|

واکنش عقلایی به ادعاهای ضدایرانی

حمایت چین از موضع امارات متحده عربی درباره جزایر سه‌گانه ایرانی در خلیج فارس، آن‌هم پس از امضای بیانیه اتحادیه عرب در بحرین در همین باره موجب شد تا پرسش‌هایی درباره سیاست خارجی کشور طرح شود. در بیانیه پایانی نشست سران اتحادیه عرب در 27 اردیبهشت ماه در منامه در بحرین دوباره درباره مالکیت بی‌چون و چرا و تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه در خلیج فارس ادعای واهی طرح شده است.

حمایت چین از موضع امارات متحده عربی درباره جزایر سه‌گانه ایرانی در خلیج فارس، آن‌هم پس از امضای بیانیه اتحادیه عرب در بحرین در همین باره موجب شد تا پرسش‌هایی درباره سیاست خارجی کشور طرح شود. در بیانیه پایانی نشست سران اتحادیه عرب در 27 اردیبهشت ماه در منامه در بحرین دوباره درباره مالکیت بی‌چون و چرا و تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه در خلیج فارس ادعای واهی طرح شده است. در این اجلاس برخی دوستان نزدیک دولت جمهوری اسلامی ایران همچون رؤسای جمهور عراق و سوریه یا امیر قطر و نیز سلطان عمان هم حضور داشتند اما رؤسای این کشورها و عربستان در کنار سایرین بخشی از بیانیه سران عرب را به ادعای مخدوشی درباره جزایر ایرانی اختصاص دادند. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به سرعت درباره این بیانیه و ادعای واهی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. همچنین وزارت امور خارجه با احضار سفیر چین نسبت به موضع چین واکنش نشان داد. اما نباید تنها به احضار سفیر چین یا محکوم‌کردن بیانیه اتحادیه عرب اکتفا شود.

1- این نخستین باری نیست که در نشست‌های اتحادیه عرب چه نشست سران یا دیگر نشست‌ها درباره جزایر همیشه ایرانی خلیج فارس ادعای واهی طرح می‌شود و نخستین باری نیست که وزارت خارجه ایران این بیانیه را رد و محکوم می‌کند. اما تاکنون کمتر توجه شده است که در قبال چنین رویدادهایی، رایزنی‌های دیپلماتیک، پیش از نشست‌هایی از این دست حین و نیز پس از آن بخشی از وظایف ذاتی دستگاه سیاست خارجه است. یعنی دستگاه سیاست خارجی موظف است پیش از نشست اتحادیه عرب یا هر رویداد دیگری که احتمال طرح ادعاهایی درباره ایران وجود دارد با رایزنی‌های دیپلماتیک با دوستان و دیگر کشورهای منطقه از ابزارهای مختلفِ در اختیار استفاده کند تا مواضع اصولی و تاریخی ایران درباره این جزایر به طرف‌های مقابل اعلام شود و در صورت عدم توجه طرف‌های مقابل، از ابزارهای در اختیار برای فشار بر این کشورها استفاده شود.

2- سردی روابط ایران با اتحادیه اروپا و قطع رسمی ارتباط ایران با آمریکا موجب شده تا در سال‌های گذشته سیاست خارجی بیش از پیش بر روابط با چین و روسیه تکیه کند. البته چین و روسیه هم‌زمان منافع اقتصادی و سیاسی قابل توجهی، بیش از ایران، در توسعه روابط با کشورهای منطقه از جمله اعضای اتحادیه عرب و امارات دارند. سوریه نیز افزون بر روابط نزدیک با ایران، نیازمند توسعه روابط با کشورهای عربی و اتحادیه عرب است. ایران در سال‌های گذشته به واسطه تحولات سوریه و عملکرد دولت در آن کشور هزینه‌های انسانی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی حیثیتی زیادی برای جلوگیری از سقوط بشار اسد پرداخته است. کما اینکه دولت عراق نیز در دهه اخیر از کمک‌های متنوع دولت ایران برخوردار بوده اما این دو کشور هم‌زمان با ایران نیازمند توسعه روابط با دیگر کشورهای منطقه هستند و منافع ملی خود را در توسعه روابط با کشورهای عربی و اتحادیه عرب تعقیب می‌کنند. این جدا از ساختار ایدئولوژیک حزب حاکم بر سوریه یعنی حزب بعث است که بنیادش بر عرب‌گرایی استوار است و بر همین اساس به صورت معمول از دعاوی دولت‌های عربی در مقابل دیگر کشورها از موضع کشورهای عربی حمایت می‌کند.

3- دفاع از تمامیت ارضی یکی از بنیادی‌ترین وظایف دستگاه‌های دولتی است. این وظیفه تنها به دستگاه‌های نظامی و لشکری مربوط نیست و همه دستگاه‌های دولتی و کشوری از جمله دستگاه‌های مرتبط با سیاست خارجی در برابر آن وظایفی بر عهده دارند. در همین زمینه و برای دفاع از تمامیت ارضی باید کشورهایی مانند چین متوجه این واقعیت باشند که ایران برای تأمین منافع ملی در سیاست خارجی همه تکیه خود را بر روی چین یا طرف دیگری استوار نکرده است و بر این اساس با ارائه ابتکار عمل‌هایی برای تجدید مناسبات با طرف اروپایی و حتی آمریکا به توازن‌بخشی در سیاست خارجی اقدام شود.

4- اجلاس سال آینده اتحادیه عرب در کشور عراق برگزار می‌شود. از این رو ضروری است دستگاه سیاست خارجی در فرصت کمتر از یک سال پیش‌رو از تمام ظرفیت‌های دیپلماتیک کشور استفاده کند تا در نشست آینده اتحادیه عرب در کشور دوست یعنی عراق ادعاهای واهی و ضد تاریخی امارات در نشست اتحادیه عرب زمینه طرح و تصویب نیابد. هر نوع کم‌کاری و سستی در این باره به معنای فرصت‌سوزی است. تا فرصت هست، باید با تمام قدرت کوشید تا در نشست بعدی اتحادیه عرب در برابر ادعاهای واهی امارات سدی جدی ایجاد کرد. ادعاهای ضدایرانی امارات و اتحادیه عرب نیازمند اقدامات و واکنش عقلایی است، آیا چنین اراده‌ای در دستگاه‌های مسئول وجود دارد؟