر آشناییشان با مسائل و مصائب مناطق مختلف کلانشهر انتخاب شده باشند و هدفشان از ورود به کار شورا بهبود و کنترل و اداره وضع شهر باشد، روشن است که باید بتوانند شهرداری را در گامهای اجرائیاش راهنمایی و هدایت کنند. اگر قوانین موجود که در طول این 45 سال بعد از قانون اساسی نوشته و تکمیل شدهاند، برای این کار کفایت نکنند، واضح است که باید تکمیل شوند. همچنین در شهرداریهای مناطق همانطور که جناب مهندس چمران این روزها فرمودند، ممانعتی نباشد و «شهردار به هنگام حضور و بازدید اعضای شورا از مناطق در محل حاضر شود. باید از سوی شهرداریها اطلاعرسانی شود تا شهروندان بتوانند آگاهی یافته و مشکلات خود را طرح کنند».
همچنین به منظور رفع این گسستها میتوان شیوههای قانونی دیگر را به کار گرفت؛ مثل داشتن تشکلهای محلی و احزاب قوی و انتخابات در سطح حوزههای منطقهای و محلی کوچکتر از اهالی همان مناطق و محلات یا انتخابات با حضور نمایندگان حرف و اصناف و مشاغل مختلف که قبلا اشاره شد. این روزها حتی گزینه «انتخاب مستقیم شهردار از سوی شهروندان» نیز مطرح شد که بعضی مخالفاند؛ زیرا شرایط ساکنان شهر و ارتباط آنان با شهردار انتخابی فعلا طوری نخواهد بود که آن شهردار بتواند پاسخگویی خود را حفظ کند و خدای ناکرده خودمختار و بدون توجه به همه
جوانب لازم عمل نکند.
- اگر در چهار مدل: ️شورای شهر قوی- شهردار قوی، ️شورای شهر ضعیف- شهردار ضعیف، شورای شهر قوی- شهردار ضعیف یا ️شورای شهر ضعیف- شهردار قوی بررسی کنیم، باید دید در شرایط فعلی شهرمان، کدام مدل حاکم است یا باید باشد؟ من شخصا برای تهران آرزویم «شورای شهر قوی مردمی و شهردار متخصص و قوی» است. باشد که بهزودی محقق شود.