|

نگاه متفاوت به دوران کرونا

برای نخستین بار در شهر ووهان چین پس از اینکه مردم بدون علت مشخصی دچار سینه‌پهلو شدند و واکسن‌ها و درمان‌ها مؤثر واقع نشدند، پزشکان وجود ویروس کرونا را شناسایی و اعلام کردند. آنچه به عنوان یک مشکل بهداشتی در چین خودنمایی کرد، به‌زودی به یک بیماری همه‌گیر جهانی تبدیل شد. بحران جهانی کرونا، باعث تعطیلی هم‌زمان بسیاری از مشاغل در سراسر جهان شد و اقتصاد جهانی را دچار اختلال کرد. کارشناسان با در نظر گرفتن برخی از معیارها، خسارت‌های اقتصادی ناشی از فراگیری کووید را با زیان‌های برگرفته از رکود بزرگ در سال 1929 مقایسه می‌کردند. عواقب اجتماعی و روان‌شناختی کرونا مانند ترس و انزوا برای مدت‌ها در زندگی روزمره بشر باقی ماند. در دوران کرونا بسیاری از مردم توافق کردند که خود را برای مدت طولانی منزوی کنند. از طریق رایانه یا لپ‌تاپ خود، کار کنند و به صورت غیرحضوری در جلسات حاضر شوند. ظرف مدت کوتاهی شرکت‌ها، سیاست‌هایی را تغییر دادند که به طور معمول تجدیدنظر درباره آنها سال‌ها به طول می‌انجامید.

برای نخستین بار در شهر ووهان چین پس از اینکه مردم بدون علت مشخصی دچار سینه‌پهلو شدند و واکسن‌ها و درمان‌ها مؤثر واقع نشدند، پزشکان وجود ویروس کرونا را شناسایی و اعلام کردند. آنچه به عنوان یک مشکل بهداشتی در چین خودنمایی کرد، به‌زودی به یک بیماری همه‌گیر جهانی تبدیل شد. بحران جهانی کرونا، باعث تعطیلی هم‌زمان بسیاری از مشاغل در سراسر جهان شد و اقتصاد جهانی را دچار اختلال کرد. کارشناسان با در نظر گرفتن برخی از معیارها، خسارت‌های اقتصادی ناشی از فراگیری کووید را با زیان‌های برگرفته از رکود بزرگ در سال 1929 مقایسه می‌کردند. عواقب اجتماعی و روان‌شناختی کرونا مانند ترس و انزوا برای مدت‌ها در زندگی روزمره بشر باقی ماند. در دوران کرونا بسیاری از مردم توافق کردند که خود را برای مدت طولانی منزوی کنند. از طریق رایانه یا لپ‌تاپ خود، کار کنند و به صورت غیرحضوری در جلسات حاضر شوند. ظرف مدت کوتاهی شرکت‌ها، سیاست‌هایی را تغییر دادند که به طور معمول تجدیدنظر درباره آنها سال‌ها به طول می‌انجامید.

هرچند می‌توان مسئله شیوع بیماری کرونا و آثار و تبعات آن را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد، ولی نحوه برخورد کشورها و مقامات آنها برای مهار این ویروس می‌تواند آموزنده باشد.

اکنون که مردم دنیا، جهان‌گیری کرونا را تجربه کرده‌اند، این امر روشن شده که آنان باید به نظر متخصصان گوش فرامی‌دادند. اما این موضوع دقیقا آن چیزی نبود که اتفاق افتاد. البته برخی از کشورها به ویژه کشورهای آسیای شرقی نظرات علمی صاحب‌نظران را به گونه‌ای شایسته ارج نهادند. پاسخ بی عیب و نقص تایوان به جهان‌گیری کرونا که توسط معاون رئیس‌جمهور آن کشور که متخصص اپیدمیولوژی فارغ‌التحصیل دانشگاه جان هاپکینز است و قبلا هم تایوان را در شیوع بیماری سارس به عنوان وزیر بهداشت به خوبی هدایت کرد، نمونه‌ای از این احترام به اقتدار علم در آسیای شرقی است.

در سوی دیگر دنیا و در قاره اروپا، نخست‌وزیر یونان هنگامی که از او سؤال شد دلیل موفقیت او در مقابله با شیوع ویروس کرونا چه بوده است، پاسخ داد: به نظر متخصصان گوش دادیم.

آلمان نیز با بهره‌مندی از سبک و سیاق خردورزانه آنگلا مرکل، رویکردی علمی و هوشیارانه و مبتنی بر واقعیت را در مقابله با کووید برگزید و توانست عملکردی موفق را در کارنامه مدیریتی خود به ثبت برساند.

اما کشورهایی نیز وجود داشتند که دولتمردان توصیه‌های متخصصان پزشکی را زیر سؤال برده و در بعضی از موارد از رعایت آنها خودداری می‌کردند. در مکزیک آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رئیس‌جمهور این کشور مردم را به بیرون‌آمدن از خانه‌ها، شرکت در تجمعات، دست‌دادن و در آغوش گرفتن یکدیگر تشویق می‌کرد، این امور درست در تضاد با توصیه‌های مقامات بهداشتی عمومی کشور بود. لوپز اوبرادور از مکزیکی‌ها خواست که به زندگی عادی خود ادامه داده و خوشحال و خوش‌بین باشند، گویی تفکر مثبت می‌تواند ویروس را شکست دهد.

فرید زکریا در کتاب «ده درس برای جهان پس از کرونا» یادآور می‌شود که در مارس 2016 هنگامی که دونالد ترامپ نامزدی خود برای ریاست‌جمهوری آمریکا را اعلام کرد از او این سؤال شد که با کدام کارشناسان سیاست خارجی مشورت می‌کند؟ او پاسخ داد: من با خودم، فرد شماره یک، مشورت می‌کنم چون مغز بسیار خوبی دارم. او خاطرنشان کرد مشاور اصلی من، خودم هستم و غریزه ذاتی خوبی برای جمیع امور دارم. او بعدا توضیح داد که چرا به متخصصان اعتماد ندارد. او گفت: متخصصان وحشتناک هستند، به این اوضاع آشفته‌ای که متخصصان ایجاد کرده‌اند، نگاه کنید؛ افتضاح است. پس از ظهور علائم کرونا در ایالات متحده، دونالد ترامپ به حامیان جنبش‌های راست افراطی اعلام کرد که به نظر او ایالت‌های دموکرات از استبداد آشکار فرمانداران دموکرات خود در رنج و عذاب هستند. او ماه‌ها از استفاده ماسک در جلسات و در اجتماعات خودداری می‌کرد و این مطلب را القا می‌کرد که زدن ماسک کار لیبرال‌های ضعیف است. او نسخه‌های مشکوک پزشکی خود را تجویز می‌کرد که مقامات بهداشتی عمومی دولت ایالات متحده با اکثر آنها مخالف بودند. ترامپ از هیدروکسی کلروکین که داروی مالاریاست به عنوان یک تغییردهنده بازی نام برد و در ماه می‌ 2020 اعلام کرد که بیش از یک هفته است که شخصا آن را مصرف می‌کند. در حالی که کارشناسان هشدار داده بودند مصرف این دارو می‌تواند کشنده باشد. او درباره این دارو چنین گفت: من از بابت مصرف این دارو احساس خوبی دارم، این تمام چیزی است که می‌خواهم بگویم، فقط یک احساس خوب. می‌دانید که من یک انسان باهوش هستم.

آمریکا با بیش از یک میلیون کشته بیشترین تعداد تلفات را در میان کشورهای جهان به نام خود ثبت کرد. کرونا با تمام رعب و وحشتی که ایجاد کرد و در کنار تلفات بی‌شمار و زیان‌ها و خسارت‌هایی که برای جهانیان به همراه داشت درس‌ها و عبرت‌هایی را نیز به جا گذاشت. کشورهایی توانستند از تونل وحشت کرونا با خسارت و صدمات کمتری عبور کنند که مسئولان و مقامات آنها پیوندی محکم با متخصصان و کارشناسان برقرار کردند. دولتمردانی که توصیه‌های صاحب‌نظران را ارج نهادند، توانستند به گونه‌ای شایسته‌تر بر مصائب کرونا غلبه کنند. توجه به توصیه‌های صاحبان خرد و متخصصین امور می‌تواند راهگشای مشکلات و تنگناهای مختلف باشد.

هر فرد در زندگی روزمره خود با مشکلات متعددی مواجه می‌شود. شخصی که مبتلا به بیماری می‌شود می‌تواند یا خوددرمانی کند ‌یا از توصیه های پزشک استفاده کند. افراد به طور مستمر به دانش متخصصان در امور متعدد (مانند مکانیک، برق‌کار، مهندس، وکیل، پزشک و...) نیازمندند. بهره‌مندی از دانش نخبگان، مسیر را برای فائق‌آمدن بر مشکلات فراهم می‌کند. در سطح جهانی، کشورهایی توانسته‌اند مسیر پیشرفت و توسعه را بپیمایند که پیوند مستحکمی میان دولتمردان و متخصصان ایجاد کرده‌اند.

اقتصاد ایران سال‌هاست با مشکلات متعددی عجین و آمیخته شده است. کسری بودجه مزمن، تورم‌های بالای تثبیت‌شده، جهش‌های مداوم نرخ ارز، ناترازی ماندگار سیستم بانکی، گسترش فعالیت‌های سوداگرانه و غیرمولد، قیمت‌گذاری دستوری و تکلیفی از سوی دولت، دخالت بیش از حد دولت در اقتصاد و تنگ‌شدن عرصه فعالیت برای بخش خصوصی و... از مصادیق شرایط نابسامان اقتصاد ایران است. بی‌شک دولت‌ها، نقش اصلی و تعیین‌کننده در تصمیمات اقتصادی را ایفا می‌کنند. سیاست‌های پولی، ارزی و سیاست‌های مالی دولت آثار قابل ملاحظه‌ای بر بدنه اقتصاد می‌گذارد. به عبارتی سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران اقتصادی در خط مقدم جبهه اقتصادی قرار دارند. آنها به عنوان فرماندهان اقتصادی شناخته می‌شوند و سایر فعالان اقتصادی از تصمیمات آنها تبعیت می‌کنند. فرمانده موفق فردی است که در مواقع بحرانی، تصمیمات شایسته و بجا اخذ کند. گرفتن تصمیمات مفید و سودمند نیازمند تبادل نظر و مشورت با سایر متخصصان و کارشناسان است. طی سال‌های گذشته غالب تصمیمات اقتصادی به دور از فضای کارشناسی و بدون تعامل با نخبگان این حوزه گرفته شده است. هر دولتی که در رأس امور قرار می‌گیرد تنها با نخبگان اقتصادی معاشرت می‌کند که صرفا از نظر دیدگاه سیاسی با آن دولت وجه اشتراک داشته باشند. فضای اقتصادی ایران به شدت تابعی از فضای سیاسی است. حال این خطر وجود دارد که هر میزان فضای سیاسی انحصاری‌تر و غیرمنعطف‌تر شود، به تبع آن ساختار اقتصادی نیز غیرمولدتر و ناکارآمدتر شود. کنارگذاشتن جانبداری‌های حزبی و سیاسی و گشودن درهای بسته به روی افکار و اندیشه‌های خلاق و سودمند می‌تواند دستاوردهای درخور به ارمغان بیاورد.

سخن آخر اینکه تصمیمات ما در بسیاری از حوزه‌ها، زمانی مثمرثمر خواهد بود که در ارتباط با متخصصان امور گرفته شده باشد. پیوند میان تصمیم‌گیران و صاحب‌نظران امری حیاتی در پیشبرد موفق امور است. هرچند نظر صاحبان ایده مخالف با تصمیم‌گیران باشد. داشتن محیطی ایدئال که در آن تصمیمات اقتصادی در تعامل و تبادل نظر با اندیشمندان و فعالان اقتصادی گرفته شود، نیازمند ساختار اقتصادی منعطف، غیرانحصاری و رقابتی است. به گفته داگلاس نورث، برنده جایزه نوبل اقتصاد، از آنجایی که ساختارهای اقتصادی، منشعب از ساختارهای سیاسی است، بنابراین وجود ساختارهای سیاسی فراگیر، چندوجهی و رقابتی، لازمه خلق سازمان‌های اقتصادی، غیرانحصاری، مولد و خلاق است.