دل ایران
از نمادهای ویژه امام رضا علیهالسلام نقارهخانه آن حضرت است. چنین چیزی را در عتبات عالیات برای هیچیک از امامان بزرگوار نداریم. شاید اینگونه ادای احترام را بتوان نوعی نگرش هنرمندانه ایرانی در جنبههای گوناگون آن دانست.
از نمادهای ویژه امام رضا علیهالسلام نقارهخانه آن حضرت است. چنین چیزی را در عتبات عالیات برای هیچیک از امامان بزرگوار نداریم. شاید اینگونه ادای احترام را بتوان نوعی نگرش هنرمندانه ایرانی در جنبههای گوناگون آن دانست. بارگاه امام از زمان شهادت ایشان در 203 قمری تاکنون، برپا بوده و آستان حضرت از همان هنگام، خادم و نگهبان داشته است؛ اما اینکه از چه زمانی در آنجا، نقارهزنی راه افتاده، موضوعی دیگر است. برخی از خادمان نقارهخانه که اکنون این وظیفه را انجام میدهند، از جایگاهی ویژه در میان همکارانشان برخوردارند و بنا بر اسناد خانوادگی، تاریخی 500ساله دارند.
نقارهخانه به دو نوع ساز بادی و کوبهای مجهز است و این هر دو در صحن رضوی در کنار آن آستان الهی که حیات معنوی ایران به آن وابسته است، خوش نشستهاند.
ساز کوبهای یا پوستی در جایجای ایران، در اندازههای گوناگون ساخته و در عروسی و عزا نواخته میشود و درواقع، سازی فراگیر و ملی است. ضربههایی که بر این ساز نواخته میشود و صدایی که از آن برمیخیزد، با ضرباهنگ تپش قلب هماهنگ و تداعیکننده جریان زندگی است. کَرّنای سازی بادی است که دم و بازدم را نشان میدهد و نیز یادآور دمیدن روح الهی در کالبد انسانی و همچنین صور اسرافیل است که صلای بیداری سر میدهد و جانی دوباره به مردگان میبخشد و این هر دو با مرکزیت قدسی حرم شریف رضوی تناسب دارد. نقارهخانه به جز جنبه معنوی، نمادی رسانهای است و نواختن آن بر فراز کاخها و عمارتهای امرا و سلاطین «نوبتی» و همراه با معانی ثانوی بوده که در یک فرهنگ خاص، برای ساکنان محله و شهر دربردارنده پیامی ویژه است...
مثل اذان که اگر بهموقع گفته شود، اعلان وقت نماز است و اگر بیوقت باشد، نشاندهنده اتفاقی دیگر مانند زایمان دشوار یا درگذشت یکی از بزرگان است. در تاریخ، روایتی مشهور از اذانی آمده که در وقت خود نبوده و پینهدوزی با آوای آن، از ظلمی جلوگیری کرده و درباره آن داستانها و ضربالمثلهایی نیز شکل گرفته است. همچنین گاهی هنگام ورود شخصی بلندمرتبه به نشانه احترام نقاره مینواختند. میرزا حبیب خراسانی ترکیببندی با این آغاز دارد: «مرا پیر طریقت جز علی نیست/ که هستی را حقیقت جز علی نیست». تا آنجا که میگوید: «شهنشاهی که بر درگه ملائک/ زنندش پنج نوبت جز علی نیست»؛ درواقع، در این شعر پنج نوبت زدن فرشتگان بر درگاه علی امیرالمؤمنین (ع) نشاندهنده آن است که او شاه ولایت و نماد مهر و معنویت است و «پنج نوبت» نواختن فرشتگان عرش یزدان را میتوان با پنج بار کوبیدن بر طبل در بارگاه سلطان مقایسه کرد. برای دیگر امرا با توجه به جایگاه حکومتی آنها، نوبت نواختن نقاره فرق میکرد و کمتر از پنج بار بود؛ همچنین، در زمانی که تعیین وقت شرعی با ساعتهای مکانیکی و گفتن اذان با کمک وسایل الکترونیکی امکانپذیر نبود، نوای نقاره میتوانست بیانگر وقت شرعی هم باشد؛ چنانکه بعدها، توپ درکردن جای آن را گرفت. نقاره صبحها پیش از طلوع و عصرها پیش از غروب آفتاب نواخته میشود؛ یعنی با طلوع خورشید آغاز و با غروب آن پایان مییابد؛ درواقع، این نیز نمادی از خورشید ولایت، سلطان سریر ارتضا، علیبن موسیالرضاست. در ایام محرم و صفر و دیگر مناسبتهای عزا نواختن نقاره تعطیل است؛ اما در اعیاد و جشنهای مذهبی و ملی مانند تحویل سال، روز باشد یا شب، نقاره میزنند و اظهار شادمانی میکنند. هنگامی که مردم به مژدهای مانند شفایافتن بیماری در توسل به آستان حضرت شادمان میشوند، بر طبلها میکوبند و شیپورها به صدا درمیآید. جماعت نقارهزنان 13 نفر هستند که پنجتای آنها بر نقاره میکوبند و بقیه نفیر مینوازند. در ماه مبارک رمضان، هر بامداد از دو ساعت مانده به اذان صبح نیم ساعت نقاره مینوازند تا مردم متوجه نزدیکیِ سحر شوند و خود را برای اعمال سحرگاهی آماده کنند؛ درواقع نقاره در اینجا، کارکرد «بیدار باش» دارد. صدای نقارهخانه حضرت بیان موسیقایی ذکرهای متفاوتی است که مهمترین آنها را باید ترکیبی از «رضا جان» و «رضا غریب است» دانست که اولی با ساز بادی کرنای و دیگری با انواع طبلها که به نقاره شهرهاند، نواخته میشود. محل نقارهخانه در صحن عتیق یا کهنه یا پنجره فولاد یا اسمال طلا (اسماعیل طلا) یا ایوان طلای عباسی یا انقلاب امروز است که نخستین صحن آستان بوده که در پایین پای حضرت واقع شده و نقارهخانه بر بالای سردری است که روزگاری مرتفعترین بنای شهر بوده است و از سویی دیگر، حدفاصل داخل صحن و فضای بیرونی است. نقارهخانه در دو طبقه ساخته شده که طبقه پایین محل نگهداری ادوات و بالایی جایگاه اجراست و فاصله کف تا سقف 9 متر و قاعدهاش شش متر است که با کاشی الوان و مقرنس پوشیده شده است. نقارهخانه در تهران هم سابقه داشته است. شاید متولیان امامزادههایی که نسب به حضرت میرسانند، در این کار پیشقدم بودهاند. در موزه امامزاده صالح در شمیران، وسایل نقارهخانه وجود دارد؛ اما سنت نقارهزنی قرنهاست که تنها در صحن حضرت رضا (ع) مرسوم بوده و شاید بهتر باشد همچنان خاص ایشان باقی بماند. به هر حال نقارهزنی قدیمترین و شناختهشدهترین نماد شنیداری حضرت است که بیشوکم، همه زائران از آن خاطره دارند و بارها صدای آن را شنیده و دورادور رفتار نوازندگان را از صحن عتیق و بیرون از آنجا دیدهاند و ما نیز نهتنها در کودکی و نوجوانی، حتی هماکنون، گاه، وقت رفتن به زیارت را طوری تنظیم میکنیم که آن صدا را بنیوشیم و رو به سویی کنیم که بر فراز سرمان نقارهخانه باشد. سالهای سال است که در سینمای ایران و حتی برنامههای صوتی، نقارهنوازی ما را با خود به سوی مشهد میبرد. حال خوب است یادی بکنیم از صدای آشنای دیگری که چنین فضایی را تداعی میکند: مرحوم حاج رضا انصاریان که صلوات خاصه علیبن موسیالرضا با صدای او عجین شده و «به وقت هشت» هر روز صبح از شبکه سراسری رادیو پخش میشود. بهترین پایان برای این نوشته ابیاتی است از مورخ و محدث و مصحح گرانقدر، مرحوم عزیزالله عطاردی، برنده نخستین «نشان ویژه» جشنواره امام رضا (ع): «ای حجت حق امام مطلق/ فرزند نبی امین یزدان// ای بوالحسن ای امام هشتم/ خورشید جهان مه خراسان// یک دم نظری به لطف بنما/ بر خطه خاک پاک ایران».
میلاد امام رضا (ع) مبارک.